کد خبر : 708448 تاریخ : 1404/3/9 - 01:08
نتیجه یک پژوهش مشخص کرد زیر پوست جامعه ایران چه می گذشت؟ ستاره صبح آنلاین- فرزاد فریدونی- علی اسدی محقق و پژوهشگر بود. او برای نخستین بار تحقیقات اجتماعی و سنجش افکار را در سازمان رادیو و تلویزیون ایران پیش از انقلاب بنیاد نهاد و طرح‌ آینده‌نگری درباره‌ی مسائل ایران و تأسیس پژوهشکده‌ی علوم ارتباطی و توسعه‌ی ایران را ایجاد کرد. وی در طول سال‌های1345 تا 1354 مدیر «مرکز سنجش افکار و تحقیقات اجتماعی» بود و در سال‌های 61-1357، مدیریت پژوهشکده‌ی علوم ارتباطی و توسعه‌ی ایران را نیز برعهده داشت.

• سال ۱۳۵۳ در رژیم پهلوی، پروژه «طرح آینده‌نگری» که هدف آن شناخت افکار عمومی درباره مجریان حکومتی بود آغاز شد. این پروژه توسط دو جامعه‌شناس برجسته: «مجید تهرانیان» و «علی اسدی» هر دو استاد دانشگاه بودند با همکاری رادیو و تلویزیون ملی ایران«‌‏رضا قطبی»، مدیر وقت آن، کلید خورد.
• طرح، شامل نظرسنجی ملی، مصاحبه‌، تحلیل داده‌ها توسط تیمی از محققان در فرانسه بود پژوهش و نظرخواهی در ۲۳ شهر و ۵۲ روستا، با جامعه آماری گسترده‌ای انجام شد: ۶۰۰۰ نفر از مخاطبان بالقوه رسانه، ۸۰۰ چهره فرهنگی و سیاسی، ۳۰۰۰ کارمند رادیو تلویزیون، و گروهی از دانشجویان در پژوهش مشارکت داشتند. تحلیل داده‌ها در فرانسه انجام و نتایج آن به ایران بازگشت. ‏نتایج، حیرت‌انگیز بود. تضادی آشکار میان افکار عمومی و تصویری که حکومت شاه از جامعه داشت. مردم درگیر شکاف فرهنگی، فقر آموزشی، نارضایتی سیاسی و گرایش به مذهب بودند؛ البته نتیجه این پژوهش و هشدارها شنیده نشد. آن زمان محمدرضا پهلوی از رشد اقتصادی و آینده درخشان سخن می‌گفت و می‌پنداشت همه چیز گل و بلبل است؛اما نتیجه پروژه آینده‌نگری نشان داد که توسعه اقتصادی به تنهایی نمی‌تواند رضایت مردم را جلب کند و جامعه، از لحاظ فرهنگی و اجتماعی، آمادگی این تغییرات سریع را نداشت.
• آن زمان ‏فقط ۳۴ درصد خانواده‌ها تلویزیون داشتند، 45 درصد افراد باسواد بودند و 75 درصد مردان با کار زنان مخالف بودند.
• 74 درصد مرجع تصمیم‌گیری خانواده را پدر، پدربزرگ و مادر بزرگ می‌دانستند؛ نه مادر. جامعه‌ای مردسالار و سنتی بود. ‏در چنین فضایی، برنامه‌های هنری مدرن تلویزیون با جامعه ارتباط سازنده نداشت.
• علی اسدی درباره پخش برنامه «باله» نوشت: حتی روشنفکران هم با تلویزیون ارتباط نمی‌گرفتند.
• بیش از23 درصد مردم سینما را حرام می‌دانستند
• ‏آمار تکان‌دهنده این بود که 42 درصد مردم هفته‌ای یک‌بار حمام نمی‌رفتند، تنها 9 درصد مردم کتاب می‌خواندند و 32 درصد می‌گفتند حتی یک جلد کتاب هم در خانه ندارند.

نقطه بحرانی جامعه
• جامعه، از نظر سواد رسانه‌ای و فرهنگی، در نقطه بحرانی بود. ‏در چنین شرایطی، مذهب پناهگاه مردم شد.
• 94 درصد افراد نماز می‌خواندند * 79 درصد روزه می‌گرفتند * تعداد مساجد در تهران طی سه سال از ۷۰۰ به ۱۱۴۰ رسید.
• فروش کتاب‌های مذهبی از 10 درصد به 33 درصد افزایش یافت. ‏پرویز نیکخواه، از مدیران رادیو تلویزیون،گفت:«درجوامع مدرن، با توسعه، تعداد طلاب کم می‌شود؛ اما در ایران برعکس شده است.» او و هرمز مهرداد نسبت به رشد گرایش‌های مذهبی و بی‌اعتمادی عمومی به نظام پادشاهی هشدار دادند. ‏

نتیجه پژوهش
• نتیجه پروژه آینده‌نگری مشخص کرد که فقط 30 درصد مردم در انتخابات مجلس و 23 درصد در انتخابات شوراهای محلی شرکت کرده بودند.
• 77 درصد پاسخ‌دهندگان نمی‌دانستند مشکل مملکت چیست؟ مردم، از سیاست بیگانه شده بودند. ‏
• حدود 90 درصد دانشجویان، سیاستمداران را ناصالح می‌دانستند.
• 50 درصد افراد، بزرگ‌ترین مشکل کشور را نابرابری، فساد و بی‌عدالتی می‌دانستند؛ اما سیستم سیاسی گوش شنوایی برای شنیدن حرف مخالفان نداشت. حکومت حتی هشدارهای درون حکومتی را هم نادیده می‌گرفت. ‏

پیش بینی وقوع انقلاب
«کنستانتین ملوم میان»، معاون ارمنی‌تبار سازمان برنامه و بودجه، در جلسه‌ای با حضور شاه فریاد زد: «با این کارها در کشور انقلاب می‌شود. این پول‌ها پا در می‌آورند و مردم به خیابان می‌آیند.» شاه به او پاسخ داد: «در سازمان تو را گل می‌گیرم!»و این کار را کرد. ‏
«مجید تهرانیان» و «علی اسدی» به حاکمیت هشدار دادند: «ما گرفتار توسعه‌ی نامتوازن شده ‌ایم.» توسعه اقتصادی شتابان، بدون زیرساخت فرهنگی، بی‌اعتمادی، نابرابری و جامعه سنتی، زمینه انفجارشد؛ اما حکومت به جای گوش دادن به هشدارها آن را «غرب‌زده» خواند.‏ سال‌های ۵۳-۵۴ جامعه‌ای شکل گرفته بود که رفاه اقتصادی می‌خواست و دل در گرو سنت نیز داشت و از سیاست هم فاصله گرفته بود و به مذهب گرایش پیدا کرده بود، نبود نهادهای مدنی، احزاب رسانه های مستقل و عدم مشارکت مردم در امور سیاسی نتیجه اش انقلاب شد.