کد خبر : 633681 تاریخ : ۱۴۰۳/۵/۲ - 11:02
امان الله قرائی مقدم، استاد دانشگاه و جامعه شناس در گفت و گو با ستاره صبح تشریح کرد: خسارت آموزش طبقاتی و پول‌محور ستاره صبح، فائزه صدر: برخلاف پیش بینی قانون اساسی عدم وجود عدالت آموزشی با قدرت گرفتن و توسعه مدارس غیرانتفاعی خود را بیش از پیش نشان می دهد. شهریه مدارس غیر انتفاعی درجه 3 که جذب فرزندان طبقات متوسط به پایین جامعه را هدف قرار داده نسبتی با درآمد این خانواده ها ندارد. کمترین رقم شهریه مدارس غیر انتفاعی ۳۰ میلیون است و هنوز سقفی برای بالاترین شهریه ها مشخص نشده است. ستاره صبح در گفت و گو با امان الله قرائی مقدم، استاد دانشگاه و جامعه شناس به بررسی این موضوع پرداخته که در ادامه می خوانید:

نبود عدالت آموزشی و فاصله گرفتن از آموزش رایگان و همگانی، ما را به کجا می‌رساند؟ راه حل این مشکل چیست و چگونه می‌توانیم به فضای آموزش عمومی که دراصل 30 قانون اساسی تعریف شده برگردیم؟
بر اساس قانون دولت جمهوری اسلامی و بنابر روش آزموده شده در تمام دولت های توسعه یافته، اولین وظیفه هر حاکمیتی ایجاد ساختار آموزش و پرورش رایگان است.
افتخار انقلاب و دولت های بعد از انقلاب این بود که تمام فرزندان ایران می‌توانند از آموزش و پرورش رایگان بهره مند شوند و مدارس دولتی با کیفیت روز به روز بیشتر شود.
این کیفیت باید شامل فضای آموزشی، ساختار و تخصص معلمین، معاون و مدیران باشد. باید بهترین معاونان و مدیران فارغ التحصیل از دانشکده فرهنگیان در مدارس دولتی مشغول به کار می‌شدند.
به عنوان یک متخصص در زمینه امور تربیتی و آموزش و پرورش شاهد بودم که بسیاری از همکاران فارغ التحصیل از دانشکده تربیت معلم و علامه در مدارس دولتی مشغول به فعالیت هستند اما امروز فضا کاملا عوض شده و کمتر شاهد حضور نیروهای توانمند در بدنه دولتی آموزش و پرورش هستیم.
وظیفه هر دولتی فراهم کردن شرایط تحصیل رایگان می‌باشد اما متأسفانه در سال های اخیر مدارس خصوصی در کشور جایگزین مدارس دولتی شده‌اند. حتی در مناطق محروم شهرها مانند شوش و ... شگفت آنکه در شهر تهران با کمبود مدارس دولتی روبه‌رو هستیم.
در شهرهای کوچک و بزرگ کشور شاهد رشد مدارس غیرانتفاعی و تحصیل مبتنی بر ثروت هستیم. گویی به دوران قاجار برگشته‌ایم این می‌تواند بزرگترین ضربه به بخش آموزش کشور باشد. شاهد مشکلی بزرگ هستیم بسیاری از استعدادهای موجود در کودکان و نوجوانان کشور توان مالی لازم را ندارند و نمی‌توانند از آموزش و پرورش مناسب بهره مند شوند. ترک تحصیل محصول چنین فضایی است.
اوایل انقلاب بسیاری از متخصصان، معلمان، مهندسان، دانش پژوهان و پزشکان جامعه از طبقات پایین بود زیرا آموزش و پرورش رایگان بود و هوش و استعداد به حق اش می‌رسید. درگذشته و سال های نخست انقلاب اکثر نخبگان کشور از اقشار متوسط و حتی پایین جامعه بودند و عدالت آموزشی اجرا می‌شد.
امروزه با افزایش مدارس خصوصی، بسیاری از استعدادهای کودکان، نوجوانان و جوانان کشور نابود شده و روح عدالت از آموزش و پرورش رفته است.

آیا می‌توانیم امتیازی برای مدارس غیرانتفاعی قائل باشیم؟ پشت این گسترش چه نیات و اهدافی پنهان است؟
هیچ خیری در سیستم آموزسی پول محور وجود ندارد. بزرگترین صدمه‌ای که به آموزش و پرورش زده این است که آموزش از حالت دولتی و عمومی خارج شده و به شکل خصوصی درآمده است.
متأسفانه شاهد هستیم که بسیاری از معلمان مدارس خصوصی حتی از صلاحیت لازم برای همنشینی با کودکان و نوجوانان برخوردار نیستند. معلمین قدیمی علاوه بر دروس تخصصی، دروسی همچون علوم تربیتی، روان‌شناسی تربیتی، روان‌شناسی کودک و نوجوان و غیره را خوانده و به طور کامل آموزش می‌دیدند و به طور کامل سنجش و ارزیابی می‌شدند.
اما متأسفانه بسیاری از معلمانی که در مدارس خصوصی هستند تخصص لازم را ندارند یعنی در مراکز تعلیم و تربیت مانند دانشکده تربیت معلم، دانشگاه خوارزمی، داشگاه فرهنگیان و یا دانشگاه علامه طباطبایی پرورش پیدا نکرده‌اند. این موضوع باعث می‌شود که بسیاری از استعدادهای کشور و نخبه‌ها به هدر برود چون اولیای مدارس و معلمین نمی‌دانند چطور این استعداد‌ها را شکوفا کنند.

سهم آموزش غیر دولتی در مهاجرت جوانان از کشور چیست؟
طبق آمار و اطلاعاتی که منتشر می‌شود، سالانه حدود 2 میلیون نفر از جوانان از کشور مهاجرت می‌کنند یا قصد مهاجرت دارند. این افراد از بهترین نیرو‌ها هستند با این شرایط چطور می‌توانیم کشور را بسازیم.
به نظر من با این رویه، بدترین ضربه را به آموزش و پرورش وارد می‌کنیم تعلیم و تربیت در کشور اشرافی شده و علم و دانش در اختیار اقشار ثروتمند قرار داده شده است.
تحصیل با کیفیت از اختیار اقشار متوسط و پایین جامعه خارج شده است.
باید متخصص ترین افراد در بخش آموزش و پرورش به کار گمارده شوند زیرا آموزش و پرورش یک امر تخصصی محسوب می‌شود تعلیم و تربیت از این مسیر انجام می‌شود. همانطور که رئیس‌جمهور منتخب گفتند «باید در تمام زمینه‌ها تخصص داشت » بخصوص آموزش و پرورش چون جوانان ما از این بخش وارد جامعه می‌شوند مدرسه عشق به تحصیل و میهن را در نهاد کودک شکل می‌دهد. سرمایه های کشور عبارتند از سرمایه منابع طبیعی، سرمایه تکنولوژی و سرمایه انسانی اگر جوانان ما و سرمایه های ما فرار می‌کنند به این دلیل است که آموزش و پرورش آنها را میهن پرست بار نیاورده برای این است که آموزش عالی مهارت اشتغال زایی را در این جوانان پرورش نداده است. جوان مهاجرت می‌کند چون دولت شغلی برایش فراهم نکرده است. ژاپن در آسیا و آلمان در اروپا پیشرفته و موفق هستند چون نیروی انسانی متخصص دارند و در مرحله آموزش و پرورش درست عمل کرده‌اند.