علیرضا زاکانی، ۱۲ خردادماه برای دومین بار در ۳ سال گذشته در انتخابات ریاست جمهوری نامنویسی کرد. او که در انتخابات ۱۴۰۰، از مرکز پژوهشهای مجلس به وزارت کشور رفته بود، در پاسخ به یک خبرنگار تاکید کرده بود که در صورت آنکه رأی نیاورد، برای «نوکری مردم» به مرکز پژوهشها باز خواهد گشت. با این حال، نه تنها تا پایان در رقابت نماند که به مجلس نیز بازنگشت و چند ماه بعد، حکم شهرداریاش در وزارت کشور دولت سیزدهم تأیید شد.
عملکرد زاکانی در انتخابات اخیر، مشابه بود؛ البته با یک تفاوت بزرگ! اینبار مقصد آینده «نامزد پوششی» انتخابات، مشخص نیست. حالا، کارزاری با دهها هزار امضا برای برکناری او از شهرداری پایتخت در حالی به راه افتاده که حدود یکسال از پایان رسمی دوره فعالیتش باقی مانده است.
برای پاسخ به این پرسش، اشاره به واکنش «مهدی چمران»، رئیس شورای شهر تهران خالی از فایده نیست. چمران امروز در حاشیه جلسه شورای شهر در واکنش به کارزار برکناری زاکانی گفته: «این کارزارها، کارزار نیست. تغییر مدیریتها در نیمهی کار، نتیجهای جز به هم ریختن کار ندارد». نتیجهی مهمی در این پاسخ مستتر است. علیرضا زاکانی، حدود ۴۰ روز، عملا شهرداری تهران را رها کرده بود و در ابتدای رقابتهای انتخاباتی گفته بود حتی به «انتخاب سرپرست» هم نیازی نیست. در تمام این مدت، نه تنها مدیریت شهر دچار به همریختگی نشد بلکه حتی بهتر از گذشته به کار خود ادامه داد. غیبت زاکانی در بهشت، دست کم این آرامش خاطر را به شهروندان داده بود که برای مدت کوتاهی هم شده، نباید نگران تخریب پارکها، تخلیه مراکز کاهش آسیب، درگیری با حجاببانها، قطع درختان وقلع و قمع سازمانهای مردمنهاد باشند. بنابراین، توجیه رئیس شورای شهر دست کم در ۴۰ روز گذشته و با غیبت زاکانی عملا موضعیت ندارد. از سوی دیگر، قوانین و مقرارت، برای چنین مواقعی نوشته شده و رجوع به آن میتواند نگرانیها را رفع کند. طبق تبصره دو ماده چهار قانون تشکیلات شوراهای اسلامی کشوری، از زمان برکناری شهردار تا زمان انتخاب شهردار جدید در شورای شهر، معاون شهردار، مدیریت امور را برعهده خواهد داشت.
بررسی کارنامهی ۳ ساله علیرضا زاکانی در شهرداری تهران، به تنهایی میتواند موجب تجدید نظر اعضای شورای شهر پایتخت برای استیضاح زاکانی باشد. آنچه از عملکرد زاکانی در ۳ سال گذشته در پایتخت برجای مانده، کارنامهای پر از ناکارآمدی است. اصلیترین وعده او در شهرداری، کاهش ترافیک و آلودگی هوا بود. با این حال، تهران در همین مدت شاهد افزایش بیسابقه ترافیکهای روزانه و شبانه بوده است. عملکرد شهرداری زاکانی در حوزه حملونقل عمومی نیز تعریفی ندارد. آخرین تلاشی که شبکه مدیریت او در شهرداری تهران برای نوسازی ناوگان حملونقل عمومی انجام داد، قرارداد غیرشفاف و پرشائبه با چینیها بود که سرنوشت آن تا این لحظه نامعلوم است. در حوزههای اجتماعی و کاهش آسیب شهری نیز، دیدیم که انتصاب زاکانی به دستیاری ویژه رئیسجمهوری سابق در امور آسیبهای اجتماعی هم کارساز نبود. به گفته فعالان اجتماعی، در ۳ سال گذشته دستکم ۵ مرکز کاهش آسیب زنان تعطیل و بیش از ۷۰۰ زن آسیبدیده بیسرپناه شده و دستکم ۷ زن به دلیل بیسرپناهی جان باختهاند.
تا روز سهشنبه هفته گذشته، علیرضا زاکانی سخت مشغول تبلیغ انتخاباتی به نفع سعید جلیلی بود. سفر او از همدان به کرمانشاه و تصویری که «مهدی قومی»، مدیرعامل شرکت «پیام رسای شهرداری تهران» از سفر زاکانی با بالگرد منتشر کرد، حرف و حدیثهای زیادی را مبنی بر شائبه استفاده از امکانات دولتی به نفع یک نامزد خاص، در پی داشت. با این حال، او حالا به خیابان بهشت بازگشته است. جایی که استقرارش در آن، در پی شائبههایی پیرامون غیرقانونی بودن حکمش، از همان ابتدا پرحاشیه بود. مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران معتقد است که با برکناری زاکانی از شهرداری، سنگ روی سنگ بند نمیشود اما در ۴۰ روز گذشته، در تهرانِ بدون زاکانی آب از آب تکان نخورد. از منظر اخلاقی، استعفای زاکانی میتواند بهترین گزینه برای تحول در شهر تهران باشد اما در غیر این صورت، نگاه عمیق به عملکرد زاکانی نیز میتواند دلایل بیشتری را برای برکناری زاکانی توسط شورای شهر مهیا کند.
سینا جهانی- فراز