اولین گفتوگوی تلویزیونی رئیسجمهور محبوب را دیدیم و شنیدیم، خواسته بودند او را در چارچوب بگذارند و سؤالات از پیش تعیین شده را مطرح کنند، حرف در دهانش بگذارند و وعده و وعید بشنوند و بعدها مدعی شوند! اما غافل از این بودند، کسی که در مقابل آنها نشسته بسیار باهوش است، دوره های بسیار جانکاه و سخت علمی را با رتبه بالا پشت سرگذاشته، باقلب و دل مردم سروکار داشته است. اما علیرغم تمام تواناییهایش، بسیار راحت، مردمی، دوست داشتنی، باصفا و صمیمی سخن میگوید، راستی و صداقت در کلامش موج میزند، وقتی از مولای متقیان امیرمومنان امام علی علیه السلام نقل میکند گویی این کلام را درک کرده، فهمیده، باجایگاه سخن امام آشنایی دارد و چنان خود را مقید به پیروی از مولا میداند که گویا این کلام خطاب به او فرمان داده شده است.
وقتی خبرنگار میخواهد دلیل اولین سفر رسمی اش به عراق را سؤال کند که قرار است این سفر در قالب کدام روش دیپلماسی صورت گیرد، باصداقت کامل پاسخ میدهد، هدفم زیارت مولای متقیان است و عرضه کارهایم براو و مدد گرفتن از صاحب نهج البلاغه است و در کنارش هم جلسات دیپلماسی، هیچگاه به خود اجازه نمیدهد ضمایر صادقانه درونش را در قالب تشریفات برده و به ظاهر بگوید برای شرکت در فلان نشست و ... به عراق میروم.
وقتی در باره مهم ترین سفر سالانه رئیسجمهور، به سازمان ملل میپرسد، نمیگوید میخواهم با سخنرانی ام در سازمان ملل، دنیا را متحول کنم، تمام مسائل دیپلماسی و تظاهر به تشریفات و همه پروتکل های سیاسی را کنار گذاشته، هدف خود را دیدار با ایرانیهایی میداند، که دل در گرو ایران دارند و دلشان برای ایران میتپد، اما به دلیل بد سلیقگی های ما، از کشور رانده شدهاند.
یا اقامت در سرزمینی دیگر را، برای آسایش خود وخانواده اش اختیار کردهاند وقتی رئیسجمهور هدف از سفر به سازمان ملل را دیدار با این دسته از ایرانیان وجذب آنان و دعوت به حضور و باز گشت به ایران و رفع موانع حضور ببیند، بااطمینان میتوان گفت این جماعت که در خارج از ایران به سر میبرند، یا تصمیم به باز گشت میگیرند، یا انتقال سرمایه خود به ایران و سرمایهگذاری در کارهای عام المنفعه را در برنامهها واهداف خود خواهند گذاشت، چرا که این جماعت دل در گرو ایران دارند، اما نوع برخوردهای نامناسب، آنانرا را از ایران بیزاری داده و به جای اینکه که دستاوردهای خود را به ایران منتقل کنند، تمام داشته های خود را از ایران به خارج از کشور انتقال دادهاند.
اگر دستاورد سفر رئیسجمهور به سازمان ملل همین باشد که دل ایرانیان ساکن در خارج از کشور را به دست آورد و بار دیگر محبت ایران را در دل آنان بکارد، حتی اگر تصمیم به بازگشت هم نداشته باشند، به عنوان یک ایرانی، با سفیران جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور خواهند بود و سرمایه خود را برای اعتلای ایران، به کشور سرازیر میکنند .
وقتی که در مورد سفر های استانی از رئیسجمهور میپرسند، ضمن تأیید انجام سفر های استانی و حضور در بین مردم، به نکتهای حیاتی اشاره میکند که، قصد ندارد در این سفرها وعده های توخالی بدهد که مردم را در لحظه خوشحال کند و نتیجهای برای مردم و منطقه نداشته باشد، وقتی ایشان اشاره کرد که بودجه استانها و طرحها به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده و بهصورت طبیعی اختصاص داده خواهد شد، نشان از صداقت و اعتماد به قانون و قانونگذاری دارد، براین اساس صادقانه میگوید، بدیدار آنها خواهم رفت اما به مردم وعده بدون بودجه نخواهم داد، با شنیدن این کلام، یاد مثال معروفی افتادم که شاعری شعر زیبایی را سرود ودر جمعی خواند، شنونده وعده صله خوبی به او داد، بعد از مدتی شاعر مدعی صله شد، پاسخ شنید شعری خواندی مارا خوش آمد و ماهم وعدهای دادیم شما را خوش آمد!، این تمثیل، حکایت وعدههایی است که در گذشته بدون تأمین اعتبار در استانها داده شده، است.
دکتر پزشکیان با تمام صداقت، در این گفتوگو، با مردم به راحتی و بدون تکلف سخن گفت، هیچ نکتهای را در لفافه و مبهم بیان نکرد، هیچ وعدهای نداد، حتی اقدامی که در باره رفع نگرانی گندمکاران انجام داده بود، نمیخواست بیانکند!
وقتی در مورد کنکور میپرسند به بی عدالتی در آموزش و پرورش و قبولی خودش اشاره دارد، نکتهای که بعضا نوشتهاند کنکور آن زمان را ترجیح داده است، قبول داشته باشیم در جمهوری اسلامی، بی عدالتی در آموزش و پرورش از زمانی شروع شد که دبیرستانهای غیر انتفاعی با جذب دانشآموزان خوب و هزینه های سنگین که از سوی اولیای دانشآموزان تأمین میشود، قبولی دانشگاهها را به خود اختصاص داده و در زمانی که جناب دکتر پزشکیان و امثال بنده در آموزش و پرورش آن زمان تحصیل میکردیم، مدارس استثنایی در کشور به تعداد شمارش انگشتان نبود و کلاسهای کنکور و آموزش تست زنی و حیله های کنکور هم در کشور عمومی نشده بود . تمام دانشآموزانی که تصمیم به ادامه تحصیل داشتند، با تلاش مضاعف و آموزشهایی که در دبیرستانهای دولتی میدیدند، برای کنکور آماده میشدند.
جناب دکتر پزشکیان، مردم شما را این چنین دوست دارند، میخواهند رئیسجمهور شان، مدیران و مسئولانشان از جنس خودشان باشد، مردم برج عاج نشین را نمیپسندند، همین طور صادق باش، صمیمی بمان، از مولا سخن بگو و در حد توان به رفع مشکلات مردم بکوش که خداوند به صادقان، وعده پیروزی داده است که «ان وعدالله حق» .
علی متقیان: اولین گفتوگوی تلویزیونی رئیسجمهور محبوب را دیدیم و شنیدیم، خواسته بودند او را در چارچوب بگذارند و سؤالات از پیش تعیین شده را مطرح کنند، حرف در دهانش بگذارند و وعده و وعید بشنوند و بعدها مدعی شوند! اما غافل از این بودند، کسی که در مقابل آنها نشسته بسیار باهوش است، دوره های بسیار جانکاه و سخت علمی را با رتبه بالا پشت سرگذاشته، باقلب و دل مردم سروکار داشته است. اما علیرغم تمام تواناییهایش، بسیار راحت، مردمی، دوست داشتنی، باصفا و صمیمی سخن میگوید، راستی و صداقت در کلامش موج میزند، وقتی از مولای متقیان امیرمومنان امام علی علیه السلام نقل میکند گویی این کلام را درک کرده، فهمیده، باجایگاه سخن امام آشنایی دارد و چنان خود را مقید به پیروی از مولا میداند که گویا این کلام خطاب به او فرمان داده شده است.
∎