کد خبر : 623221 تاریخ : ۱۴۰۳/۳/۲۶ - 04:21
علی صالح‌آبادی- کاندیدای مجلس دوم از حوزه انتخابیه تبریز و نماینده مشهد در مجلس سوم فرصت طلایی برای زندگی و فردای بهتر 13 روز تا 8 تیر که قرار است انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری برگزار شود، باقی‌مانده است.

ملت دو راه پیش روی خود دارد. یا مثل چهار انتخابات قبل قهر کند و مشارکت نکند، در آن صورت می‌توان گفت «سالی که نکوست از بهارش پیداست» یعنی با نیامدن فرصت و امکان به کسانی داده می‌شود که عرضه اداره کشور را ندارند. آن‌ها نقش اصلی در خلق وضع موجود داشته‌اند. راه دیگر این است که مردم دلخوری‌ها را کنار بگذارند و «رستم گونه» به میدان بیایند و به مسعود پزشکیان که متفاوت با قالیباف، پورمحمدی، زاکانی و قاضی‌زاده هاشمی است رأی دهند.
واقعیت این است که زندگی مردم پس از روی کار آمدن دولت احمدی‌نژاد و مجالس اصولگرا و دولت سیزدهم بدتر از قبل شد. اکنون فرصتی پیش‌آمده تا رأی‌دهندگان «شیوه حکمرانی» در قوه مجریه را که از ریل خارج شده به مسیر درست بازگردانند. این اتفاق مهم جز با مشارکت بالا و «نه» به اصولگرایان هزینه تراش، بی‌برنامه، شعاری و پوپولیست امکان پذیر نیست.
پرسش این است که چرا باید رأی بدهیم و شرایط را تغییر دهیم؟ قبل از رأی دادن باید بررسی و تحلیل کرد وضعیت موجود چگونه است؟ اگر وضع خوب و رضایت‌بخش است، بهتر است به همان کاندیداهای اصولگرا رأی دهیم. راه دیگر این است که آیا در صورت رأی ندادن جمهوری اسلامی تغییر می‌کند و مطالبات انباشته شده مردم برآورده می‌شود؟
تجربه در ایران دیگر کشورها نشان می‌دهد که عدم مشارکت حاکمیت را وادار به تغییر (change)نمی‌کند؛ اما مشارکت بالا حاکمیت را وادار به اصلاح رویه‌های غلط و امتیاز دادن می‌کند. سیمای وضع موجود را در آمارهای زیر ببینیم:
1-بر اساس آمارهای رسمی و نظر اقتصاددانان از هر سه ایرانی یک نفر فقیر است. یعنی 25 تا 30 میلیون ایرانی فقیر شده‌اند! علت این تراژدی نوع حکمرانی و تصمیم سازان و تصمیم گیران در قوه مقننه، مجریه و نهادهای دیگر بوده‌اند.
2-حاصل جمع تورم سالانه به علاوه نرخ بیکاری در سال را «شاخص فلاکت» می‌نامند. میانگین تورم در سال قبل 40.7 درصد بوده و نرخ بیکاری در همین سال بر اساس آمارهای رسمی 8.1 درصد بوده است. حاصل جمع این دو می‌شود 48.8 . یعنی نزدیک به 50 درصد مردم دچار فلاکت در زندگی شده‌اند.
3-سفره‌های مردم در سال‌های 1401، 1402 و 1403 نسبت به قبل از آن کوچک‌تر شده، قدرت خرید مردم کاهش‌یافته، سطح رفاه پایین آمده، ناهنجاری‌ها بیشتر شده، امید به زندگی کاهش‌یافته و ... علت این واقعیت‌های تلخ «تصمیم سازان» و «تصمیم گیران» بوده‌اند که آثارش را می‌بینیم. اگر این جماعت تکنوکرات بودند و درک و فهم درست از سیاست و اقتصاد داشتند وضع این‌گونه تأسف بار نمی‌شد.
4-قیمت دلار روز 28 خرداد 1400 که سیدابراهیم رئیسی به‌عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شد 26 هزار تومان بود. چه شد که این قیمت به مرز 60 هزار تومان رسید و قیمت همه کالاها را تحت تأثیر قرار داد؟ یعنی قیمت‌ها بیش از 100 درصد جهش داشته است. علت برمی‌گردد به نوع حکمرانی اصولگرایان و نگاه آن‌ها به سیاست و اتخاذ سیاست تهاجمی در روابط خارجی و در اولویت نبودن اقتصاد. متأسفانه هزینه این سیاست‌ها را ملت پرداخته و می‌پردازند.
5-قیمت سکه روز 28 خرداد 1400 که ابراهیم رئیسی به ریاست جمهوری برگزیده شد 10 میلیون و 700 هزار تومان بود. چه شد که در طول 30 ماه گذشته قیمت سکه به مرز 40 میلیون تومان رسید؟ یعنی قیمت آن حدود چهار برابر بیشتر از دولت قبل شده است. اصولگرایانی که بانی وضع موجود هستند دوباره سروکله‌شان در انتخابات پیداشده و خیز برداشته‌اند تا پاستور را همچنان در چنگ خود نگهدارند تا از آن بهره‌مند شوند و به مردم آسیب برسانند.
6-تحریم‌ها در دوره حکمرانی اصولگراها نه‌تنها برداشته نشد یا کاهش پیدا نکرد، بلکه بیشتر شد. یک‌میلیون مسکن هم در سال ساخته شود، تورم هم نصف نشد، برجام نیز احیا نشد و ... این وعده‌ها که عملی نشد بماند وضع بدتر هم شد. اکنون‌ «روزنه‌ای» گشوده شده و قرار است مسعود پزشکیان در صورت پیروزی، دولت تکنوکرات تشکیل دهد، کارها را به اهل‌فن بسپارد، در روابط خارجی سیاست تهاجمی هزینه‌ساز را کنار بگذارد و در روابط خارجی با شرق و غرب «توازن» برقرار کند و شاخ غول فساد را با اجرای عدالت بشکند. به نفع همه است که او را به پاستور بفرستیم نه یکی از پنج کاندیدای اصولگرا را که از یک جنس هستند و امتحانشان را در گذشته پس داده‌اند. مردم بدانند بارأی ندادن اوضاع تغییر نمی‌کند؛ اما بارأی هدفمند و هجومی شرایط به نفع ملت تغییر می‌کند. نویسنده در دور دوم مجلس از حوزه انتخابیه تبریز کاندیدا بود و به مرحله دوم هم رسید و در دور سوم از حوزه انتخابیه مشهد به مجلس راه یافت. از همه مردم ایران به‌ویژه این دو شهر که پیش از این نویسنده را با رأی خود مورد حمایت قرار داده‌اند، می‌خواهم قهر با صندوق رأی را کنار بگذارند و به پزشکیان رأی بدهند و از فرصت پیش آمده استفاده کنند، انحصار و انسداد را بشکنند و آینده و فردای بهتر را برای خود و دیگران رقم بزنند.