کد خبر : 623443 تاریخ : ۱۴۰۳/۴/۴ - 10:07
رضا مجید زاده، اقتصاددان در گفت وگو با ستاره صبح تشریح کرد: نامزدها به موضوعات اصلی مثل برجام، تحریم، FATF و روابط خارجی ورود نمی‌کنند مجید زاده گفت: رییس قوه مجریه به تنهایی نمی‌تواند وضعیت کنونی را اصلاح کند. نامزدها از جامعه ارزیابی دارند، از این رو به ارائه برنامه نپرداخته‌اند. جز نامزد اصلاح طلب دیگر کسی به برجام و اف ای تی اف اشاره نکرده، ایشان هم می‌داند که ارائه برنامه اقتصادی در این وضعیت بیهوده است.

ستاره صبح، فائزه صدر: چهار روز تا برگزاری انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری باقی است. تا امروز برنامه جامعی از طرف هیچ یک از کاندیداها ارائه نشده، ولی نامزدها مسیر حرکت خود در دولت آینده را برای مردم روشن کرده‌اند. با وجود اینکه سیاست پرداخت یارانه به افزایش تورم، گرانی و فشار بر اقشار ضعیف منجر شده، اما همچنان موضوع یارانه پای ثابت اظهار نظر برخی از نامزدها است. از یارانه چند میلیونی تا یارانه طلا، وعده‌های بحث برانگیزی است که در مناظرات مطرح شده است. ستاره صبح در گفت‌وگو با رضا مجید زاده، اقتصاددان به بررسی وعده‌های اقتصادی نامزدهای ریاست جمهوری پرداخته که در ادامه می‌خوانید:

چرا تبلیغات انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری در این دوره برنامه محور نیست؟
چون هیچ کدام از نامزدها برنامه روشنی ندارند به ویژه در حوزه اقتصاد که به سیاست خارجی وابسته است. یکی از دلایل بی برنامه بودن این است که کاندیداها می‌دانند مشکل اصلی اقتصاد، مشکل سیاسی است و راه حل جدی‌اش در حوزه سیاست خارجی است.
در مورد کسری بودجه دولت به بانک مرکزی فشار می‌آورد یا سعی می‌کند عملیات ارز را در بازار آزاد دستکاری کند تا جهش ارزی پولی به دست بیاورد. یا پول بودجه را بین سازمان‌هایی توزیع می‌کند که چندان دخیل نیستند و کالای عمومی تولید نمی‌کنند و نقشی در مورد حقوق ندارند و در واقع نقش معنا داری برای این سازمان‌ها تعریف نشده است.
اگر مشکل بودجه تا مشکل رکود را در برنامه نامزدها جست و جو کنیم دستمان خالی می‌ماند نامزدها به این موارد نمی‌پردازند چون گره اصلی برجام و اف ای تی اف است. تا زمانی که نتوانیم گره برجام و تحریم‌ها را باز کنیم و لوایح مربوط به اف ای تی اف در ایران به تصویب نرسد و به عرصه مبادلات بین‌المللی برنگردیم، مشکلات اقتصادی سرجایش باقی می‌ماند.

رئیس قوه مجریه به تنهایی نمی‌تواند وضعیت کنونی را اصلاح کند. نامزدها از جامعه ارزیابی دارند، از این رو به ارائه برنامه نپرداخته‌اند. جز نامزد اصلاح‌طلب دیگر کسی به برجام و اف ای تی اف اشاره نکرده، ایشان هم می‌داند که ارائه برنامه اقتصادی در این وضعیت بیهوده است.

در نبود برنامه باید به وعده اتکا کرد ولی سوابق انتخابات ریاست جمهوری نشان می‌دهد وعده‌ها تنها برای کسب رأی به کار گرفته می‌شود و ضمانت اجرایی ندارد. آیا جامعه با تجربه بدی که از عدم تحقق وعده ساخت یک میلیون مسکن در سال یا ایجاد شغل با یک میلیون تومان دارد، باز هم به وعده‌ها اعتماد می‌کند یا نه؟
این طیف هنوز هم احساس می‌کنند با وعده‌های فریبنده می‌توانند از مردم رأی بگیرند. تحویل گوشت درب منازل و یارانه طلا و... از وعده‌های پوپولیستی است. همین نبود برنامه باعث شده برخی از نامزدها در فضایی پوپولیستی به تبلیغ خود بپردازند. مشخص است که یکی از کاندیداهای اصولگرا با چه هدفی وارد عرصه انتخابات شده است. اگر چه در جریان مناظرات در رودربایستی ماند و در پاسخ به آقای پزشکیان گفت تا آخر می‌ماند، ولی او به رأی آوری چشم ندارد.

گویا آمده تا فضا را گل آلود کند، خودی نشان بدهد، پاداشش را از تندروها بگیرد و از صحنه خارج شود. البته من مایلم ایده‌های زاکانی محک بخورد و ببینیم بعد از تجربه دولت‌های نهم و دهم چه درصدی از مشارکت کنندگان به چنین نامزدی رأی می‌دهند؟ رأی او سنجه مهمی است تا بدانیم نظر مردم نسبت به چنین وعده‌های پوچی چگونه است؟
اگر وعده توزیع طلا برای شهروندان را جدی بگیریم باید از ایشان بپرسیم آیا می‌داند میزان تولید طلا در کشور چقدر است؟ به جمله‌ای از دوست فقیدمان آقای ترکان اشاره می‌کنم که می‌گفت: «گویی برخی عدد نمی‌شناسند و با اعداد بیگانه هستند و اعدادی نجومی و فضایی را پرتاب می‌کنند.»
تصور این نامزد از جامعه‌ای که مخاطب اوست، تأسف آور است. این درحالی است که هنوز بخشی از جامعه خود را مخاطب نامزدها قرار نداده است. در چنین شرایطی به جای بازگشت به عقلانیت که می‌تواند برای این طیف جذاب باشد، همچنان وعده‌های فضایی می‌دهند.
بین عملکرد اقتصادی دولت سیزدهم و احتمال رأی اوری نامزدهای اصولگرا چه نسبتی برقرار می‌کنید؟ آیا تأیید بی قید و شرط دولت سیزدهم در این دوره از مناظرات می‌تواند منجر به رأی آوری نامزدهای اصولگرا شود یا نه؟
برخی از نامزدهای اصولگرا به دستاوردهای دولت سیزدهم اشاره می‌کنند و گفته می‌شود دولت بسیاری از کارگاه‌های تعطیل را راه اندازی کرد و بسیاری به مشاغل خود برگشتند، سؤال این است که اگر 6000 واحد تولیدی در یک استان احیا شده است چرا اثرش را در اشتغال، رشد تولید و افزایش تشکیل سرمایه نمی‌بینیم؟!
اگر دولت سیزدهم در عرصه اقتصاد موفق بود چرا اثر اقداماتش را در افزایش رفاه شهروندان هر استان نمی‌بینیم. وقتی گفته می‌شود اینهمه واحد تولیدی نیمه کاره یا تعطیل را به تولید برگرداندیم باید اثر این رونق دیده شود!
درحالیکه آمارها می‌گویند وضعیت کشور در شاخص تشکیل سرمایه بحرانی و نرخ سرمایه‌گذاری منفی است. در مجموعه‌های تولیدی و زیر ساختهایی که نیازمند ماشین آلات به روز هستند استهلاک انباشته داریم.
از سویی آمار فرار سرمایه خوفناک است. در چنین شرایطی صحبت از رشد، پیشرفت و غلبه بر تحریم‌ها خنده دار است. واقعیات اقتصاد تلخ است. رکود تورمی جدی است. عامل اصلی رکود تورمی چشم انداز تیره و تار روابط ایران و غرب است.
نمایه ریسک ایران در سطح بین‌الملل در وضعیتی است که به هر اتفاق منفی در هر گوشه جهان واکنش نشان می‌دهد. سرمایه‌ها از بورس بیرون کشیده می‌شود و مردم به بازار ارز، طلا و سکه روی می‌آورند این وضعیت نشان دهنده اقتصاد بی ثبات بدون پایه‌های مستحکم است که در مقابل شوک‌ها واکنش نشان می‌دهد.