ستاره صبح، فائزه صدر: سازمان همکاری های اسلامی امروز نشستی اضطراری دارد. در این نشست که به درخواست ایران و در سطح وزرای خارجه کشور های عضو در مقر دبیرخانه این سازمان در جده تشکیل میشود، ترور اسماعیل هنیه در تهران و تجاوز به حاکمیت ایران بررسی خواهد شد. این نشست در حالی برگزار میشود که هراس از وقوع درگیری گسترده میان طرفین، در منطقه و بین شهروندان جریان دارد. ستاره صبح در گفتوگو با علیرضا تقوی نیا، کارشناس سیاسی به بررسی این موضوع پرداخته که در ادامه میخوانید:
بازی اسرائیل در منطقه در مورد ایران چیست؟ آیا نتانیاهو برای کشیدن پای ایران به جنگ تلاش میکند؟ وقتی اسرائیل احساس خطر میکند، برای دستیابی به امنیت و از بین بردن تهدیدات دست به چنین اقداماتی میزند. اسرائیل دههها است که جهان را با توجیه خطری که اسرائیلیها را تهدید میکند قانع و با خود همراه خود کرده است. اما امروز اسرائیل و مردم اش قربانی تمایلات شخصی نتانیاهو شدهاند. ترور هنیه تغییری در وضعیت میدانی جنگ در اسرائیل ایجاد نمیکند. پس این ترور نمیتواند در راستای دستیابی به امنیت توجیه شود. هنیه شخصیتی سیاسی بود و در جنگ اخیر غزه نقشی نداشت. هنیه بیشتر در محافل رسمی حاضر میشد و سخنرانی میکرد. محمد الضیف، فرمانده گردانهای عزالدین قسام بود. مروان عیسی، فرمانده شاخه نظامی حماس بود. یحیی السنوار، اسیر آزاد شده فلسطینی در جنگ غزه فرماندهی میکند. این افراد در جنگ غزه تأثیرگذار بودند ولی چرا اسرائیل هنیه را زد که بیشتر نماد و چهرهای فرهنگی و سیاسی به شمار میآمد و نقش تعیین کننده و فرماندهی نداشت. نتانیاهو برای باقی ماندن در قدرت خواهان گسترش تنش و بر هم زدن روند مذاکره برای آتش بس است. گرههایی که او به این بحران زده از حمله حماس برای اسرائیل سنگین تر است و باقی مانده تا قفلهایی را که خودش مسئول آن است باز کند. نتانیاهو خواهان طولانی شدن جنگ است تا انتخابات آمریکا انجام شود. پیروزی ترامپ امید برای نتانیاهو است. بسیاری از اقدامات اسرائیل را نمیتوان در چهارچوب بازیگر عقلانی و دولتی محاسبه گر گذاشت. بسیاری از اتفاقات اخیر اسرائیل تصمیمات فردی نتانیاهو و در راستای تحقق منافع شخصی وی است. ترور هنیه در تهران دستاوردی برای اسرائیل ندارد ولی برای نتانیاهو آورده داشت. او دیپلمات ارشد فلسطین را کشت و مذاکرات آتش بس را به تعویق انداخت تا وقت بخرد و بیشتر در قدرت بماند.
آیا شیطنت اسرائیل و پاسخ های ایران میتواند منجر به وقوع جنگی تمام عیار شود؟ آیا منطقه ظرفیت وقوع جنگ را دارد یا نه؟ منطقه خواهان جنگی گسترده نیست. اگر جنگی درگیرد به دلیل اشتباه محاسباتی خواهد بود. خاورمیانه آبستن جنگ کلاسیک نیست. قدرت های بزرگ جهان و بازیگران منطقهای مایل به وقوع چنین درگیری گستردهای نیستند. آمریکا درگیر چالش های متعددی است و با صراحت به اسرائیل اعلام کرد که توان درگیر شدن در جنگ تازهای در غرب آسیا را ندارد. امروز هم منطقه درگیر یک جنگ است در یکی دو دهه اخیر نیز جنگ های بسیاری در غرب آسیا تجربه شده که جز ویرانی و آوارگی مردم محلی حاصلی ندارد. منطقه نسبت به وضعیت خود هوشیار شده است. اگر توازن قدرت در یک منطقه به طور محسوسی به نفع یکی از طرفیت تغییر کند و طرف مقابل احساس خطر کند و لجستیک اش در حدی باشد که بتواند شرایط را مدیریت کند، میتوان وقوع درگیری را پیش بینی کرد. فرض در روابط بینالملل بر این است که بازیگران اصلی عقلانی عمل میکنند. دولتها باید بر اساس هزینه فایده تصمیم بگیرند، محاسبه و سپس عمل کنند. فعل و در عمل میان ایران و اسرائیل به ذات منجر به جنگ نمیشود، مگر اینکه اشتباهی محاسباتی صورت بگیرد و شرایط از کنترل خارج شود.
آیا وضعیت اقتصادی ایران باعث شده از جنگ کلاسیک با اسرائیل پرهیز کند یا طرح رویارویی مستقیم با اسرائیل در راهبرد تهران جایی ندارد؟ وقوع جنگ بعید است چون نحوه مواجهه ایران با این تنش نوین است. ایران سعی میکند از طریق راهبرد نیابتی و با جنگ نامتقارن متحدانش اسرائیل را عاصی و فرسوده کند. چنین رویارویی به جنگی مستقیم ختم نخواهد شد. ایران خواهان تکرار تجربهای مانند جنگ 8 ساله با عراق نیست. اسرائیل نیز توان درگیر شدن با ایران در جنگی کلاسیک را ندارد. حتی برنده جنگ نیز، بازنده است. جنگ جهانی دوم درسی برای تمام کشورها است. انگلیس و فرانسه برنده جنگ بودند ولی در حقیقت باختند و سالها عقب افتادند. رفتار ایران نشان داده که در هر شرایطی، خط قرمز عدم ورود به جنگ است. حتی تولید سلاح و فعالیت های نظامی برای جلوگیری از وقوع جنگ است. اسرائیل تنبیه میشود ولی نه با ورود ایران به جنگ. عملیات تلافی جویانه ایران در پاسخ به ترور هنیه برای جلوگیری از وقوع جنگ است. اسرائیل باید پاسخی بازدارنده دریافت کند تا گستاخی اش ادامه پیدا نکند و به تنش نظامی نکشد.