کد خبر : 623633 تاریخ : ۱۴۰۳/۴/۱۳ - 01:01
نوشتاری از رضا رمضانی خورشید دوست- عضو هیئت‌علمی دانشگاه امیرکبیر انتخابات «خرده فرصت» یا «کلان تهدید» پزشکیان اگر انتخاب نشود، پیداست چنین فرصتی تا مدت‌ها پیدا نمی‌شود زیرا از حرکات و سکنات رقیب وی، سیل «کلان‌تهدیدات» نو به گوش می‌رسد.

متأسفانه دستیابی به «خرده فرصت» برای «گذار مسالمت‌آمیز» دیر و دور و پرهزینه خواهد بود و شاید وصال ندهد. امیدوارم فرصتی شود که بحث و گفت‌وگوی سازنده درباره‌ی گذار به مردم‌سالاری مورد وفاق ملی به‌طور علمی و بر حسب تجربه‌های موفق جهانی در میان موافقان و مخالفان حکومت گشوده شود. اگر چنین شود بر حسب تجربه‌های یونان، پرتقال، برزیل، کره جنوبی، شیلی و آرژانتین می‌توان نشان داد که انتخاب پزشکیان می‌تواند یک «خرده فرصت» در فرایند «گذار به مردم‌سالاری مورد وفاق ملی» باشد.

هزینه تعامل کمتر از عدم تعامل است

متأسفانه، حاکمان کمتر به این مهم توجه دارند، انگار با تکیه‌بر اقتدار خود، مخالفان را نمی‌بینند. انتخابات دور اول نشانه‌ای روشن از اعتراض مردم به اقتدار بود. عدم مشارکت ولی، هم حاکمیت وزندگی مردم را پرهزینه می‌کند و سرانجام ناخوشی از فقر، فلاکت، تعارض و ستیز را به دنبال خواهد داشت. حاکمیت باب تعامل ملی را بگشاید، هزینه این تعامل کمتر از عدم تعامل است. تجربه ملت‌ها این واقعه را نشان داده است.

انسداد نظریه‌پردازی

متأسفانه در اظهارات گروه مخالف داخلی و خارجی فرایند هوشمندانه گذار دیده نمی‌شود. واژه‌های پرمصرفشان «خیابان»، «تحریم»، «رفراندوم»، «حقوق بشر»، «آزادی»، «علیه اختلاس»، «علیه خالص‌سازی»، «علیه طالبانی گری» و «مقاومت مدنی» و مقولات همانند است. هر یک از این مقولات وزن و اهمیتی برای «گذار» دارد ولی دور تکرار پراکنده‌ این واژه‌ها نشان از بی‌سر و سامانی گروه مخالف دارد و انسداد نظریه‌پردازی در آن مشهود است. در این میان‌بر سنت انقلابی گری، پنداشته می‌شود که کاربرد واژه‌های تند و تیز و ادبیات تهاجمی، برانگیزاننده و راهگشا است.

آنچه در این کش و قوس فراموش می‌شود، «شدنی بودن»، «تحمل هزینه‌ی ملی»، «امکان بقای یکپارچه‌ی ایران کنونی» و ملاحظات همانند دیگر است. با «اعتراض» و «فرهنگ تند و تیز» می‌توان «شورش» کرد، ولی نمی‌توان «ساخت» و به «گذار مسالمت‌آمیز به مردم‌سالاری مورد وفاق ملی» دست یافت. در این بی‌برنامگی و تند و تیز نامرحله‌مند و پراکنده، جای پای احساسات غیرعلمی را می‌توان دید؛ فاجعه این است برخی به مشتی اعتراضات کلی، موردی، بی‌سر و سامان، برچسب علمی بودن می‌زنند؛ مصداق بارز «شبه‌علم» است.

بارقه باریک امید

پزشکیان اگر در دور دوم انتخاب شود و حرکات و سکنات دولتش با خردورزی حاصل از تجارب موفق جهانی آمیخته شود، ممکن است «خرده فرصت» و بارقه‌های باریک امید روی بنماید. اگر چنین شود، می‌توان با تلفیق آن تجارب با مثبت بازتاب عدم مشارکت مردم در دور اول، باب گذار به سوی بهبودهای هوشمندانه را گشود. با تأسف باید گفت که به رغم رهنمودهای اندیشمندان دلسوز به دولت خاتمی و روحانی، آن دو چنین نکردند. امید بر این‌که پزشکیان چنین کند.