کد خبر : 633526 تاریخ : ۱۴۰۳/۴/۲۳ - 01:38
نوشتاری از علی صالح‌آبادی- مدیرمسئول پیدا و پنهان جنبش میان‌سالان فقر، نداری، مشکلات زندگی افراد جامعه به‌ویژه افراد «میان‌سال» و «کهن‌سال» که سردی و گرمی روزگار را چشیده‌اند، نگران، ناراحت و آنان را وادار به کنش سیاسی می‌کند.

اعتراض زمانی شکل می‌گیرد که حکمرانان در تأمین حداقل‌های زندگی مثل نان (به معنای اقتصاد)، آب (موتور توسعه)، هوا (عنصر زنده ماندن)، شغل، مسکن و... ناتوان باشند. بزرگ‌ترها به یاد دارند که مردم «زیمباوه» وقتی از جور و سلطه «رابرت موگا» به سطوح آمده بودند با «قابلمه» و «ماهی‌تابه» به خیابان آمدند. مشابه این اقدام در کشور شیلی هم رخ داد و گرسنگان با قابلمه به خیابان آمدند و فریاد زدند: «غذا نداریم». پیشروان این دو جنبش مردان و زنان میان‌سال بودند.
بزرگ‌ترها در ایران اوضاع را حداقل در نیم‌قرن گذشته به خاطر دارند. آن‌ها دولت‌های پیش از انقلاب و پس از انقلاب را دیده و با آن‌ها زیسته‌اند و از نزدیک شاهد رفاه، تورم، قدرت خرید، پول ملی و کاهش ارزش آن بوده‌اند. وقتی فشار زندگی افزایش پیدا می‌کند، جوان‌ها، پدر، مادر و پدربزرگ‌های خود را مقصر می‌دانند و آن‌ها را مورد سرزنش قرار می‌دهند. از سال 1400 وقتی انتخابات ریاست جمهوری مهندسی شد، اوضاع اقتصادی و معیشتی بر اساس مشاهدات میدانی و آمارها بدتر شد.
1-قیمت هر کیلو گوشت در سال 1400 حدود 100 هزار تومان بود. این رقم در سال جاری به 700 هزار تومان رسید! قیمت هر کیلو مرغ آن زمان حدود 20 هزار تومان بود. امسال به حدود 90 هزار تومان رسید.
2-تجربه نشان داده قیمت‌ها تحت تأثیر دلار بالا و پایین می‌روند. قیمت دلار در مرداد 1400 حدود 26 هزار تومان بود؛ اما به بیش از 60 هزار تومان رسید و قیمت همه کالاها را تحت تأثیر قرارداد و سفره‌های مردم را کوچک کرد.
قیمت مسکن و اجاره‌بها در این مدت سر به فلک کشید و همه را ناامید و نگران کرد. اکنون داشتن سرپناه به یک رؤیا تبدیل شده است.
در چنین شرایطی «روزنه‌ای» باز شد و مسعود پزشکیان از فیلتر شورای نگهبان عبور کرد. در میانه فضای تحریم در بین جوانان و زنان میان‌سالان دست‌به‌کار شدند و مسعود پزشکیان را در دو نوبت با حضور در پای صندوق رأی راهی پاستور کردند و راه پاستور را بر هزینه تراشان بستند. میان سالان به امید داشتن فردایی که مردم در آن دغدغه نان، آب‌وهوا نداشته باشند، به میدان آمدند و کار را تمام کردند. این جنبش باعث شد یک رئیس ‌جمهور میان‌سال و پاک دست انتخاب شود. برای آینده کشور مهم است.
واقعیت این است که اوضاع خوب نیست. بانیان وضع موجود به جای عذرخواهی یا سکوت، طلبکار هم هستند. عده‌ای به رئیس‌جمهور منتخب فشار می‌آورند که اعضای کابینه‌اش جوان باشد نه میان‌سال. اینان آیا می‌دانند جوان‌گرایی در دولت‌های احمدی‌نژاد، روحانی، رئیسی، مجالس دهم و یازدهم، شورای شهر پنجم چه بلایی بر سر ملت آورد که حالا می‌خواهند آن را تکرار کنند؟
حافظ می‌گوید: «بی پیر مرو تو در خرابات/ هرچند سکندر زمانی»
ضرب المثلی هست که می‌گوید: «آنچه جوان در آینه می‌بیند، پیر در خشت خام می‌بیند».
واقعیت این است که جامعه و آموزش طبقاتی شده است، شکاف بین فقرا و اغنیاء زیاد شده است. در جامعه شاهد قله‌های رفیع ثروت در برابر حفره‌های عمیق فقر هستیم.
بانیان این واقعیت‌های تلخ کسانی هستند که در قوه مجریه، قوه مقننه و جاهای دیگر جا خوش کرده‌اند. اگر قرار است وضع بهبود پیدا کند لازم است با بهره‌گیری از تجربه میان سالان استفاده و در دولت ‌خانه‌تکانی شود وکارها به کاربلدها و تکنوکرات‌ها سپرده شود. اگر چنین شود می‌توان انتظار بهبود اوضاع را داشت، البته جوان‌ها باید در رده‌های پایین مسئولیت‌ها قرار گیرند و با کسب تجربه به مقام‌های بالا دست یابند.