ستاره صبح-کشور به دلیل شیوه مدیریت، نداشتن برنامه و استراتژی، تحریمها و تنش مداوم با غرب بهویژه ایالاتمتحده، در دهههای گذشته کموبیش در بحران به سر برده است؛ اما خروج ایالاتمتحده از معاهده برجام (17 اردیبهشت 97) و اعمال تحریمهای سخت علیه ایران بستر را برای ایجاد بحران بیشتر فراهم کرد. ورود کرونا به کشور از بهمن گذشته و ادامه آن، اقتصاد همه کشورها ازجمله ایران را تحت تأثیر قرار داده است و بهتدریج آثار این شرایط پیچیده و درهمتنیده بر زندگی مردم اثر منفی گذاشته و چشمانداز مثبت لااقل در کوتاهمدت نیز دیده نمیشود. رئیسجمهور بارها گفته آمریکا را شکست دادهایم و پوزه این کشور را به خاک مالیدهایم؛ اما معاونش محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامهوبودجه میگوید تحریمها باعث شدهاند تا ما نتوانیم «نفت در برابر غذا» و «نفت در برابر دارو» بفروشیم و اگر نفت هم فروخته میشود امکان انتقال پول آن به کشور به دلیل تحریم و عدم تصویب لوایح FATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام قابلبرگشت به کشور نیست. رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین نیز گفته به دلیل عدم تصویب لوایح FATF و در فهرست سیاه بودن نام ایران در «گروه اقدام ویژه مالی» امکان تبادل پول و تجارت بین دو کشور متحد ایران یعنی چین و روسیه وجود ندارد تا چه رسد به دیگر کشورها ازجمله اروپا و کشورهای خاورمیانه که از ترس تحریمهای آمریکا حاضر نیستند با ایران دادوستد کنند . واقعیت این است که پس از خروج ایالاتمتحده از برجام منافع اقتصادی آن از بین رفته ؛ اما منافع سیاسیاش باقیمانده است، زیرا اگر برجام نبود شورای امنیت با خواستههای آمریکا مخالفت نمیکرد. وزیر بهداشت در تازهترین اظهارنظر گفته چند ماه است که نتوانسته حقوق کادر درمانی را پرداخت کند و شرمنده سربازان خط مقدم مبارزه با کروناست. در کنار این واقعیتها اگر نگاهی به افزایش قیمت ارز، طلا، خودرو، زمین، مسکن و... بیاندازیم درخواهیم یافت که همانطور که رئیس سازمان برنامهوبودجه بهدرستی هشدار داده، بحران اقتصادی جدی است. کشور همواره از محل درآمد نفت و مالیات اداره میشده است؛ اما تحریمها، کرونا، سوءمدیریت و نداشتن برنامه باعث شده تا درآمدهای دولت کاهش یابد. وقتی امکان فروش نفت وجود ندارد، وقتی کرونا کیک اقتصاد کشور را کوچک کرده و رونق اقتصادی نیست، چگونه میتوان از افراد حقیقی، حقوقی یا بنگاههای اقتصادی خرد و کلان مالیات گرفت و کشور را اداره کرد. به عقیده نویسنده علت وجود بحران، سوء مدیریت، عدم استفاده مناسب از ابزار دیپلماسی در روابط بینالمللی برای کاهش تحریمها و همچنین عدم مدیریت درست بیماری کرونا است. مجموعه این موارد زندگی را بر مردم سخت کرده است. کرونا یک واقعیت جهانی است؛ اما روابط خارجی، مدیریت و داشتن استراتژی برای اداره کشور موضوع داخلی است که حل آن در دستان مسئولان است. این روزها موقعیت ترامپ رئیسجمهور آمریکا سست و متزلزل است. بنابراین شرایط برای گرفتن امتیاز بیش از هر زمان دیگری فراهم است. بهترین فرصت برای امتیاز گرفتن قبل از انتخابات سوم نوامبر (13آبان) است، عدهای میپندارند که با رفتن «ترامپ» و آمدن «جو بایدن» میتوان امتیاز بیشتر گرفت؛ این گروه دچار خطای محاسباتی هستند، زیرا قدرت دیپلماسی دموکراتها و اجماع سازی بینالمللی علیه ایران از توان ترامپ که آمریکا را به لحاظ سیاسی منزوی کرده، بیشتر است. اگر این فرض درست است، آیا نباید از فرصت پیشآمده به نفع منافع ملی و مردم ایران استفاده کرد؟