کد خبر : 739501 تاریخ : 1404/5/10 - 17:00
محصولی، دبیرکل جبهه پایداری: ما مأمور شده‌ایم از طرف خداوند که در برابر باطل بایستیم / حتی یک مورد هم نتوانسته اند اثبات کنند که جبهه پایداری اشتباه کرده / افرادی که به دنبال تغییر پارادایم در ایران هستند، در حق مردم خیانت می کنند صادق محصولی، دبیرکل جبهه پایداری گفت: بیانیه‌های جبهه پایداری در رابطه با مذاکرات همیشه هوشمندانه بوده است؛ وقتی مذاکرات ماه گذشته شروع شد، نگفتیم نکنید، بلکه اعلام کردیم مردم دوباره خواهند فهمید تحریم‌ها از این مسیر برداشته نخواهد شد و دیدیم حتی بدتر هم شد و جنگی رخ داد.

فارس: دبیرکل جبهه پایداری از دوران جنگ ۱۲ روزه و چرایی شروع جنگ و چگونگی مذاکره در دوران پسا جنگ ارائه کرد.

صادق محصولی وزیر کشور دولت نهم و وزیر رفاه دولت دهم احمدی نژاد، فرمانده اسبق سپاه منطقه ۵ «آذربایجان شرقی و غربی» و مسئول اسبق بازرسی سپاه پاسداران و دبیرکل فعلی جبهه پایداری است. جبهه پایداری از ابتدای تأسیس به جهت فکری خود را نزدیک به آیت‌الله مصباح یزدی میدانست و اغلب فعالان سیاسی مشهوری که منتسب به این جریان هستند یا جزو شاگردان آیت‌الله مصباح بودند یا به نوعی از حلقه های دوم و سوم مؤسسه امام خمینی(ره) بودند که ریاست آن را آیت‌الله مصباح به عهده داشته و پس از ایشان نیز حجت الاسلام والمسلمین محمود رجبی این مسئولیت را به عهده گرفتند. جبهه پایداری به جهت همین انتساب به آیت‌الله مصباح مورد توجه بوده و در انتخابات های مختلف هم تلاش کرده از جمله احزاب فعال باشد. پس از جنگ دوازده روزه با وی با گفت‌وگو نشستیم تا درباره موضوعات مختلف پسا جنگ و تحلیل آن ایام نظر وی را جویا شویم.

متن کامل این گفت‌وگوی تفصیلی به شرح ذیل است:

امروز در استودیو خبرگزاری فارس میزبان آقای دکتر صادق محصولی هستیم. بعد از ایام جنگ تحمیلی ۱۲ روزه و حضور کارشناسان مختلف، امروز درباره کم و کیف این جنگ تحمیلی صحبت می‌کنیم. آقای دکتر، خیلی خوش آمدید و ممنون که دعوت ما را پذیرفتید. لطفاً اگر مقدمه‌ای درباره علت شروع این جنگ ۱۲ روزه و تحلیل کلی آن دارید بفرمایید.

محصولی: بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین. امیدوارم گفت‌وگوی مفیدی برای مردم داشته باشیم. در رابطه با شروع جنگ، باید گفت تقابل ما با رژیم صهیونیستی و هژمون غرب یک تقابل موجودیتی و همیشگی است که در ابعاد مختلف بخصوص ابعاد ایدئولوژیک قابل بررسی است. ما مأمور شده‌ایم از طرف خداوند در برابر باطل بایستیم. همانطور که در آیه ۲۵۱ سوره بقره آمده،

"وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِینَ" اگر خداوند اجازه نمی‌داد برخی از مردم در برابر تجاوزگری برخی دیگر مقاومت کنند، زمین به فساد می‌افتاد.

از بعد تمدنی هم جنگ اهمیت دارد؛ به ویژه در نگاه غربی‌ها مانند کتاب «برخورد تمدن‌ها» اثر هانتینگتون و کتاب‌های ژئوپلیتیکی مثل «تخت شطرنج بزرگ» برژینسکی، ایران به عنوان محور تقابل شرق و غرب شناخته می‌شود. جمهوری اسلامی ایران با الهام از مکتب امام حسین (ع) و فلسفه ایستادگی و دفاع از مظلوم، تنها عاملی است که رژیم صهیونیستی را از رسیدن به اهدافش بازمی‌دارد.

بیشترین تولید و فروش تسلیحات نظامی توسط غرب صورت می‌گیرد و دولت های غربی برای فروش بیشتر شرکت‌های تولید کننده تسلیحات که عمدتا اسپانسر های کمپین های انتخاباتی غربی مخصوصا در آمریکا هستند باید تهدید جنگ یا وقوع جنگ و یا سایه جنگ را نشان دهند تا به نوعی جبران مخارج انجام شده در تبلیغات انتخاباتی را بکنند.

دشمن فکر می‌کرد در 48 ساعت کار ایران تمام است

دشمن پیش از حمله هم به طرق مختلف دنبال فرصت بود، اما بعد از شهادت سرداران بزرگی مانند شهید نصرالله، شهید هنیه و شهید سنوار و کشته شدن تعداد زیادی از مردم بی‌گناه فلسطین، غزه و لبنان، احساس کرد فرصت مناسبی برای تضعیف نیروهای مقاومت فراهم شده است. این نیروها به نوعی به جمهوری اسلامی کمک می‌کردند.

دشمن باور داشت که با حذف فرماندهان و مسئولین سیاسی ما، ظرف ۴۸ ساعت می‌تواند جنگ را به نتیجه برساند و فروپاشی ایجاد کند. همچنین انتظار داشت مشکلات معیشتی باعث شود مردم داخل کشور به اغتشاشات و بحران‌ها بپیوندند و به نوعی همراهی کنند.

یکی دیگر از عوامل، پالس‌های ضعف و اظهار نظرهای بعضی سیاسیون و مسئولین داخل کشور بود که دشمن را جری‌تر ساخت.

در نهایت، گزارش‌هایی از وطن‌فروشان داخلی و خارج‌نشین به رژیم دشمن ارسال شده بود که آمادگی و زمینه بحران در داخل کشور را نشان می‌داد؛ نمونه آن مواضع گروه‌هایی مانند ربع پهلوی و منافقین بود که دشمن را برای حمله تشویق کرد.

تحلیل دشمن چه بود که اقدام به حمله مستقیم کرد؟

محصولی: در خصوص حمله دشمن، نباید کوتاهی‌ها و قصورهایی که در رفع مشکلات معیشتی مردم توسط دولتمردان صورت گرفته است را نادیده گرفت، زیرا این موارد به جسارت دشمن دامن زده است. یکی از عوامل مهم در حمله، ارسال پالس ضعف توسط برخی سیاسیون و مسئولین بوده که دشمن را جری‌تر کرده است.

همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، ما باید دیپلماسی و میدان را توأمان داشته باشیم. در زمان دفاع مقدس هشت ساله، عملیات‌های موفقیت‌آمیزی داشتیم و آقای ولایتی می‌گفت هر وقت رزمندگان ما پیروز شدند، ما از موضع بالا با طرف‌های غربی صحبت می‌کردیم؛ اما در مقابل، وقتی می‌گوییم سلاح‌هایمان را کنار می‌گذاریم یا آماده‌ایم برای صلح، دشمن که دنبال جنگ است، این را به عنوان نشانه ضعف ما می‌بیند و تحریک می‌شود.

دیپلماسی باید میدان‌محور باشد؛ یعنی از موضع اقتدار و هوشمندی، عزتمندانه و هماهنگ با فرماندهان و واقعیت‌های میدان باشد. دیپلماسی اقتدارمحور باعث عقب‌نشینی دشمن می‌شود؛ نمونه آن را بعد از شکست فاحش داعش به رهبری سردار شهید حاج قاسم سلیمانی شاهد بودیم که قدرت دیپلماسی ایران به شدت افزایش یافت و زبان مسئولین در مجامع بین‌المللی بسیار روشن و برنده شد.

بحث پالس ضعف، از جمله موضع‌گیری‌های ضعیف مثل موضوع برجام و مکانیزم ماشه نیز نمونه‌هایی از این ضعف دیپلماسی است که اگر فرصت شود، می‌توان در مورد آن مفصل صحبت کرد. علت شروع جنگ عوامل متعددی دارد که می‌توان بیش از این شرح داد، اما شاید همین کفایت کند.

یکی از برکات این دفاع مقدس 12 روزه انسجام ملی است، گروه های چپ و راست برای پاسداشت این انسجام ملی چه کارهایی باید انجام دهند؟

محصولی: در خصوص انسجام ملی، نکته‌ای که امروز گفتمان ثابت اکثر سیاسیون چپ و راست است، وفاق و انسجام ملی است. وظیفه احزاب سیاسی این است که بدانند چه کارهایی باید انجام دهند و چه کارهایی نباید انجام دهند تا این انسجام حفظ شود.

مردم با تیپ‌های مختلف حمایت خود را از فرماندهان اعلام کردند

ما شروع‌کننده جنگ نبودیم، بلکه در حال مذاکره ساختگی بودیم که جنگ آغاز شد. ما جنگ را امر خوبی نمی‌دانیم، اما همچنانکه دفاع مقدس برکاتی داشته است. دفاع ۱۲ روزه نیز برکات زیادی داشته که مهم‌ترین آن اثبات حقانیت جمهوری اسلامی در داخل و خارج کشور است.

دفاع مقتدرانه نیروهای مسلح و مواضع جمهوری اسلامی، انسجام ملی در سطح بسیار بالا ایجاد کرد. وحدتی بی‌نظیر در محور رهبری و فرماندهی کل قوا شکل گرفت که نکته بسیار مهمی است.

مردم با سلایق و تیپ‌های مختلف حمایت علنی خود را از نیروهای مسلح و فرماندهان اعلام کردند. این حمایت‌ها موجب افزایش انگیزه و انسجام بیشتر نیروهای مسلح شده است و به شکلی تضادهای مثبت و افزاینده در انسجام ملی ایجاد کرده است.

مردم ما سرمایه اجتماعی ظلم‌ستیز هستند، به دنبال استقلال و هویت ملی خود هستند و در برابر هر چیزی که این هویت را خدشه‌دار کند، ایستادگی می‌کنند.

اگر مسئولین ما مانند مردم به حفظ این هویت، ایستادگی و همچنین اراده استقلال کشور پایبند باشند، مطمئن باشند که مردم همچنان که در جنگ ۱۲ روزه نشان دادند، با انسجام کامل پشتیبان دولتمردان خواهند بود. این نکته بسیار مهمی است.

جوششی که در جنگ ۱۲ روزه از مردم شاهد بودیم، نشان‌دهنده ذات حقیقت‌طلبی آنهاست و این انسجام ملی به هیچ جناح، گروه یا حزبی تعلق ندارد؛ متعلق به همه مردم ایران است و باید مراقبت شود.

یکی دیگر از ویژگی‌های مردم ما پیش‌بینی‌ناپذیری آنهاست. برخلاف انتظار دشمن که تصور می‌کرد مردم به خیابان‌ها بیایند و به اعتصاب، تحصن و اغتشاش بپردازند، مردم با شعری که به دشمن فرستادند – «ای مگس عرصه سیمرغ، نه جولانگه توست» – پاسخ قاطعی دادند که «عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری».

در مورد انسجام ملی، نکاتی وجود دارد که باید مطرح شود. یادمان می‌آید در فتنه ۸۸ شاهد شعار «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران» بودیم که ظاهرش ساده بود، اما باطن آن وابسته به اسرائیل بود. اگرچه آن زمان بسیاری متوجه نشدند، اما امروز مردم به خوبی این موضوع را فهمیده‌اند.

صحبت های مرحوم هاشمی درباره دنیای گفتمان‌ها نتیجه اش مشخص شد

کسانی که آن شعارها را به مردم دیکته کردند و مسئول این جریان بودند، باید امروز پاسخ‌گو باشند و محاکمه شوند. به عنوان مثال، صحبت‌های مرحوم آقای هاشمی که خواستار محدود کردن نقش سپاه پاسداران و موشک‌ها بود امروز مشخص شد نتیجه اش چیست!

امروز این انسجام ملی در سایه فهمیدن این حقیقت است که اقتدار نظامی به همراه پشتیبانی ملی، تعیین‌کننده اصلی امنیت و پیشرفت کشور است.

به همین دلیل است که برخی گروهک‌ها و جریان‌های سیاسی به دست و پا افتاده‌اند و بیانیه‌های متعدد برای تضعیف این انسجام صادر می‌کنند.

همانطور که مشاهده می‌کنید، مردم ما امروز به خوبی متوجه شده‌اند که تمام سیاست‌های خارجی، منطقه‌ای، دفاعی و امنیتی جمهوری اسلامی کاملاً درست و منطقی بوده است. اگر ما در مرزهای اسرائیل نمی‌جنگیدیم، ناچار بودیم سال‌ها در شهرهای داخلی مانند تهران، کرمانشاه، اصفهان، تبریز و سایر نقاط کشور بجنگیم؛ همان‌طور که در جنگ ۱۲ روزه شاهد آن بودیم. این حقانیت مواضع جمهوری اسلامی نقش مهمی در انسجام ملی داشته است.

مردم شرافتمند ایران اکثراً خواستار ادامه و تقویت همین سیاست‌ها هستند، از جمله پافشاری بر فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای، تقویت توان موشکی و دیگر مؤلفه‌های دفاعی. آنها معتقدند که کشور باید به صورت همزمان نیروی هوایی و پدافند هوایی خود را تقویت کند تا در کنار نیروهای زمینی و دریایی به امنیت پایدار دست یابد. این خواسته‌ها محصول همان انسجام ملی است.

از سوی دیگر، بسیاری از جریان‌های مخالف نظام که سابقاً شعارهایی بر مبنای توهم توطئه و نفی واقعیات می‌دادند، با این حملات اسرائیل و آمریکا از چشم مردم افتاده‌اند. آنها امروز با صدور بیانیه‌ها و تلاش برای برهم زدن انسجام ملی، سعی دارند آب رفته را به جوی بازگردانند و آبروی رفته خود را بازپس بگیرند؛ اما مردم روشن شده‌اند و اجازه این کار را نخواهند داد.

بنابراین، انسجام ملی که در نتیجه جنگ ۱۲ روزه به وجود آمده باید حفظ و پاسداری شود. این انسجام در مواجهه با دشمن اصلی یعنی رژیم صهیونیستی و آمریکا اهمیت دوچندان دارد.

به نظر شما مؤلفه های اصلی انسجام چیست؟

محصولی: یک کد مهم که باید همه ما به آن توجه کنیم، این است که هر رفتاری که مورد خوشایند دشمن باشد، چه بیانیه باشد، چه سخنرانی، اعلامیه، توییت یا هر اقدام دیگر، حتماً به انسجام ملی آسیب می‌زند و باید از آن پرهیز کنیم. این توصیه‌های مقام معظم رهبری درباره حفظ وحدت و انسجام ملی، که اخیراً نیز تکرار شده، بسیار ضروری و حیاتی است.

همچنین باید مراقب باشیم که دوگانه‌های کاذبی مانند «امت و ملت» یا «ملی‌گرایی و مذهبی‌گرایی» که برخی ایجاد می‌کنند، تنها باعث خوشحالی دشمن می‌شود و وحدت ملی ما را تضعیف می‌کند.

امروز انسجام ملی ما بر سه مؤلفه اساسی استوار است:

۱. مؤلفه ملی،

۲. مؤلفه اسلامی،

۳. محور مقاومت.

این سه مؤلفه پایه‌های اصلی وحدت و قدرت ما هستند و برگرفته از تاریخ و عقاید عمیق ما مانند مسئله امام حسین (ع) است.

در پایان باید گفت که ما اکنون در وضعیت آتش‌بس قرار داریم، اما دشمن همچنان به جنگ روانی خود ادامه می‌دهد و با تولید محتوای تهدیدآمیز و شایعاتی مانند «امروز جنگ می‌شود، فردا جنگ می‌شود» قصد دارد روحیه و انسجام ما را تضعیف کند. بنابراین لازم است ما با هوشیاری کامل، این جنگ روانی را خنثی کنیم و اجازه ندهیم وحدت ملی آسیب ببیند.

ابتدا باید تأکید کنم که این جنگ، جنگی نیست که بتوانیم بگوییم نباید اتفاق می‌افتاد؛ بلکه یک موضوع اجتناب‌ناپذیر بوده که شرح آن را قبلاً دادیم. نکته بسیار مهم این است که اصلاً چرا دشمن پیشنهاد آتش‌بس یا بهتر بگوییم، توقف موقت جنگ را داد؟ این به خاطر استیصال دشمن بوده است، زیرا اگر در موضع قدرت بود، هرگز چنین اقدامی نمی‌کرد. این نکته کلیدی است.

ما باید از این فرصت که به عنوان یک تاکتیک توسط رهبری پذیرفته شده است، به بهترین شکل استفاده کنیم؛ یعنی هم برای رفع کمبودها و نواقصی که در توان دفاعی داریم، بهره ببریم و هم آسیب‌ها و ضرباتی که به دشمن وارد شده را تبیین کنیم. دشمن به شدت تلاش می‌کند ضرباتی را که خورده سانسور کند و حتی یک درصد از آن خسارات را به مردم خودش یا دنیا نشان ندهد. ما شاهدیم که تنها حدود سه یا چهار درصد از این آسیب‌ها از طریق رسانه‌هایی که تا حدی مستقل از رژیم هستند به بیرون درز کرده است.

واقعیت این است که ما باید از این فرصت استفاده کنیم تا شکست بزرگ جبهه باطل را - که شامل رژیم صهیونیستی، آمریکا، کشورهای غربی و حتی برخی کشورهای منطقه که در حمایت از رژیم صهیونیستی فعال بودند - به روشنی تبیین کنیم. ابعاد و شدت ضرباتی که این جبهه خورده‌اند باید به طور شفاف بیان شود.

متأسفانه همراه با سانسورهای دشمن صهیونیستی، در داخل کشور هم بعضی افراد دنبال این هستند که این شکست بزرگ را انکار کنند، بگویند چنین چیزی رخ نداده و یا حتی رفتارهایی کنند که به نفع دشمن باشد. همانطور که قبلاً اشاره کردم، هر چیزی که موجب تقویت دشمن و خوشایند او باشد، یعنی شما در پازل دشمن بازی می‌کنید.

بنابراین، ما باید این شکست بزرگ دشمن را به طور جدی مطرح کنیم. ببینید هیمنه آمریکا در این جنگ شکسته شده است. آمریکا که خود را تنها ابرقدرت جهانی معرفی می‌کرد، امروز با شکست‌های پی‌درپی در منطقه روبه‌روست و هیمنه‌اش کاملاً آسیب دیده است.

آقای دکتر، دشمن به دنبال شرطی کردن و به نوعی جنگ روانی است تا به تکرار جملاتی مانند اینکه دوباره حمله می‌کنیم کشور را ایستا نگه دارد، تحلیل تان در این باره چیست؟

محصولی: این پیروزی ملت ایران از نظر من حتی از ضربات جنگ سخت هم مهم‌تر است، زیرا ما در جنگ نرم توانستیم آمریکا را در دنیا به چالش بکشیم و شکست دهیم. این نکته بسیار مهمی است و باید به آن توجه ویژه شود.

هیمنه آمریکا در این جنگ شکسته شده است

این جنگ چیزی اجتناب‌ناپذیر بود. باید این موضوع را در نظر بگیریم که اگر از یک زاویه نگاه کنیم، دشمن هویت وجودی خودش را در خطر می‌بیند و به همین دلیل دنبال جنگ است؛ چون بقایش را در جنگ می‌بیند، این شکست حتمی است. اما عوامل دیگری هم وجود دارد که این نظریه را رد می‌کند و باید به آنها توجه کرد؛ یعنی این‌که آیا دشمن حتماً حمله خواهد کرد یا نه. یکی از این عوامل، جنگ ۱۲ روزه اخیر است. واقعیت این است که در این جنگ ما به نوعی غافلگیر شدیم. البته در چند ساعت اول (حدود ۴ تا ۵ ساعت ابتدایی) شرایط متفاوت بود اما بعد از آن، با فرماندهی رهبر معظم انقلاب، حملات ما آغاز شد و از روز سوم یا چهارم، پیروزی روشن و آشکار میدان برای جمهوری اسلامی ایران مشخص شد.

از آن زمان به بعد، دشمن به دنبال جمع‌کردن قضیه بود و این نشان‌دهنده استیصال و شکست آنهاست. نکته دوم این است که دشمن انتظار داشت وزن زیادی از اهدافش از طریق اغتشاشات داخلی به دست آید، اما خلاف آن رخ داد و مردم ما هوشیارانه عمل کردند. نکته سوم، مقاومت و ضربات محکم و مهلک نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به رژیم صهیونیستی که بسیار تأثیرگذار بود و دشمن توان تاب آوری خود را از دست داد.

این عوامل باعث شد دشمن با محاسبه دقیق بفهمد که نمی‌تواند به سادگی حمله کند. با این وجود، ما باید با آمادگی کامل و افزایش توان دفاعی در تمام حوزه‌ها، امکان غافلگیری از طرف دشمن را به صفر برسانیم. این به معنای آن است که باید زندگی، کسب و کار، تولید، آموزش و همه امور روزمره را هم‌زمان با این هوشیاری ادامه دهیم. اگر به خاطر شرایط جنگ زندگی و فعالیت‌های خود را متوقف کنیم، این همان چیزی است که دشمن می‌خواهد.

بنابراین، باید کارهایمان را با قدرت و حتی بیش از قبل دنبال کنیم؛ مثلاً در حوزه تولید باید توجه و فعالیت بیشتری داشته باشیم، چرخ کارخانه‌ها باید با قدرت بچرخند و در آموزش و خدمات‌رسانی نیز فعالیت‌ها افزون شود تا مردم به بهترین شکل خدمت‌رسانی شوند. این خود به دشمن نشان می‌دهد که حساب کار دست ما است و باعث ناخشنودی دشمن می‌شود که این همان هدف ماست.

اگر بخواهید اهداف دشمن در جنگ را برشمرید چه چیزهایی به نظرتان می‌رسد؟

محصولی: اگر بخواهیم جمع‌بندی کنیم، دشمن در این جنگ هدف کلی‌اش تغییر نظام بود. البته این هدف جدید نیست؛ از پیروزی انقلاب تاکنون، آمریکا و رژیم صهیونیستی با ترورها، کودتای نوژه، جنگ تحمیلی هشت ساله، فتنه‌های سیاسی و اجتماعی، همواره تلاش کرده‌اند نظام را ساقط کنند.

اگر بخواهیم به‌طور خلاصه اهداف دشمن در این جنگ را بگوییم:

هدف اول، کاهش اقتدار نظامی ما از طریق شهادت فرماندهان، دانشمندان و سران قوا بود که الحمدلله موفق نشدند.

هدف دوم، حمله به زیرساخت‌های کشور بود که دشمن تا حد توان این کار را انجام داد.

هدف سوم، ایجاد رعب و وحشت و تحریک اغتشاشات داخلی بود.

هدف چهارم، حذف رهبری انقلاب بود.

هدف پنجم، تغییر حاکمیت با روش‌های ترکیبی سخت و نرم بود، یعنی حملات نظامی همراه با تحریک اغتشاشات داخلی.

هدف ششم، تجزیه کشور بود.

دشمن همچنین تلاش داشت ایران را مانند لیبی یا دیگر کشورهایی که تجزیه شده‌اند، تجزیه کند، اما در همه این موارد به طور مفتضحانه شکست خورد.

نکته بسیار مهم این است که این موفقیت‌ها با حضور پرشور مردم در صحنه و انسجام ملی حول محور فرماندهی کل قوا به دست آمد.

باید نقاط قوت دولت را تقویت کنیم

نظرتان نسبت به مدیریت 12 روزه دولت چیست و چگونه رابطه پایداری با دولت را ارزیابی می‌کنید؟

محصولی: به نظر من، وقتی یکی در کشور مسئولیت می‌گیرد، موفقیت او موفقیت کل نظام است و شکست او هم شکست کل نظام. این دیدگاه درباره همه دولت‌ها از جمله دولت آقای رئیسی، دولت آقای روحانی و حتی دولت آقای پزشکیان صدق می‌کند. ما این نگاه را همیشه داشته‌ایم و خواهیم داشت.

ما مدتی پیش جلسه‌ای با آقای دکتر پزشکیان داشتیم که انعکاس خبری هم پیدا کرد. آن جلسه، اولین جلسه حزبی ایشان با ما بود. خود ما درخواست برگزاری آن جلسه را داده بودیم و در آنجا پیشنهادهایی را در محورهای مختلف مطرح کردیم. هرچند که ایشان وعده دادند که دوباره با ما دیدار کنند، اما به دلیل مشغله‌های زیاد هنوز این دیدار انجام نشده است. ما همچنان آمادگی داریم.

در آن جلسه به ایشان عرض کردیم که انتقادهای ما از روی دلسوزی و کمک به دولت است. چون دوستانی در میان ما تجربه‌هایی دارند که اگر ایشان گوش کنند، می‌توانند از آنها استفاده کنند. البته تصمیم نهایی با خودشان است. همچنین موضوع گرانی، قیمت ارز، حامل‌های انرژی و مشکلات دیگر را هم مطرح کردیم و درباره آنها صحبت کردیم و انذار دادیم.

ما معتقدیم هر کاری که دولت در راستای حل مشکلات مردم و تقویت کشور انجام دهد، دشمن ناراحت خواهد شد. پس باید همه کمک کنیم که دولت در زمینه‌های مختلف به ویژه در رفع مشکلات مردم موفق باشد.

همچنین، دلسوزی واقعی این است که به جای تخریب دولت، نقاط قوت آن را تقویت کنیم و نقاط ضعف را با ارائه راهکارهای منطقی و سازنده یادآوری کنیم. این روش ما بوده و هست.

اقتدار کشور ما باید در حوزه‌های مختلف حفظ و تقویت شود؛ نه فقط در حوزه نظامی، بلکه در زمینه‌های تولید، آموزش، فرهنگ و سایر حوزه‌های حیاتی. یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های اقتدار، حفظ تمامیت ارضی و هویت ملی و دینی مردم است. خواست مردم حفظ این اصول است و نباید دوباره گرفتار دام مذاکراتی شویم که قبلاً تجربه کرده‌ایم. ما نباید فریب مجدد بخوریم، چرا که مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی‌شود؛ چه برسد به اینکه چندین بار این اتفاق بیفتد.

یکی از اشتباهات استراتژیک ما این است که سطح بازی را در مذاکرات به درستی تعریف نمی‌کنیم. در مسائل بین‌المللی، معمولاً موضوعات در سطوح مختلفی مطرح می‌شوند. برخی مسائل، حیاتی و غیرقابل مذاکره‌اند؛ مانند موجودیت یک کشور و هویت یک ملت. این موارد نباید محل بحث و معامله قرار بگیرند. برخی مسائل هم هستند که می‌توان درباره‌شان مذاکره کرد.

مثلاً در بحث فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای، اصل این فناوری غیرقابل مذاکره است. مذاکره می‌تواند در جزئیات فنی انجام شود، اما اصل موضوع نباید به معامله گذاشته شود. اگر این اصل را فدای چیزهای جزئی کنیم، شکست خورده‌ایم. مذاکره باید به گونه‌ای باشد که در ازای دادن بخشی، چیزی مهم‌تر دریافت کنیم؛ نه اینکه همه چیز را ببازیم.

متأسفانه در تجربه برجام دیدیم که وعده‌های گول‌زننده به ما داده شد و این وعده‌ها هیچ‌گاه محقق نشدند. اکنون برخی افراد با پررویی می‌گویند که چرا دولت آقای رئیسی که مخالف برجام بود، خواستار اجرای تعهدات طرف مقابل است. باید توجه کرد که وقتی ایران تعهدات خود را انجام داده، باید طرف مقابل نیز به تعهداتش پایبند باشد.

به خشم و نگرانی آقای ترامپ درباره بریکس توجه کنیم

در حالی که برخی حتی حاضرند منکر تعهدات قبلی شوند یا خلاف واقعیت‌ها را بیان کنند، این رفتارها تنها به نفع دشمن است و بازی در پازل آنهاست. ما نباید فریب چنین رفتارهایی را بخوریم.

مذاکرات فعلی باید به گونه‌ای پیش برود که خروجی آن وعده‌های توخالی و بی‌ارزش نباشد. یادمان نرود که رئیس‌جمهور سابق در دولت یازدهم و دوازدهم وعده ترکیدن تحریم‌ها و سرمایه‌گذاری‌های گسترده غربی‌ها را داد که هیچ‌گاه به واقعیت نپیوست و توخالی بود.

امروز ما نیازمند دیپلماسی فعال با کشورهای منطقه و همچنین با گروه‌هایی هستیم که مقابل قدرت‌های جهانی ایستاده‌اند یا حداقل زاویه دارند. حضور فعال در معاهداتی مانند بریکس و شانگهای می‌تواند فرصت خوبی برای استفاده از ظرفیت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی باشد.

به جای صرف انرژی برای دولت‌هایی که علیه ما همیشه دست به ماشه هستند، بهتر است روابط متعادل و متقابل با دیگر کشورها ایجاد کنیم، به گونه‌ای که در برابر داده‌ها و گرفته‌ها تعادل وجود داشته باشد.

همین الان اگر به خشم و نگرانی آقای ترامپ درباره بریکس توجه کنیم، می‌بینیم که او چرا از این ائتلاف می‌ترسد و چرا سعی دارد کشورهای آن را تهدید کند. این به خاطر کاهش نقش دلار به عنوان ارز اصلی و تضعیف قدرت اقتصادی و سیاسی آمریکا در جهان است. این تحولات نشان می‌دهد که نقطه ضعف دشمن کجاست و ما باید چگونه از آن بهره‌برداری کنیم.

باید روی این فرصت‌ها سرمایه‌گذاری کنیم و تمرکز کنیم تا ان‌شاءالله این زمینه‌ها بیش از پیش برای ما فراهم شود. نکته مهم دیگری که می‌خواهم مطرح کنم این است که برخی رسانه‌ها القا می‌کنند که جبهه پایداری به‌طور کلی مخالف مذاکره و دیپلماسی است؛ در حالی که چنین نیست. آیا تاکنون موردی سراغ دارید که اتهاماتی که به جبهه پایداری زده شده، درست بوده باشد؟ هیچ کدامشان حقیقت ندارد و همه دروغ و تهمت است. این رسانه‌ها نمی‌توانند مشکلات و شکست‌های خودشان را که مردم هر روز بهتر می‌بینند، بپوشانند؛ مانند برجام و مذاکرات اخیر که پیش‌تر ما هشدار داده بودیم.

نظر کلی پایداری در رابطه موضوع مذاکره چیست؟

محصولی: بیانیه‌های جبهه پایداری در رابطه با مذاکرات همیشه هوشمندانه بوده است؛ وقتی مذاکرات ماه گذشته شروع شد، نگفتیم نکنید، بلکه اعلام کردیم مردم دوباره خواهند فهمید تحریم‌ها از این مسیر برداشته نخواهد شد و دیدیم حتی بدتر هم شد و جنگی رخ داد. این مسائل را باید بررسی کنند. ما در طول ۱۴-۱۵ سال گذشته بیش از صد بیانیه داده‌ایم، اما هیچکس نتوانسته یک مورد اثبات کند که جبهه پایداری اشتباه کرده باشد.

از سوی دیگر، درباره رفتار ایران باید به یک نکته مهم توجه داشت: دشمن داخلی به عنوان مکمل جنگ تحمیلی باید جدی گرفته شود. حاصل نامه این ۱۸۰ نفر که در دولت آقای روحانی اجرایی شد و دیدگاه‌هایی که اعمال گردید، باعث شد که رشد ما تقریباً به صفر برسد. این جریان واداده به دنبال تغییر پارادایم است که رژیم صهیونیستی هم از آن استقبال می‌کند. بیانیه‌ها و راهبردهای منحط برخی جریان‌ها، مانند میرحسین موسوی نیز در راستای خواست عوامل داخلی رژیم صهیونیستی تنظیم شده است. مردم امروز ۱۸۰ درجه مخالف آن شعارها و راهبردها هستند و سیاست‌های جمهوری اسلامی را درست می‌دانند.

اکنون این جریان‌ها دوباره به دنبال خواسته دشمن یعنی تغییر پارادایم هستند تا دشمن خوشحال شود، اما مردم دیگر فریب آن‌ها را نمی‌خورند و کاملاً آگاه شده‌اند.

جریان رسانه‌ای مخالف محور مقاومت در دهه‌های اخیر همواره دنبال این بوده که قدرت دفاعی کشور را تضعیف کند. نمونه‌های آن، مخالفت با توسعه موشکی یا الزام به برگشتن سپاه پاسداران به پادگان‌ها و همچنین حمایت از تحریم‌های جهانی است. این گروه‌ها حتی امیدوار بودند که مردم در پی حمله اسرائیل، ناراضی شده و از نظام روی‌گردان شوند؛ اما واقعیت این بود که مردم این توطئه‌ها را خنثی کردند و پاسخ قاطع دادند.

امروز ما شاهد یک شگفتی هستیم؛ نسل دهه هشتادی که قبلاً ممکن بود حتی مخالف نظام باشد، امروز از رهبر انقلاب حمایت می‌کند و با قدرت علیه آمریکا و اسرائیل موضع می‌گیرد. در مقابل، برخی سیاستمداران پیر که به دنبال فتنه‌انگیزی و تغییر پارادایم هستند، نه تنها اشتباه می‌کنند بلکه در حق مردم خیانت هم می‌کنند.

اگر در همین جنگ دقت کنیم، کسانی که واقعاً در برابر دشمن ایستادند، رزمندگان متعهد حزب‌اللهی و اپراتورهای موشکی و پدافند بودند که با شجاعت خود امنیت و دفاع را تأمین کردند. نباید امروز کسانی که نگاه متفاوتی نسبت به غربگرایان دارند را با برچسب‌هایی مثل تندروی یا ضد وفاق متهم کرد. باید مراقب بود که لفظ «وفاق» بهانه‌ای برای حمله به منتقدان دلسوز نباشد.

موشک‌های ایرانی از پیشرفته‌ترین سیستم‌های پدافندی عبور کردند

در حال حاضر چه باید کرد و چه آرایشی باید در کشور وجود داشته باشد؟

محصولی: مؤلفه‌های قدرتی که در این جنگ ۱۲ روزه به دست آمد، بسیار ارزشمند است و باید به درستی تبیین شود. یکی از مهم‌ترین نکات این است که درخواست آتش‌بس از سوی دشمن بود، نه ایران. در سطح بین‌المللی باید روشن شود که ایران بزرگ‌ترین ضربات تاریخی را به دشمن وارد کرده است؛ ما با دو قدرت اتمی جنگیدیم و حتی کشورهای اروپایی و منطقه‌ای نتوانستند به اهداف شش‌گانه خود برسند. موشک‌های ایرانی از پیشرفته‌ترین سیستم‌های پدافندی عبور کردند و به اهداف اصابت کردند. بعد از جنگ جهانی، تنها کشوری که دو بار به مواضع آمریکا حمله کرده، ایران بوده است.

این واقعیت‌ها باید به دنیا اطلاع‌رسانی شود تا انسجام ملی و آمادگی ما برای پیشرفت در همه زمینه‌ها افزایش یابد.

در پایان، باید گروه‌های سیاسی توجه کنند که انسجام ملی حول رهبری حفظ شود. همه باید با بسیج همگانی، پشتیبانی مردمی و همکاری در مسیر تقویت نظام، تا نابودی رژیم صهیونیستی تلاش کنند و امیدوار باشند که نظام سلطه جهانی فرو بپاشد.

گروه‌های سیاسی حاضر در دولت باید به دولت کمک کنند تا مشکلات معیشتی مردم نه تنها بیشتر نشود بلکه کاهش یابد. البته انتظارات نیز باید متناسب با توان کشور باشد.

گروه‌های سیاسی غایب در دولت نیز باید با ارائه پیشنهادات سازنده و دلسوزانه، به دولت و قوا، خصوصاً قوه مجریه، کمک کنند. همچنین روشنگری درباره جنایات و اهداف شوم اسرائیل یکی از وظایف اصلی آن‌هاست.

بیانیه‌های گروه‌های سیاسی باید به گونه‌ای باشد که دشمن را نگران و ناراحت کند، نه خوشحال. همچنین باید سیاست‌های صحیح کشور تبلیغ شود و مردم را در مطالبات خود، به ویژه در زمینه تقویت توان و اقتدار نظامی، همراهی کنند تا بازدارندگی کامل نظام تحقق یابد.

ببینید، ما بالاخره یک کشور مسلمان هستیم و نگاه می‌کنیم به فرمایش حضرت امیرالمؤمنین علی‌علیه‌السلام که می‌فرمایند: «یدالله مع الجماعة». یعنی چه؟ یعنی وقتی مردم با هم متحد و همدل هستند، نه متفرق و درگیر، که در زبان امروز تحت عنوان سرمایه اجتماعی و انسجام ملی از آن یاد می‌کنیم، خدا هم به آن‌ها یاری می‌رساند. این «یدالله مع الجماعة» خیلی مهم است و ما باید آن را حفظ کنیم.

از طرف دیگر، بحث اصلی، استغاثه و توکل به خداوند است. خداوند تبارک و تعالی در آیه نهم سوره انفال می‌فرماید درباره جنگ حنین: «إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکُمْ فَاسْتَجَابَ لَکُمْ أَنِّی مُمِدُّکُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلَائِکَةِ مُرْدِفِینَ» یعنی وقتی شما به توانایی خودتان ناامید شدید و به درگاه خداوند استغاثه کردید و از او کمک خواستید، خداوند دعای شما را اجابت کرد و با فرستادن هزاران ملائکه به کمک شما آمد؛ در روایات و آیات متعددی این موضوع ذکر شده است.

این نشان می‌دهد که نباید به توانایی‌های خود مغرور شویم؛ اما از سوی دیگر، خداوند دستور داده که ما همه امکانات ممکن را برای دفاع فراهم کنیم. همان‌طور که در فرامینی از قرآن داریم، ما باید تمام تلاش خود را برای افزایش قوت و اقتدار نظامی و دفاعی کشور انجام دهیم. این دو نکته مکمل هم هستند؛ یعنی در کنار توکل و استغاثه، باید امکانات و بنیه دفاعی خود را تقویت کنیم.

خداوند در سوره توبه می‌فرماید: ««لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ فِی مَوَاطِنَ کَثِیرَةٍ وَیَوْمَ حُنَیْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْکُمْ کَثْرَتُکُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنکُمْ شَیْئًا وَضَاقَتْ عَلَیْکُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیْتُم مُّدْبِرِینَ»» یعنی خداوند در موقعیت‌های متعدد و جنگ‌ حنین شما را یاری کرده است. جنگ بدر یکی از آن‌ها بود. بعد می‌فرماید: «عجبتکم» یعنی شما دچار غرور نشوید. وقتی پیروزی به دست می‌آید، باید تواضع داشت و متوجه بود که این لطف الهی است.