صدها نفر جان باختند و هزاران میلیارد از سرمایههای کشور نابود شد گرچه سرانجام به آتش بس ختم شد ولی تداوم و پایایی آن محل تردید است، اما جنگ بمثابه ضربتی بود بر پیکر اقتصادی که از قبل بشدت زخمی و بیمار بوده است.
مشکلات پسا جنگ دولت در پسا جنگ با چالشهای بیشتری روبهرو است، جبران خسارات آسیب دیدگان جنك ١٢ روزه، ریزش بازار سرمایه، خروج بیش از ۲۹ هزار میلیارد تومان از بورس طی یک هفته و حرکت نقدینگی ببازارهای دیگر از جمله طلا، افزایش قیمت طلا و گرانتر شدن دلار، افزایش بهای واردات، کاهش صادرات بویژه نفت و میعانات گازی، کاهش درآمدهای دولت، رشد تورم، کاهش تولید ناخالص داخلی، تقلیل درآمد ملی و سرانه، ناتوانی در پاسخگویی به مطالبات انباشت شده اقشار مختلف جامعه، افزایش نارضایتیهای بیشتر در سطح جامعه و فشار بر دولت برای واکنش و فرو نشاندن تنشها.
سیاست خارجی و اما در حوزه سیاست خارجی تا مادامیکه توافق جامع با غرب صورت نگیرد تحمل تحریمهای شدیدتر از سوی آمریکا، انزوای بیشتر اقتصادی و سیاسی، و در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه توسط تروئیکای اروپا، (که بواسطه طراحی ساختار فنی خاص آن توسط روسیه وچین وتو پذیر نیست)، باز گشت همه تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل و در نتیجه قفل شدن اقتصاد کشور، کاهش درآمدهای نفتی، تحریم تسلیحاتی کامل، ممنوعیت معاملات بانکی، مالی و نفتی در سطح جهانی، انزوای بینالمللی بیش از گذشته، از بین رفتن اعتبار برجام، خروج سرمایه، کاهش سرمایهگذاری، افزایش ناترازی ها, اقتصاد کشور را بیش از پیش تضعیف و توان تأمین مالی ادامه جنگ را پس از شکست احتمالی آتش بس كاهش خواهد داد.
نقض آتش بس و تبعات آن چنانچه تلاشها در دستیابی به یک توافق پایدار با آمریکا با شکست روبهرو شود، حمله نظامی مجدد اسرائیل به پشتیبانی آمریکا نیز دور آر ذهن نیست که در آن صورت کشور با یک جنگ فرسایشی روبهرو خواهد شد گرچه اسرائیل به تنهایی توان تحمل یک جنگ فرسایشی در جغرافیای محدود خود را، مخصوصاً” اگر پای نیروهای نیابتی بویژه حوثیها در میان باشد ندارد. اما همواره از کمکهای لوجستیکی و نظامی آمریکا برخوردار است، بالعکس جمهوری اسلامی در ادامه جنگ فرسایشی با کمبود منابع مالی و لوجستیکی بیشتر، تضعیف میشود زیرا دو کشور روسیه و چین، با توجه به عملکرد آنان در کذشته از جمهوری اسلامی حمایت نظامی نخواهند کرد، ولادیمیر پوتین با وجود دریافت كمك های تسلیحاتی ایران در جبهه أوكراین در این راستا گامی بر نخواهد داشت و كشور چین نیز منافع بلند مدت خود با غرب را فدای درگیر كردن خود در جنك ایران نخواهد كرد. البته برای توقف جنگ تلاش خواهند كرد اما تلاش آنان نتیجه را تغییر نخواهد داد. گرچه جنگ فرسایشی اعتبار سیاسی ترامپ را کاهش و خسارات عظیم و جبران ناپذیر جانی و مالی را متوجه اسرائیل خواهد کرد و اسباب نارضاییهای جوامع آمریکا و اسرائیل را فراهم خواهد نمود، اما تبعات این جنگ برای جمهوری اسلامی بمراتب بیشتر است. اقتصاد بیمار کشور که قبل از وقوع جنگ با بحرانهای چند وجهی روبهرو بوده، مسلماً در برابر صدمات ناشی از جنگ تاب آوری خود را از دست خواهد داد. افزایش ناترازی ها، کمبود کالاهای مورد نیاز بویژه کالاهای اساسی، افزایش بهای حملونقل و هزینههای بیمه، کاهش چشمگیر درآمدهای ارزی، رشد بی سابقه تورم کوچک شدن اقتصاد کشور و ناتوانی بیشتر دولت در برابر حل مشکلات، گستردهتر شدن اعتراضات مردمی از تبعات تداوم جنگ است.
سمفونی مخالف جنگ سخن آخر آنکه هنوز راههای توافق و اجتناب از جنگ مسدود نیست مشروط بر آنکه عقلانیت بر تصمیم گیریهای طرفین حاکم شود. متأسفانه در طرف ایران آوای سمفونی مخالف توافق با سازهای ناکوک رساتر شده و پیامها از سوی مخالفان با هویت اصول گرا، سیگنالهای تقابل را مخابره میکند، تعلیق همکاری با آژانس و اعلام مواضع تند، بی تردید توافق را دور از دسترس خواهد کرد و کشور را وارد جنگی فرسایشی خواهد نمود که فی الواقع طرف برندهای نخواهد داشت، جز آنکه بار اقتصادی آن بر دوش ملتها آوار خواهد شد.