ستاره صبح، فائزه صدر: کابینه پیشنهادی رئیسجمهور از مجلس رأی اعتماد گرفت و رسما کار خود را آغاز کرد. با توجه به اینکه انتظار میرفت در صورت پیروزی نامزد اصلاحطلبان، زنان بیشتری به همکاری با دولت دعوت شوند؛ یکی از مواردی که نظر منتقدین را به خود جلب کرده، کم رنگ بودن حضور زنان در دولت چهاردهم است. سؤال این است که چرا زنان در رده های بالای مدیریت دولتی از جمله وزارت پذیرفته و مورد اعتماد قرار نمیگیرند؟ ستاره صبح برای یافتن پاسخ این سؤال به گفتوگو با شهناز رمارم، عضو سابق شورای شهر مشهد و از فعالان سیاسی این شهر، نشسته که در ادامه میخوانید:
انتظار میرفت استقبال از وزارت زنان در دولت مسعود پزشکیان بالا باشد، ولی این اتفاق نیفتاد، چه مسائلی تعیین کننده کمیت حضور زنان در دولت است ولی از زاویه دید منتقدین دور مانده است؟ حضور 3 زن در کابینه با توجه به جامعه 50 درصدی زنان، کافی و راضی کننده نیست. باید چرایی این حضور کم رنگ را جست و جو کرد. به تصور من کانون های تصمیم گیر و تصمیم ساز مردانه هستند و حضور زنان در این کانونها کم رنگ هستند. چند زن در سطوح بالا پست کلیدی دارند؟! آن وضعیت به سطوح پایینتر تسری پیدا میکند و میبینیم حتی یک زن هم در ستاد های انتخاباتی سراسر کشور سمت مدیریتی ندارد. تیم انتخاباتی و کمپین انتخاباتی آقای پزشکیان و حتی ستادهای آقایان قالیباف، جلیلی و دیگران زنان را در کمیته زنان زیر مجموعه ستاد یا معاونت زنان محدود میکنند. هیچ زنی در انتخابات در رأس ستاد انتخاباتی نامزدها حضور نداشت. به چرایی این اتفاق بپردازید.
آقای عارف، معاون اول پزشکیان در سخنان خود گفت: «جامعه ما از نظر روانی، آمادگی زعامت، هدایت و رهبری زنان را ندارد» آیا چرایی ناگفته همین است یا خیر؟ نه دلیل این نیست چون جامعه ما همیشه از حاکمیت چند قدم جلوتر است. از شهر خودم، شهر مذهبی مشهد مثال میآورم. در سال 1366 در مجلس سوم اولین ستاد زنان مستقل توسط یکی از کاندیدا های وقت مشهد، علی صالح آبادی که امروز مدیر مسئول روزنامه ستاره صبح است تشکیل شد. با این اتفاق آن زمان حضور زنان در انتخابات پر رنگ شد. در سال 1370 در مجلس چهارم نفر اول شهر مشهد، یک زن بود. خانم علوی این رأی بالا را از شهری مذهبی و سنتی کسب کرده بود. در مجلس پنجم تعداد زنان از حوزه مشهد به دو نفر رسید. یعنی جامعه مذهبی و سنتی مشهد پذیرش زنان را داشته و دارد. امروز در سال 1403 باید آن تعداد یکی دو نفر به چند زن نماینده میرسید! اما هیچ زنی در میان نمایندگان مشهد حضور ندارد. چرا در حضور زنان پس رفت کرده ایم؟ اگر مسئله عدم پذیرش جامعه باشد که 30 سال پیش جامعه سنتی تر و مذهبی تر از امروز بود! در سال 1376 وقتی آقای خاتمی به روشنی درباره مطالبات زنان و تأثیر نقش آفرینی زنان در توسعه سیاسی کشور حرف زد، در بین زنان و دختران جامعه امید ایجاد کرد. در آن دوره دو زن وارد کابینه شدند و برای وزارت گفته شد زنان باید دانش، مهارت و به نوعی رزومه لازم را داشته باشند. از آن سالها تاکنون ورودی دانشگاه های ما در مقاطع تکمیلی زنان پیشتازی به خود دیده است. اما ظرفیت بزرگ زنان تحصیلکرده همچنان پشت درهای سطوح مدیریتی است. این ناکامی خمودگی و یاس ایجاد کرده است. مشارکت سیاسی زنان پس از انقلاب همیشه یکی دو درصد بالاتر از اقایان بود اما در چند انتخابات سال های گذشته، مشارکت زنان به زیر 50 درصد رسیده است که نشان دهنده ناامیدی در میان نیمی از جامعه ایران است. به نظر میرسد آقایان تصمیم گیر در جدی نگرفتن جامعه زنان تعمد دارند. بدنه و کف جامعه زنانش را قبول دارد. در جنبش زن زندگی آزادی مردان به دنبال زنان آمدند و به این جنبش قوام و دوام بخشیدند. در ایران حزبی با عنوان جمعیت دفاع از حقوق بشر زنان وجود دارد که مردان زیادی عضو آن هستند. پس بدنه جامعه مدیریت زنان را میپذیرد، ولی آقایان حاضر نیستند قدرت را به بانوان واگذار کنند و از جامعه مایه میگذارند و میگویند در جامعه پذیرش وجود ندارد.
با توجه به اینکه رعایت اصول، قانون مداری و درستکاری زنان در مشاغل به اثبات رسیده آیا میتوان گفت عدم پذیرش زنان در پست های مدیریتی سطح بالا با مشکلات رایج در بدنه دولت از جمله چسبنندگی فساد و رانت نسبت برقرار میکند یا خیر؟ اصحاب قدرت کسی را که رانت را کم رنگ کند و به دنبال شفافیت باشد، بر نمیتابند. در سطوح بالا و در میان مردان قدرت قانون به رأی تفسیر میشود و این گروه راضی نیستند کسی برای اجرای درست و صحیحی قانون در جایگاه آنها قرار بگیرد. خانمها معمولا در موضوعاتی نظیر اجرای قانون، کاهش رانت و ایجاد شفافیت پیش رو هستند. مدیران زن در این حوزهها کارنامه و عملکرد خوبی دارند. هر جا که مدیریت به زنان داده شد آن مجموعه با کمترین خطا پیش رفته است. طبیعی است که اصحاب ثروت خرج میکنند و اصحاب قدرت تلاش میکنند و از روش های رایج در پشت پرده استفاده میکنند، تا پای زنان به پست های حساس نرسد و زمینه حضور برای افراد مد نظر آنها فراهم شود. این موضوع که با حضور زنان دست برخی از منابع کوتاه میشود عامل مهمی در عدم مشارکت دادن زنان در پست های مهم است. اما انتظار میرود در مورد عدم حضور زنان، حداقل این دلیل در دولت چهاردهم صدق نکند. متأسفانه اینجا مسئله سهم خواهی مطرح است و اقایانی که برای گرفتن یک پست از هفتهها پیش صف کشیده بودند، حاضر نشدند زنی را در این صف راه بدهند. حداقل برای ده وزارتخانه دولت میشود وزیر زن انتخاب کرد. خانم های زیادی در سطح معاون وزیر در دولت های قبل حضور داشتند. در کارگروهها تعداد زیادی گزینه زن پیشنهاد شده بود. حداقل وزارت اموزش و پرورش، علوم تحقیقات، ورزش و جوانان، بهداشت و چند وزارتخانه دیگر برای استقبال از وزیر زن آماده بودند. اینجا باید به پایین بودن نرخ مشارکت اقتصادی زنان اشاره کرد. از نظر روانی این فضا ایجاد شده و کنار زدن نمایندگان این گروه آسانتر شده است. در این دوره یکی از وزارتخانه های زیربنایی به یک خانم رسید امیدواریم ایشان با روحیه همکاری و مشارکت مورد استقبال قرار بگیرد و در وظیفهای که به وی محول شده موفق ظاهر شود تا در دوره بعد فضا برای حضور دیگر زنان مدیر مساعد گردد.