کد خبر : 739265 تاریخ : 1404/4/30 - 02:08
علی اکبر نیکو اقبال، اقتصاددان و استاد دانشگاه تهران تشریح کرد: مجازات زمینه سازان وضع کنونی اقتصاد/ تجربه 250 ساله علم اقتصاد نشان می‌دهد که تورم چه صدماتی به کشورها زده است علی اکبر نیکو اقبال، اقتصاددان می گوید: تنها راه حل برای خروج از این وضعیت، انضباط در اداره کشور و امور مالی است. سوء استفاده های مالی و افرادی که زمینه ساز و مجری وضع موجودند باید مجازات شوند . ستاره صبح در این ارتباط گفت و گویی با وی انجام داده که در ادامه می خوانید:

بررسی شاخص‌های اقتصادی مانند تورم و رشد اقتصادی نشان می‌دهد که اقتصاد تا پیش از دولت‌های نهم و دهم وضعیت قابل قبولی داشت. پرسش این است که چه اتفاقات و عواملی باعث شدند که اقتصاد پس از آن دوره در سرازیری بیافتد؟

من اعتقاد ندارم که مشکلات اقتصادی از نقطه بخصوصی ایجاد شده بشد. دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی اقتصاد در بهترین وضعیت بود، اما تورم وجود داشت. اگرچه تورم در آن دوره اینچنین بالا نبود، ولی تورم دو رقمی داشتیم.
تجربه 250 ساله علم اقتصاد نشان می‌دهد که تورم چه صدماتی به کشورها زده است. این همه اتفاق در حوزه تورم جهانی رخ داده و الگوهایی از کشورهای عقب افتاده‌ای که پیش از این پول چاپ می‌کردند وجود دارد، تورم بین‌المللی امروزدر حدود 4 درصد است. چرا در ایران از این تجارب استفاده نشد؟ باعث تأسف است که ما چیزی از تاریخ اقتصاد یاد نگرفتیم و در حوزه تورم و چاپ پول امتیاز مثبتی کسب نکردیم.
در ایران روند های غلط بی محابا ادامه داده شد و به وضعیت اقتصادی نامطلوبی رسیدیم به طوری که مشکلات بالاست و تورم صعودی است و بیکاری و بدبختی دست به دست هم داده‌اند و ایده آل های کشور را به باد می‌دهند.
وقتی آقای احمدی نژاد آمد قیمت جهانی نفت بسیار بالا بود و تقاضای زیادی وجود داشت. در این دوره درآمد های ارزی ایران از صادرات نفت با کل درآمدهای ایران در طول تاریخ برابر شده بود. قیمت نفت بین بشکه‌ای 100 تا 120 دلار بود درحالیکه امروز نفت را با بشکه‌ای 40 و 50 دلار می‌خرند. فروش نفت درآمد های عجیب و غریبی نسیب دولت های نهم و دهم کرد.
آقای احمدی نژاد در سیاست های اقتصادی ولخرجی های زیادی انجام داد. کمک به ونزوئلا و ایجاد صنایع تولیدی و ساختمان سازی در دیگر کشور‌ها از آن جمله بود. ولخرجی دولت در آن دوره بسیار سطح بالا بود.
صندوق توسعه ملی داشتیم تا زیاد وابسته به درآمد های نفتی نباشیم و روزی که دیگر درآمد بالای نفتی وجود ندارد از این ذخایر عظیم برای دوره های بعد استفاده کنیم. فکر های خوبی وجود داشت، ولی متأسفانه به اجرا نرسید و ما در استفاده از این ارز های باارزش که می‌توانست منبع قدرت هر کشوری باشد، سوء استفاده کردیم.
آن ارز نفتی می‌توانست با وارداتی با ارزش باعث توسعه صنعت شود و از وابستگی ایران به خارج از کشور بکاهد و موجب رشد اقتصادی شود. ولی ما استفاده بهینه‌ای از درامد های ارزی نداشتیم.

با توجه به انباشت ناترازی‌‌ها در اقتصاد ایران، تیم اقتصادی فعلی از جمله وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی، میراث‌ دار چه ابربحرانهایی هستند؟
میراث دار تداوم گرفتاریهایی نظیر تورم، بیکاری، عدم رشد اقتصادی و... هستند. من فرایند رو به رشد تورم، بیکاری و مشکلات اقتصادی را مشاهده می‌کنم. در حقیقت اقتدار دولت بر بانک مرکزی احساس می‌شود به طوری که می‌توانند بدون توجه به قوانین و بی حساب کتاب عمل کنند. نظام بانکی کشور به مسخره کشیده شده است.
رئیس بانک مرکزی می‌داند که چاپ پول تورم ایجاد می‌کند، چطور چنین فردی با چاپ اسکناس موافقت می‌کند؟! تورم ارزش ریال ما را به فلاکت رسانده است. دلار با 7 تومان شروع شد و به 84 هزار تومان رسید. عملکرد طوری است که انگار داشتن تورم بالا افتخار است. گویی عمل کردن خلاف وضعیت جهان، که 4 درصد تورم دارند، افتخار است.
من تعجب می‌کنم که چرا از گذشته یاد نمی‌گیریم؟ ما در دوران آقای احمدی نژاد دچار مشکلات و گرفتاریهایی شدیم چرا از آن دوران عبرت نمی‌گیریم. کشورهای عقب افتاده در دنیا وجود دارد ولی آنها هم از تورم می‌ترسند و اجازه نمی‌دهند تورم به این شکل عصیان کند. اینجا گوشی بدهکار راهکار های جهانی نیست، یادگیری از جهان و درس گرفتن از گذشته را کنار گذاشته ایم.

در حال حاضر چه راهکارهایی برای برون ‌رفت اقتصاد ایران از بحران‌ های کنونی وجود دارد؟
به نظر من بهترین و تنها راه حل برای خروج از این وضعیت، انضباط در اداره کشور و امور مالی است. سوء استفاده های مالی و افرادی که زمینه ساز و مجری وضع موجودند باید مجازات شوند.
سرقت از منابع کشور نباید عادی شود. نفت ما ارزان به چین صادر می‌شود. باید به طور شفاف اعلام شود که این منابع کجا صرف می‌شود؟ چقدر از این پول وارد کشور می‌شود؟
به نظر من به هم ریختگی عجیبی در بهره برداری از ثروت ملی وجود دارد. این سرقت و سوء استفاده مالی باید مجازاتی داشته باشد. سوء استفاده مالی به امری عادی تبدیل شده است. هیچ الزامی وجود ندارد که از ثروت اندوزی خارج از اصول جلوگیری شود. تا از این امور جلوگیری نشود، هیچ راه حل اقتصادی به نتیجه نمی‌رسد.
باید روالی منظم و انضباطی فردی، شخصی و سازمانی و نهادی در کشور به وجود بیاید و این سوء استفاده‌ها خاتمه پیدا کند. امروز سوء استفاده وجود دارد ولی افراد مجازات نمی‌شوند و به راحتی هر کاری که دلشان بخواهد انجام می‌دهند. اگر این برخورد انجام شود بقیه کار‌ها به راحتی پیش می‌رود.