پوست من نقشه وطن منست با هزاران زخم هولناک، از دوست و دشمن. من نقشه وطن را با داغ و درفش و ناوک بر پوست خویش ترسیم کردهام که با دستانی ناآشنا و آغشته در خونم مسّاحی شده است. من با هر که و هرکجا که باشم ایران با منست نه بدان پندار که چون خانه منست بلکه بدان عزت که ایران باغ پردرخت سخاوت و آزادیست ایران خانه زردشت است خانه نور و حکمت و دانایی و خانه امن پورسینا و ابوریحانست و سعدی در ایران آدمی به کرامت رسید و همه خلق جهان با صدای سخن عشق، اندامها و جان و جهان یکدیگر شدند و هیچکس تنها و بی خویشاوند نماند حتی مورچگان دانه کش. ایران من کویر دریادلیست و دریای با سخاوت تدبیر. هرکجا کودکی شادمانه هلهله کند و هرکجا که مادری شرمسارنوزادگرسنه اش نباشد آنجا ایران منست.. ۱۵ / ۴ / ۱۴۰۴ - عاشورا