کد خبر : 685224 تاریخ : ۱۴۰۳/۸/۲۷ - 03:56
رضا رمضانی خورشید دوست، نماینده ادوار مجلس و استراتژیست سیستم ها در گفت وگو با ستاره صبح: وفاق بدون شرط بی معناست/ وفاق بدون توجه به محوریت توسعه جز آشفتگی حاصلی نخواهد داشت با برخی از گروه های مخالف هرگز نمی شود وفاق کرد ولی برخی از طیف های مخالف را می توان با شرط و شروطی به مرحله وفاق رساند. اساسا وفاق بدون شرط و شروط بی معنا است.

ستاره صبح، فائزه صدر: 100 روز از تشکیل دولت چهاردهم گذشت. ماه عسل رئیس‌جمهور جدید به پایان رسید، دوران انتظار ناظران دلسوز با پرهیز از ارزیابی های شتابزده طی شد و از این پس عملکرد رئیس‌جمهور و کابینه اش در فضای نقد دوستان نیز قرار می‌گیرد. امروز می‌توانیم نیک و بد سه ماه گذشته را مرور کنیم و کارنامه این جراح قلب خوشنام را در مقام رئیس‌جمهور ایران تحلیل کنیم. ستاره صبح در گفت‌وگو با رضا رمضانی خورشید دوست، نماینده ادوار مجلس و استراتژیست سیستم‌ها به این موضوع پرداخته که در ادامه می‌خوانید:

فعالیت 100 روزه دولت چهاردهم را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ امروز تا چه حد می‌توان از دولت توقع داشت؟
مسعود پزشکیان در 100 روز گذشته روی وفاق کار کرده است. ولی مفهوم وفاق هنوز برای بسیاری تعریف نشده است. بسیاری هنوز نمی‌دانند رئیس‌جمهور با چه هدفی و با چه گروهی وفاق خواهد کرد؟
ایده وفاق به نظریه پردازی روشن نیاز دارد. توجه به وفاق بدون توجه به محوریت توسعه جز آشفتگی حاصلی نخواهد داشت. 100 روز گذشته نشان می‌دهد که دولت عمیقا به نظریه پردازی توسعه نیاز دارد.
رئیس‌جمهور به وفاق با موافقانش احتیاجی ندارد، پس وفاق مد نظر پزشکیان در سه دسته مشخص پیش بینی می‌شود. وفاق با متنفذان، وفاق با مخالفان و وفاق با مردم.
در مورد وفاق با متنفذان، رئیس‌جمهور مرز وفاق را با تسلیم یا سازش مشخص نکرده است. در مورد مخالفان نیز این تصور وجود دارد که با سهیم کردن مخالفان در قدرت می‌توان از سنگ اندازی آنان جلوگیری کرد.
آقای پزشکیان فکر می‌کرد دولت های قبلی ایده وفاق با مخالفان را نداشتند از این رو به دلیل کارشکنی طرف مقابل با مشکلاتی روبه‌رو بودند. ولی دولت های قبلی هم در برهه‌هایی به مخالفانشان امتیاز دادند. متأسفانه جنس مخالفین دولت چهاردهم از نوعی نیست که با امتیاز گرفتن دست از سنگ اندازی بردارند. طرف مقابل تمامیت خواه است.
در مورد وفاق با مردم باید گفت بالای 75 درصد جامعه ایران به مسعود پزشکیان رأی نداده‌اند. مسعود پزشکیان باید با این جمعیت وفاق کند و درجه تسلیم و سازش نیز اهمیتی ندارد. هر چقدر برای این مردم تعظیم کنیم حقشان است. اجرای تمام ابعاد وفاق، بدون داشتن مردم ارزشی نخواهد داشت.

به مخالفان دولت و بازی آنها در اجرای ایده وفاق اشاره کردید آیا این طیف وفاق پذیر است و اراده اولویت گذاشتن به منافع ملی را دارد یا خیر؟
با برخی از گروه های مخالف هرگز نمی‌شود وفاق کرد ولی برخی از طیف های مخالف را می‌توان با شرط و شروطی به مرحله وفاق رساند.
اساسا وفاق بدون شرط و شروط بی معنا است. دولت باید برای وفاق و امتیازاتی که می‌دهد سقفی تعیین کند و مطالبه‌ای داشته باشد.
در شیلی، مکزیک و پرتغال یا یونان، وفاق برای گذار و بین جناحهایی که با هم مخالف نیستند انجام می‌شود. در چنین مفهومی مگر می‌توان وفاق را بدون شرط و شروط و بدون بده بستان تصور کرد؟!
وقتی آقای پزشکیان تحت عنوان وفاق وزیری از جناح مخالف انتخاب می‌کند، باید اطمینان حاصل کند که وزیر در مسیری که او به مردم وعده داده حرکت خواهد کرد. امروز این مفهوم دچار آشفتگی است. گویی رئیس‌جمهور مجبور است صرفا به خاطر اینکه مردم او را انتخاب کرده‌اند به جناح مخالف امتیاز بدهد!

چه تفاوتی بین وفاق مسعود پزشکیان با ایده های محمد خاتمی در حوزه همبستگی ملی وجود دارد؟
شباهت‌ها و تفاوتهایی وجود دارد. آقای خاتمی خود را برای رسیدن به ریاست جمهوری آماده نکرده بود. آقای پزشکیان هم به یکباره در این موقعیت قرار گرفت از این نظر هر دو شرایط یکسانی دارند.
ولی آقای خاتمی در دوره‌ای به ریاست جمهوری رسید که فضای مخالفان با امروز فرق دارد. در آن دوره مخالفان با توسعه مخالفت نمی‌کردند درحالیکه مخالفان دولت چهاردهم اساسا مخالف توسعه هستند.
سید محمد خاتمی مخالفینی داشت که موافق توسعه بودند و منافع ملی را در نظر می‌گرفتند. متأسفانه امروز مخالفین دولت رسما ضد منافع ملی حرکت می‌کنند. نظریه پردازانشان مخالف توسعه حرف می‌زنند و تصوراتی توهمی از امر توسعه دارند. از این نظر کار مسعود پزشکیان سختتر از کار محمد خاتمی است.
از طرفی پس از دولت نهم و دهم، نظام اداری، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و حتی مذهبی ایران دچار زلزله‌هایی با پس لرزه های مکرر شد. دولت بعد از دو دهه میراث دار آن تغییرات شوم است. به طور مثال رئیس‌جمهور در نظام سیاسی با دولتمردان مخلص دهه 60 طرف نیست یا در نظام اداری با افراد توانمند، تربیت شده، آموزش دیده با نگاه های ملی روبه‌رو نیست.
دولت آقای روحانی نتوانست تغییرات محمود احمدی نژاد را اصلاح کند بلکه به روال ایجاد شده تن داد. دولت سیزدهم نیز ادامه دهنده مسیر دولت های نهم و دهم بود. از این رو کار مسعود پزشکیان را سخت می‌بینم.