توسعه گردشگری در درجه اول نیازمند درك عمومی دولت مردان و کارگزاران سیاسی و برنامه ریزی در مقاصد گردشگری است تا ضمن ایجاد ارتباط منطقی و هماهنگ بین دستگاههای مختلف دولتی و خصوصی، زمینه تحکیم ارتباطات هدفمند برای اجرای استراتژیهای مدون در بخش اقتصاد فرهنگ به ویژه صنعت گردشگری، میراث فرهنگی و صنایع دستی را فراهم کنند. کشورهای پیشرفته در صنعت گردشگری در این خصوص قادر بودهاند تا عقل محوری و علم محوری را برای حفظ و توسعه بازار، جایگزین روشهای سنت محور گذشته نموده و با نوآوریهای مستمر، محصولات متنوعی را تولید و به بازارهای مصرف عرضه کنند. البته این بدان معنی نیست که آنان کاملاً از جامعه کهن خود بریدهاند، بلکه آنان با استفاده از تکنیکهای جدید بازاریابی، قادر بودهاند ضمن حفظ آداب و رسوم گذشته خود، از این منابع به عنوان عناصر اولیه تولید محصولات جدید گردشگری بهره برداری کنند. به هرحال باید بپذیریم که گردشگری یک علم است و در جوامعی امکان رونق و توسعه آن وجود دارد که تصمیم گیران و برنامه ریزان آن بتوانند ضمن مطالعات تطبیقی و استفاده از دستاوردها، روشها و تجربیات علمی و اجرایی کشورهای پیشرفته، با رعایت اصول توسعه پایدار و رعایت کدهای اخلاق گردشگری و حفظ حقوق جامعه میزبان اقدام نمایند. شکی نیست که در جهان امروز، قدرت بیش از یک میلیارد گردشگر تأثیر بسیار شگرفی بر تدوین استراتژیهای توسعه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جوامع نوظهور و حتی در حال توسعه از جمله ایران گذاشته است. این فرصتی بی بدیل برای ایران اسلامی است که در این شرایط حساس کشور با نگاه آشتی با جهان و اجرای برنامههای کلان تحول و تغییر، بتوانیم از بازار گسترده یک هزار میلیارد دلاری تجارت بینالمللی گردشگری سهم خود را کسب نماییم. بر این باورم که صنعت گردشگری در قرن بیست و یکم همواره یکی از مهمترین بخشهای پیشرو و پیشران در اقتصاد جهانی به ویژه در ایجاد اشتغال و خلق فرصتهای برابر برای امرار معاش همه اقشار جوامع انسانی بوده و مهمترین و سهلترین راه برای تعدیل چهره فقر و محرومیت زدایی از کشورمان و همچنین حفظ و شکوفایی مواریث فرهنگی، رونق صنایع دستی و هنرهای ملی بر مبنای تحقق اصول و اهداف توسعه پایدار و پایداری منابع گردشگری در سه بخش فرهنگی، طبیعی و انسانساخت است. جمهوری اسلامی ایران در سال ۲۰۲۲ میزبان ۴.۱ میلیون گردشگر خارجی بوده است. این آمار بیش از ۵ میلیون گردشگر(۵۵) درصد کمتر از تعداد مسافران ورودی در سال ۲۰۱۹ (۹.۲ میلیون نفر) و پیش از همهگیری بیماری کرونا بوده و بعد از سپری شدن بیش از ۵ سال هنوز ترمیم نشده است. وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در طی سالهای اخیر و حتی دهههای گذشته به موجب مشکلات متعدد در روابط بینالمللی، ساختاری، مدیریتی و عملکردی نتوانسته است جایگاه این صنعت را در بازار تجارت بینالمللی گردشگری تبیین و تثبیت و سازوکار مناسبی برای کاهش دغدغه صاحبان سرمایه و مشاغل به وجود آورد. تقریباً تمام بازارهای هدف گردشگری سنتی ایران برای جذب گردشگری از دست رفته و دست اندرکاران این بخش خسته، دلزده و آزرده از بی برنامگی و بی اقدامی مسئولان به ستوه آمدهاند. برای این که گردشگر به ایران بیاید، نیاز به هماهنگی، عزم و ارادهای در سطوح مختلف دولت وجود دارد که به بخشی از سرفصلهای آن به شرح زیر اشاره میکنم: ۱- عدم اعتمادسازی و رفع موانع و محدودیتهای ورود گردشگران بینالمللی به کشور. ۲- چهره، برند و نام نشان ایران در دنیا امنیتی معرفی شده و در نتیجه گردشگری کشور دچار مشکل مضاعف و نیازمند برندسازی مجدد است. ۳- وجود تحریمها و بیتفاوتی دولتها نسبت به صنعت گردشگری بینالمللی باعث شده است تا ایران از فهرست مقاصد سفر جهانی حذف و بسیاری از توراپراتورهای خارجی، ایران را از فهرست مقاصد سفر خارج کنند. ۴- بازار گردشگران و مسافران ترانزیت از دست ایران خارج شده و امارات و قطر جایگزین شدهاند. ۵- شبکه های ارتباطی، اینترنی و پلتفرمهای بینالمللی در کشور فیلتر است و استفاده از شبکه های اجتماعی از جمله فیسبوک، یوتیوب، اینستاگرام، تلگرام و واتساپ برای آنان غیرممکن و سیمکارت فعال آنلاینی به آنان عرضه نمیشود. ۶- فقدان روابط بانکی بینالمللی با بازارهای هدف و عدم استفاده از کارتهای اعتباری بینالمللی در ایران و معضل انتقال پول نقد توسط گردشگران خارجی به کشور و تبدیل آن به نرخهای متفاوت بازار رسمی و غیررسمی که امنیت آنان را به خطر انداخته است. ۷- نوسانات نرخ ارز و نرخ خدمات ریالی و بیثبات بازار در ایران بویژه بلای تورم عملا هرگونه برنامه ریزی برای فروش برنامه سفر به ایران را توسط تورگردانان و کارگزاران آنان در خارج از کشور با مشکل مواجه ساخته و به علت تغییرات پی درپی نرخ ارز و نرخ خدمات داخلی ریسک سرمایهگذاری بر روی بازار ایران را به حداقل رسانده به طریقی که دیگر کسی حاضر به سرمایهگذاری برای تدوین و عرضه برنامه سفر به ایران نیست. مصداق این موضوع کاهش هرساله بازدیدکنندگان توراپراتورهای خارجی از غرفه های نمایشگاهی ایران در نمایشگاه های گردشگری مطرح جهان است. ۸- آسیب پذیرترین بسیار بلای اقتصاد گردشگری ایران در نتیجه کنسلی های غیرمترقبه و غیرمتعارف و فراوان و به دلایل متعدد اجتماعی سیاسی داخلی و روابط برون مرزی همانند: اعتراضات داخلی، تعدی به سفارتخانه ها، امنیت پروازهای هوایی، جنگ غزه و ... ۹- اجرایی شدن قانون محدودیت ورود بدون ویزا به آمریکا برای ۳۸ کشوری اروپایی. چنانچه گردشگری از این کشورها به ایران سفر کند مشمول اخذ روادید امریکا خواهد شد. ۱۰- فقدان حمایت از تورگردانان ایران در عرصه بینالمللی و عدم تأمین سرمایه درگردش آنان و به طبع کاهش ریسک پذیری آنان به علل بی ثابتی های سیاسی و اقتصادی در روابط خارجی ۱۱- تردید گردشگران خارجی نسبت به سفر به ایران به دلیل تبلیغات ایران هراسی رسانه های خارجی و برخی ایرانیان مخالف مقیم خارج از کشور ۱۲- فقدان برنامه ریزی هماهنگ و هدفمند توسط وزارت گردشگری، امورخارجه، ارتباطات اسلامی و ایرلاینها و سایر مؤسسات و شرکتهای ایرانی خارج از کشور برای برای معرفی و ارتقای برند گردشگری ایران ۱۳- بی اعتمادی سرمایهگذاران خارجی به سرمایهگذاری گردشگری در ایران به ویژه کشورهای همجوار حوزه خلیج فارس ۱۴- مهاجرت کادر پزشکی و پیراپزشکی ایران به خارج از کشور و راه اندازی خدمات گردشگری درمان و سلامت در کشورهای همجوار و رقیب ایران و از دست رفتن این بازار. ۱۵- القای فضای ناامن سفر به ایران در سایه دستگیری برخی جاسوسان در ایران. گویی هر گردشگری که از کشورهای اروپای غربی و آمریکایی شمالی به ایران سفر کند فورا دستگیر میشود. برخی کشورها ایران را به عنوان یک مقصد گردشگری ناامن و با درجه خطر بالا طبقه بندی کردهاند و به شهروندانشان توصیه میکنند به ایران سفر نکنند. این اتفاق برای گردشگران چینی، روسی و عراقی تقریبا صفر است. ۱۶- گفتمان تهاجمی و خارج از عرف بینالمللی برخی از دولت مردان و دستگاه های خارج از دولت با دنیا بدون در نظر گرفتن ملاحظات سرمایهگذاران و دست اندرکاران بخش خصوصی فعال در صنعت گردشگری ۱۷- فقدان پروازهای بینالمللی به مقصد ایران و عدم تسهیلات و خدمات حملونقل هوایی و ریلی بویژه رزرو و تهیه بلیط برای تورهای گردشگری تورگردانان داخلی و کارگزاران خارجی آنان در کشور ۱۸- ناامنی بسیار بالا در سفرهای داخلی درون شهری و برون شهری و آمار وحشتناک حوادث و تصادفات جادهای ۱۹- مناسب نبودن امکانات و تجهیزات امداد و نجات و قوانین حمایتی و بیمه های گردشگران ورودی و ارائه خدمات فوری به آنان ۲۰- افزایش آمار ناامنی و اقدامات مجرمانه بویژه افزایش سرقت های خیابانی در مقاصد گردشگری کشور و خطر آسیب رساندن به گردشگرانی که با جامعه کنونی ایران آشنایی ندارند. رونق گردشگری کم هزینه ترین و یکی از مهمترین و کارسازترین « مزیتهای ویژه » در دولت چهاردهم و انشاا... دولت پانزدهم خواهد بود. امید است سفر و گردشگری مجددا به سبد هزینهای خانوار ایرانی بازگردد.