این روزها سخن از بدعهدی اسد بسیار است وهمراه با این سخن این پرسش هم جان میگیرد این همه هزینه برای عنصر بدعهدی همانند اسد باکدام منطق وتحلیل صورت گرفته است؟ ما نباید بخشی از مبارزه اسد با مردم سرزمینش میشدیم. تغییرات ودگرگونی های کنونی فرصتی برای درس گرفتن هم فراهم ساخته است. فرصتهای بسیاری از دست رفته است ولی این به معنای پایان همه چیز نیست. فرصت بازسازی وجود دارد. گام نخست بازسازی سرمایه اجتماعی است. دگرگونیهای سوریه به معنای روزهای خوش پایدار وماندگار، برای سوریه وترکیه وسایر کشورهای اثرگذار در دگرگونیها نیست.
واقعیتهای میدانی وترکیب نیروهای مخالف اسد وهمچنین ترکیب قومی ومذهبی درسوریه گذر به سوریه دموکراتیک را به آسانی ممکن نمیکند ولی ایران میتواند فرصتهای تازهای بسازد که بر محور همبستگی ملی شکل وسازمان بگیرد. ناکامیها میتواند زمینه تغییر سیاستها را رقم بزند. درستیها ونادرستیها باید به ارزیابی گذاشته شود.... اینک فرصتی است که ایران اولویت همه ایرانیان وهمه گروههای سیاسی و نیروهای نظامی شود، راه حل غلبه برمشکلات درونی جامعه ایرانی ازمنازعه وحذف وکنار گذاشتنها نمیگذرد. ایران به همه گرایشها ونگرشها وگروهها ی سیاسی و نظامی نیازمند است. ما میتوانیم. با گفتوگوی ملی به ازمیان برداشتن نارساییها همت گماریم. این رسالت سنگین بردوش همه ماست ولی رسالت حاکمیت سنگینتر است که در اصلاحات پیش قدم شود. درمیان سرزنشها ودلسردیها میتوان رو به فردایی داشت که از تاریخ آموخته است. ما نمیتوانیم. ونباید روی یکپارچگی سرزمینی قمار کنیم. نقد ما به رفتار حاکمیت ونگرانی حاکمیت ازواکتش های مردمی نباید اسباب گسست بیشتر شود. ما باید به درک بهتر وروشن تری ازواقعیتها برسیم. نقشههای بیگانگان برای ایران کم نبوده ونیست. در همه این سالها همسایههای ما برای دور زدن ایران هیچ فرصتی را ازدست ندادهاند. برشمردن آنچه شده است تنها رنج واندوه را میافزاید. ما باید این فرصت هارا دوباره به دست آوریم. دور زدن تحریم جیب کاسبان تحریم را پرکرده است ودور زدن ایران، آینده را درخطر وتهدید قرار داده است. گذشتهای که پر ازناکامی است نباید سرنوشت ما میشد، ولی درگذشته ماندن هم فرصت ساختن آینده را از ما میگیرد... برای ایران باید کینهها را بزداییم واصلاحات درونزا را با همه توان دنبال کنیم. ما میتوانیم. اگر بخواهیم.