کد خبر : 623282 تاریخ : ۱۴۰۳/۳/۲۹ - 03:10
فرخ شادلو، پژوهشگر و مدرس دانشگاه: پزشکیان؛ نماد صداقت، پاکدستی و نجابت ایرانی است نام مسعود پزشکیان را می‌توان و می‌باید در صدر رجال خوشنام، متعهد و متخصصی قرار داد که جدای از این که نماینده یکی از کثیر اقوام و فرهنگ‌های بالنده و تاریخ ساز ایرانی است خود تجربه این سالیان ماضی که در کسوت وزرات و نمایندگی نقش افرینی کرده بر این ایران دوستی او مهر تائید می زند. او را می‌توان نماد صداقت، پاکی، جسارت و نجابت ایرانی دانست.

ما در تاریخ خوانده‌ایم که ایران بزرگ ما، بر چهارراه حوادث واقع شده است. در این دامگه حادثه، جدای از تاریخ کهنسال آن که همواره مایه حیرت دوست و دشمن بوده، این مهم که چگونه به رغم یورش‌های گوناگون، این سامان جغرافیایی- سیاسی تاب آوری داشته و هویت خود را حفظ کرده است هم مایه حیرت و از پرسش‌های اساسی برای اذهان آگاه بوده است. منظور از هویت در اینجا یعنی احساس جمعی مردم ایران زمین از هر قوم و کیش و زبان از تعلق به سرزمین‌های تاریخی ایران است؛ آن هم پایایی و ممارست بر هویت خویشتن از روزگارانی که این سرزمین را «ایریاشیانم» خوانده‌اند تا همین روزگاران که جامه«جمهوری اسلامی» بر تن کرده و بر کیستی و چیستی فرهنگ فربه خود می‌بالد و به تعبیر حافظ شده «آن آتشی که هرگز نمیرد در دل».

باری مستشرقان و محققان ایرانی بر علل و عواملی که سبب پایداری و تداوم نام و هویت ایرانی است توجهاتی داشته‌اند که به اشاره می‌توان از آنها یاد کرد: مقاومت‌های تاریخی از ناحیه سلسله‌های محلی ایرانی از صفاریان وسامانیان تا آل بویه و بنیان فکری-الهیاتی «نهضت شعوبیه» همچون امکانی برای مخالفت با اشرافی گری و دعوت به برابری در اجتماع بزرگ مسلمانان و به ویژه زبان فارسی و ادبیات سترگ حماسی آن که در مناطق گسترش یافته و نمایندهٔ ابراز وجود فرهنگی و تمدنی آن شده است. این فرصتی فراهم ساخت برای سرایش شاه نامه‌ها و حفظ اساطیر و فرهنگ مشترک تمام اقوام ایرانی از سوی فردوسی و در عین حال برانگیختن غرور ملی. البته در این راه ناهموار حفظ هویت ایرانی اسلامی نباید از اهمیت تجلیات روح ایرانی که در «خیامی‌ات»، «حکمت خسروانی سهروردی»، «تاریخنگاری بیهقی» و «ادب عرفانی حافظ» هم غافل بود.

به باور ما از دیگر علل مانایی نام و هویت ایرانی که اهمیتی سیاسی دارد همانا «عقل جهانداری» اسباب جهانداری و فرائض و آداب کشورداری خاص ایرانی هم هست که در ازمنهٔ گوناگون از سوی زمامداران و رجال سیاسی و فرهنگی تجربه شده و در تاریخ به یادگار مانده است. چنان که در متون اوستا از «زامیادیشت» تا متون سیاستنامه‌ای ایران دوره اسلامی که به تجربه و قلم امثال «خواجه نظام الملک» و «عنصرالمعالی» «کیکاوس» جاودانه شده است می‌توان نشانه‌های جدی در این زمینه دید، بی دلیل نیست که خواجه نظام در اشاره به اهمیت عقل جهانداری و کشورداری آورده است: «و این جهان ما روزنامه ملکان است؛ اگر نیک باشند مرایشان به نیکی یاد کنند خلق و اگر بد باشند به بدی یاد کنند...»

باری به استناد و گواه آنچه به اشارتی آمد می‌توان در همین یک سده گذشته از رجال سیاسی برجسته و وطن دوستی یاد کرد که حضورشان و دوران مسئولیت شان نماد علاقه به این آب و خاک و وطن دوستی است. نام و کردار این افراد خود دفتری بزرگ است که باید در جایی و فرصتی بدان پرداخت اما اینک که ما ایرانیان به برکت این نظام و بن مایه‌های مردم سالاری آن فرصت و شانس دیگری برای استیفای حق خود و بزرگداشت نام ایران هستیم، دیگربار اهمیت عقل جهانداری و قدرت عمل رجالی که می‌توانند نماینده این مهم باشند برجستگی خاصی یافته است. از این قرار نام مسعود پزشکیان را می‌توان و می‌باید در صدر رجال خوشنام، متعهد و متخصصی قرار داد که جدای از این که نماینده یکی از کثیر اقوام و فرهنگ‌های بالنده و تاریخ ساز ایرانی است خود تجربه این سالیان ماضی که در کسوت وزرات و نمایندگی نقش افرینی کرده بر این ایران دوستی او مهر تأیید می‌زند. او را می‌توان نماد صداقت، پاکی، جسارت و نجابت ایرانی دانست. ما می‌توانیم با او بر تداوم وحدت فراگیر ایرانی که از دل «وحدت در کثرت» آن برمی اید تاکید کنیم و در این روزهای سرنوشت ساز اسیر انفعال ناشی از عدم مشارکت که می‌تواند ما را «تسلیم باد بی نیازی» کند نشویم. بیایید با این انتخاب و حضور بار دیگر پرچم «وحدت در کثرت» را که سرشت تاریخی و فرهنگی ایرانیت-اسلامیت ماست را به اهتزاز درآوریم. فراموش نکنیم:

حدیث نیک و بد ما نوشته خواهد شد زمانه را ورق و دفتری و دیوانی است.