کد خبر : 674515 تاریخ : ۱۴۰۳/۷/۷ - 12:11
محمد طبیبیان- اقتصاددان پنچ نکته درباره غزه و لبنان روز 7 اکتبر( 15 مهرماه ۱۴۰۲) حمله حماس به اسراییل انجام شد. تا چند روز دیگر این حمله یک ساله می شود. این اقدام موجب حیرت بسیاری افراد از جمله نویسنده شد. نویسنده چند ماه پس از حمله حماس به اسرائیل مطلب زیر را به اشتراک گذاشت، اکنون با توجه به شرایط پیش آمده مفید است که باز نشر شود.

اول این که آنچه بر سر مردم غزه می‌آید یک شرم اساسی برای انسانیت است، از طرفی برای بسیاری نگرانی در مورد آنچه بر ایران می‌گذرد اولویت دارد. نویسنده در این گروه قرار می‌گیرد. این را عرض کرده باشم که جای گلایه‌ای از طرف مخالفین نباشد.
دوم این روزها خبرهای نگران کننده برای افراد عادی مثل نگارنده و بعضاً خبرهای ضد و نقیض بسیار می‌رسد. مثل حمله می‌کنیم، حمله نمی‌کنیم، تنبیه می‌کنیم، زود تنبیه می‌کنیم، به موقع تنبیه می‌کنیم، درگیر کردن جمهوری اسلامی توطئه اجانب است، جواب ندادن دور از شان است…از آن طرف هم می‌گوید اگر حمله شد تلافی می‌کنیم. آقای بایدن هم جای تردید نگذاشته که بی طرف نخواهد بودو به زیان ما عمل خواهد کرد.
سوم وقتی چند ماه پیش، حماس به داخل اسرائیل حمله کرد، این پرسش برای اینجانب مطرح شد که آیا این یک برنامه یک روزه و یا یک برنامه سنجیده و بلند مدت بوده است. این پرسش در همین کانال شخصی هم مطرح شد، اما معلوم شد همان برنامه یک روزه بوده و از روز دوم به بعد برای چند ماه حماس و بدتر از آن مردم غزه زیر بی رحمانه ترین ضربات و بمباران قرار داشته‌اند. طرف مقابل هم به جز تلاش برای پنهان شدن و فرار برنامه‌ای ندارد.
چهارم، این نقل قول از هر کس هست درست است، می‌توان یک جنگ را با تصمیم شروع کرد، اما نمی‌توان آن را با تصمیم متوقف ساخت.
پنجم، آیا می‌شود فهمید که استراتژی چیست؟ چون تصمیم تاکتیکی عاقبت خوبی ندارد. پس از تصمیم برای یک حمله، برای ماه‌ها و شاید سال‌ها برنامه بعدی چه خواهد بود؟ در این مورد فضلا و حکما و استراتژیست‌ها فکری، ایده‌ای، چیزی دارند؟
این ابهام‌ها مشغله فکری بسیاری از اکثریت خاموش اما نگران است.
این پرسش‌ها که ماه‌ها قبل مطرح گردید اکنون با شدت و حدت بیشتری مطرح است. حماس در مرحله منتفی شدن است و سرزمین‌های بیشتری را اسرائیل اشغال کرده است. حزب الله ضربات سختی خورده و جنوب لبنان در معرض اشغال نظامی است. دست برخی بازیگران دیگر هم در این مدت رو شده و همین مسئله را از همیشه خطرناک‌تر می‌کند.
این حدیث نبوی را به خاطر آوردم: «اول ما خلق الله العقل».
تفاوت هست بین کسانی که افراد باهوش و توانمند را سیستماتیک برمی‌کشند و در هر کاری از آن‌ها استفاده می‌کنند در مقایسه با کسانی که افراد با استعداد و باهوش را متواری کرده یا کنار می‌زنند و‌ افراد میان مایه و کم مایه را سیستماتیک در هر کاری بر می‌کشند و به هر مهمی بر می‌گمارند، به گمان وفاداری و تبعیت محض. افسوس که تفاوت در نتیجه این دو شیوه همان حدی است که می‌بینیم.