سید احمدرضا دستغیب - نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی و نایبرئیس پیشین هیئتمدیره صندوق بازنشستگی کشوری
حلقه مدیریت وزیر کار تنگشده و نمیتوان نقطه نظرات کارشناسی را به او رساند. در این نوشتار تلاش میشود گوشهای از وضعیت صندوقهای بازنشستگی و روند حاکم بر آنها را به تصویر کشیده شود، البته اگر گوش شنوایی باشد: صندوقهای بازنشستگی روزگاری تسکیندهنده آلام و رنج بازنشستگان بودند، اکنون سازمان ناکار اقتصادی تبدیلشدهاند. مشکل آنجا خود را نشان میدهد که این صندوقها ارتباط نامطلوب با پزشک، درمانگاه و داروخانه دارند و خدمات صندوقها، کاهشیافته است. امروزه اکثر افراد تحت پوشش بیمهها و بازنشستگان از خدماترسانی صندوقها ناراضی هستند. آیا در رزومه مدیران صندوقهای بازنشستگی حداقل در یک دهه گذشته، استادی دانشگاه و تجربیات رنگارنگی در حوزههای مختلف ثبتشده یا خیر؛ اما آنان بهدور از واقعیتهای اجتماعی و فشار بیمهای و درمانی که بر بازنشستگان وارد میشود بیگانه هستند. برخی گاها خودبزرگبین هستند که خود را تابع مصوبات هیئتمدیرهشان نمیدانند و حتی تابع وزیر متبوعشان نیز نیستند. این روحیه ازآنجا نشات میگیرد که وزیر، نقشی در انتخاب مدیر صندوقها ندارد و آنها توسط مقامات بالاتر مانند معاون اول، دولت یا دیگر مقامات تعیین میشوند. بنابراین آنان، پاسخگوی وزیر یا هیئتمدیره صندوقها نیستند و خود را فراتر میپندارند. هیئتمدیره صندوقها، با سفارش انتخاب میشوند. بعضاً تحصیلات و تجربیات هیئتمدیره صندوقها، رابطه مستقیم یا غیرمستقیمی با وظایف و مسئولیتهای محوله ندارد. این فرایند عدم درک از وظایف شرکتی، آنان را دچار روزمرگی و بیهودگی میکشاند. انتصابات سیاسی، در هیئتمدیره صندوقها، حاکم شده و بهصورت مویرگی در ارکان آن، ریشه دوانده است دست زدن به هر عضو هر هیئتمدیرهای، صدای یکی در مجلس یا نهادها و یا شخصیتها را بلند میکند. دولت در پرداخت بدهیهای خود به صندوقهای بازنشستگی، بدترین روش را در پیشگرفته است و آن واگذار کردن کارخانجات زیانده به صندوقها، بدهی صندوقها به مراکز درمانی و ناتوانی در پرداخت حقوق بازنشستگان، معلول این شیوه است. عدم جذب نیروها و مدیران توانمند، عدم ارتقاء شغلی مدیران و انتخاب هیئتمدیره شرکتهای تحت پوشش بهعنوان مدیرعامل و هیئتمدیره صندوقها کار درستی نیست، بیانگیزه شدن نیروهای توانمند و خروج از صندوقهای بازنشستگی و در مقابل جذب نیروهای سیاسی با سفارشی جمله دلایل فرسودگی مدیریتی صندوقهای بازنشستگی است. عوامل بالا، بخشی از مشکلات پیدا و ناپیدای صندوقهای بازنشستگی است. نتیجه آن در ۱۰ سال گذشته، وابستگی صندوقها به دولت، از ۲۵ درصد، به ۸۰ درصد افزایشیافته و منجر به ورشکستگی آنان شده است. چنانچه ارادهای بر حل مشکلات صندوقها باشد، صندوقها نیازمند اصلاحات ساختاری هستند. مهمتر اینکه رانتهای سیاسی باید از انتصابات، کنار گذاشته شوند. تصمیمگیریها و نصب و انتصابات، باید توسط هیئتمدیره صندوقها و بر اساس توانمدی های تجربی، تحصیلی و مدیریتی آنان باشد. اگر چنین نباشد، صندوقهای بازنشستگی دوام نخواهند آورد. یک نسخه واحد برای درمان همه بیماریها نوشته نمیشود. شرکتهای ریزودرشت صندوقهای بازنشستگی هستند که درمان آنها با یک نسخه انجام نمیشود. هرکدامشان نسخهای خاص و درمانی جداگانه را میطلبد. صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن دور فلک درنگ ندارد شتاب کن