کد خبر : 685223 تاریخ : ۱۴۰۳/۸/۲۷ - 03:55
نوشتاری از نصرت الله تاجیک، دیپلمات و سفیر پیشین ایران در اردن اما و اگرها درباره ما و اجلاس سازمان همکاری‌های اسلامی و اتحادیه عرب نشست اضطراری سازمان همکاری‌های اسلامی و اتحادیه عرب در سطح سران روز دوشنبه گذشته با حضور مسئولان بیش از ۵۰ کشور که مهم‌ترین آن‌ها امیر قطر، بشار اسد، اردوغان و میقاتی بودند، در ریاض پایتخت عربستان سعودی برگزار شد.

اصولاً در چنین جلسات و گردهمائیهائی دو اتفاق میفتد:

1- جنبه تشریفاتی آن و خبر تشکیل اجلاس که برای اهداف دیگر است و میزبان بیشترین سود را در این زمینه می‌برد. 2- جنبه محتوائی که بیشتر در بیانیه پایانی و سخنان میزبان و میهمانان کلیدی که در اینصورت اظهارات مقامات کشورها می‌تواند نکات مهمی در بر داشته باشد. آنچه در رسانه‌ها و فضای مجازی در میان رسانه‌های فارسی زبان مورد حساسیت قرار گرفت، عدم حضور رئیس‌جمهور در اجلاسی که ایران هم پیشنهاد برگزاری آن را داده بود و با اجابت سعودی‌ها با تأخیر برگزار شد! ابتدا لازم است توضیح داده شود که وقتی کشوری در صحنه بین‌المللی و یا منطقه‌ای پیشنهادی برای اقدام یا انجام امری ارائه می‌دهد لزوماً به تحقق آن اتفاق چشم ندوخته بلکه در همان زمان ارائه پیشنهاد، اهدافی را طراحی و دنبال می‌کند و بعضاً حتی وقوع آن پیشنهاد و اتفاق در آن اهداف مورد محاسبه قرار نمی‌گیرند. در پاره‌ای موارد ممکنه وقوع پیشنهاد به نفع رقبا هم باشد اما نقد بهره برداری از اهداف کوتاه مدت به نسیه ضرر منافع رقیب می‌ارزد.

ایجاد تحرک در بین کشورهای عربی
در این موضوع ایران در پی جنایات اسرائیل در غزه و لبنان، پیشنهاد تشکیل اجلاس سران سازمان همکاری اسلامی را داد به این امید که شاید تحرکی در کشورهای اسلامی ایجاد و به این بی عملی پایان دهد! و بیشتر قصد ایجاد تحرک بود و نه آنکه امیدی داشته باشد که این سازمان با همه مشکلات ساختاری و کارکردی، آن هم در اجلاس مشترک با اتحادیه عرب و تحت ریاست عربستان امیدی به خیر آن داشته باشد! غریب‌آبادی، معاون حقوقی و بین‌المللی وزارت امور خارجه در نشست سالانه وزرای امور خارجه سازمان همکاری اسلامی در اوایل مهرماه سال جاری، با توجه به اهمیت و ضرورت رسیدگی به تجاوز رژیم اشغالگر به لبنان و همچنین شرایط ویژه مردم در غزه، از سوی جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد داد که نشست فوق‌العاده سران کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی در اسرع وقت برگزار شود.

التهاب در منطقه
در شرایط ملتهب کنونی منطقه و در پرتو دست باز اسرائیل در جنایاتش در لبنان و غزه و بی عملی حکومتهای عربی و نظاره گری آنها که ظن غالب افکار عمومی را به این سمت برد که شاید دولت‌های عربی با آنچه اسرائیل انجام می‌دهد مخالفتی ندارند! البته وزارت امور خارجه و شخص رئیس‌جمهور هم در نیویورک تلاش کردند عربستان را برای برگزاری این اجلاس راضی کنند! و اما با این توضیحات عدم شرکت پزشکیان با شخصیتی که از وی می‌شناسیم نمی‌تواند تصمیم او باشد و طبعاً باید به تصویر بزرگ منطقه‌ای و بین‌المللی رجوع کنیم و ببینیم چه اتفاقی افتاده که ایران تصمیم می‌گیرد در سطح رئیس‌جمهور در این اجلاس شرکت نکند!

واکنش‌ها
من که معتقدم تصمیم درستی هم بوده، برای تکمیل بحث و آوردن نظرات متفاوت، به چند تبادل پیام در ایکس نگاهی می‌اندازیم: یکی از تحلیلگران نوشت: " هر سیاستی لاجرم هزینه‌هایی دارد. سیاست همسایگی هم مستثنی نیست. در سیاست فرصت‌ها می‌آیند و می‌روند و منتظر ما نمی‌مانند. همواره دلایلی برای سفر نکردن به کشورهای همسایه می‌توان یافت (نگاه سلبی). اما باید دلایلی برای سفر یافت. نمی‌توان منتظر شرایط مناسب بود که اغلب هم مناسب نمی‌شوند! در پاسخ نوشتم: " از جهت نظری و به طور کلی درسته. اما اقدام کمی با سیاست متفاوت است و باید دید درازای رفتن (رئیس‌جمهور) و شرکت دراین اجلاس چه چیزی عاید غزه و لبنان می‌شد؟! دراین حد از پیش نویس بیانیه، همین سطح هم بد نیست! (نگاه به) اغراض سعودیها هم مهمه که تا الان منفعلند، به حدی که رضایت آنها به شخم زدن غزه و لبنان مستفاد میشه! برای توضیح مطلب، این یاداشت را کمی متفاوت تنطیم می‌کنم تا خود خواننده عزیز نتیجه بگیرد!

تأمل در خصوص عدم شرکت رئیس‌جمهور
یکی از وزرای عزیز پیشین نوشت: " ‏دومین نشست اضطراری سازمان همکاری‌های اسلامی و اتحادیه عرب ۲۱/آبان‌ماه/ ۱۴۰۲ در عربستان تشکیل شد و ایران در سطح رئیس‌جمهور در آن شرکت‌ نکرد. عدم شر‌کت ایران در سطح رئیس‌جمهور پزشکیان واقعاً جای تأمل دارد. آیا مسئله‌ای مهم‌تر از امنیت منطقه و ایران برای ایران وجود دارد؟ این در حالی است که ایران اعلام می‌‌کند توسعه روابط با همسایگان در اولویت است و افزون بر این سیاست تأمین امنیت منطقه توسط کشورهای منطقه، سرلوحه سیاست امنیتی او قرار دارد. آن‌گاه، دقیقاً در زمانی که اجلاسی با حضور سران بسیاری از کشورهای مهم‌ منطقه و کشورهای عربی تشکیل می‌شود و امکان اعلام‌ مواضع و تبادل نظر فراهم می‌شود، ایران در سطح مطلوب در اجلاس شرکت نمی‌کند.

تجربه چه می‌گوید؟
تجربه به آموخته است که عدم شرکت و یک شرکت در سطح‌ نامناسب ایران را به اهداف خود نمی‌رساند. که ‏در کامنتی نوشتم: " متأسفانه از این اجلاس نه امنیت منطقه بیرون میاد و نه توسعه روابط دو کشور و نه چیزی عاید غزه و لبنان می‌شود! البته حضور فعال در نشست های منطقه‌ای و بین‌المللی خوبه ولی توجه به اهداف رقبا، هزینه‌ها و برونداد چنین نشستی از جمله بیانیه پایانی هم مهم است! و پاسخ داد: " نهایتاً در خلاء که زندگی نمی‌کنیم. باید آداب زندگی با همسایگان‌ را بدانیم. و نسبت به مسائل همسایگی و مشترک گفت‌وگو کنیم. چاره‌ای جز این ‌نداریم.

نداشتن دانش کار جمعی
ما بقی موارد حتی با فرض رقابت‌های سخت و یا .... بستگی به هوشمندی و کارآمدی سیاسی ما دارد. قاعدتاً کشورها منتظر تأمل و تدبیر ما باقی نمی‌مانند. مشکل ما نیاموختن کار جمعی و ضعف در هدایت اهداف مشترک است. فهم و درک روشنی از منافع مشترک نداریم. لذا، کناره‌ گیری ساده‌ترین و نخستین انتخاب ایران است. پاسخ دادم: ‌‌‎" کاملاً درسته. ولی این موارد اولاً از این اجلاس بیرون نمیاد و ثانیاً" نیازمند صدای واحد، حاکمیت تفکر سیاسی، اعتماد به مسیر دیپلماتیک، تعیین تکلیف خودمان که از (خود)، دنیا و همسایگان چی می‌خواهیم و سپس فعال و شفاف با ذینفعان داخل و خارج منطقه همکاری سازنده و پروژه‌های مشترک داشته باشیم!" و امیدوارم الان به مختصات آن تصویر بزرگ از لابلای این پپامها که همه از زاویه دید خود درست هستند، دست یافته باشید که مشکلات ما در منطقه چیست؟! اعراب اراده کار با ما ندارند و فقط می‌خواهند در مسیری که برای خود تعیین کرده‌اند ترکشی به آنها نخورد! ایران هم مشکلات خود را دارد که در آخرین پاسخم اشاره کرده‌ام!