سیاست درست پذیرش تغییر و سازگاری با دیگران با هدف دفع ضرر و جلب منفعت است. در این راستا، سیاست خارجی و عاملان نقش کلیدی در تأمین منافع ملی یا ضربه زدن به آن دارند. مشکل کشور در گذشته و حال این بوده و هست که مسئولان در حوزه سیاست خارجی «دانش»، «درک»، «فهم» و «ادراک» لازم از روابط خارجی بازیگران را نداشتهاند. به همین دلیل کشور را در انزوای بینالمللی و مردم را در فشار و سختی قرار دادهاند و سیاست خارجی را به بنبست رساندهاند و وضع به گونهای شده که روسیه پا به میدان میانجیگری گذاشته تا ناجی ایران شود!
1-روسیه در ظاهر متحد و شریک ایران به شمار میرود، اما در عمل بین دو کشور «منافع» و «ارزش»های مشترک وجود ندارد. بنابراین روسیه نمیتواند شریک استراتژیک و قابل اعتمادی برای ایران بهحساب آید. تنها موضوع مشترک بین دو کشور، دشمن مشترک با امریکا بوده که روسیه حالا دیگر دشمن آمریکا نیست، بلکه دوست آن کشور شده است.
2-روسیه فاقد تکنولوژی و کالاهای مورد نیاز ایران است و ایران برای نوسازی صنعت نفت و دیگر صنایع به تکنولوژی روز غرب نیاز دارد.
3-روسها در خاطره تاریخی ایرانیها همواره بهعنوان همسایه بد مطرح بوده و هستند. یکی از آنها تصرف 250 هزار کیلومترمربع خاک ایران است. ایرانیها از روسها متنفرند. اگر این گزاره درست نیست همهپرسی انجام دهید.
4-روسیه شریک جرم جنگ عراق علیه ایران و جان باختن بیش از 200 هزار ایرانی و هزاران مصدوم است که با سلاحهای روسی توسط ارتش بعثی عراق از پای درآمدند.از کنار این جنایت نباید به سادگی گذشت.
5-روسها در دهههای گذشته در تصویب قطعنامهها با آمریکا همراهی و درباره جزایر سهگانه ایرانی نیز با امارات همراهی کردند. مهمتر اینکه در احیای برجام کارشکنی کردند. اینها فراموششدنی نیست.
شواهد و قرائن نشان میدهد که روسیه عزمش را جزم کرده تا بین ایران و آمریکا میانجیگری کند. میانجیگری بد نیست، اما نه توسط بدترین آن یعنی روسیه!
پیشازاین اروپا، کشورهای عربی و ترکیه به میدان میانجی آمدند و ناکام ماندند. مهمتر از همه نخستوزیر پیشین ژاپن (شینزوآبه) با نامهای از سوی ترامپ به تهران آمد، اما دستخالی برگشت. باید دانست که میانجیها به دنبال منافع خود هستند و روسیه بیشتر از دیگران به دنبال منافع خود و معامله با کارت ایران است. واقعیت این است که دنیا تغییر کرده، خاورمیانه و نگرش ایرانیها تغییر کرده، اما گفتمان مسئولان همان بوده که هست.
کشورهای دنیا به فکر منافع خود هستند، اما ایران در کنار تأمین مردم خودش به دنبال تأمین منافع مردم یمن، لبنان، سوریه، عراق و... بوده و هست. این نگاه ایدئولوژیک است نه سیاستمحور و تاکنون آورده چندانی برای ملت نداشته است.
اوضاع دارد به ضرر ایران میشود. این نتیجه سیاست ورزی نسنجیده است. وزیر دفاع اسرائیل گفته قصد جنگ با ایران دارد. وزیر خزانهداری آمریکا اعلام کرده فروش نفت ایران را به صفر خواهد رساند. کشورهای غربی نیز در شورای حکام علیه ایران موضعگیری میکنند و فرانسه، انگلیس و آلمان قصد دارند مکانیزم ماشه را فعال کنند و تحریمها را برگردانند. برای جلوگیری از این اقدامات چه باید کرد و چه برنامهای دارید؟ مهمتر اینکه ترامپ در نامهای که به رهبری نوشته پا را فراتر از همه روسای جمهوری پیشین آمریکا گذاشته و تهدید کرده ایران یا توافق را یا حمله نظامی را بپذیرد! این جنگ روانی، جنگ اقتصادی و احتمالاً جنگ نظامی است که اسرائیل به دنبال آن است.
هدف ارسال نامه ترامپ به ایران که پیش بینی میشود پذیرفته نشود این است که به دنیا بگوید آمریکا به دنبال مذاکره با ایران بود اما ایران نپذیرفت. بعد تحریم و اقدامات دیگر را علیه کشور انجام دهد.