ستاره صبح، فائزه صدر: اصلاحطلبان دو روز قبل از اعلام لیست نامزدهای تأیید صلاحیت شده از طرف شورای نگهبان، سه تن از اعضای این جبهه را به عنوان کاندیدای جریان اصلاحطلبی در چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری معرفی کرد. اسحاق جهانگیری، مسعود پزشکیان و عباس آخوندی با کسب رأی دو سوم اعضای مجمع عمومی اصلاحطلبان به عنوان نامزدهای رسمی جبهه اصلاحات معرفی شدند. از بین این افراد تنها مسعود پزشکیان وزیر دولت اصلاحات و نماینده مردم تبریز در مجلس توانست تأیید شورای نگهبان را کسب کند. حالا اصلاحطلبان با یک گزینه در صحنه حضور دارند و باید پشت مسعود پزشکیان بایستند. سؤال این است که آیا این طبیب سیاستمدار میتواند با حمایت جریانهای اصلاحطلب و آرا خاکستری جامعه، دوم خرداد دیگری را رقم بزند یا نه؟ ستاره صبح در گفتوگو با سید عطا تقوی اصل، استاد دانشگاه و کارشناس سیاسی اصلاحطلب به بررسی چشم انداز انتخابات و شانس پیروزی مسعود پزشکیان پرداخته که در ادامه میخوانید:
پشت پرده تأیید صلاحیت نامزد اصلاحطلب چیست؟ آیا چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری میتواند تکرار دوم خرداد 76 باشد یا خیر؟ حاکمیت در دوره خالص سازی عملکرد نیروهای موسوم به انقلابی را دید و دیگر بهانهای وجود ندارد که اصولگرایان تندرو بگویند اگر ما میآمدیم چنین و چنان میشد. چند دوره کشور به دست اصولگرایان اداره شد. دولتهای نهم و دهم نمونه بارز حضور اصولگرایان در قدرت بود. در دوره اخیر هم هر سه قوه از صدر تا ذیل در اختیارشان بود، ولی اقتصاد کشور را به لبه پرتگاه هدایت کردند. پس از پیروزی انقلاب تا امروز سطحی از عقلانیت و دور اندیشی در ردههای عالی حاکمیت بقای خود را حفظ کرده و در برابر تندخویی نیروهای انقلابی و خواستههای افراطی آنها مقاومت نشان میدهد. چیدمان تأیید صلاحیت شدهها نشان میدهد آن لایه در این دوره فعال شده تا از بروز و ظهور تبعات منفی خالص سازی جلوگیری کند.
کارنامه مسعود پزشکیان چه از منظر سوابق مدیریتی و اجرایی و چه موقعیتی که او در میان مردم استانهای شمالغرب و غرب کشور دارد، چه چشم اندازی از نتیجه رقابت وی با اصولگرایان را ترسیم میکند؟ نتیجه تأیید صلاحیتها، سقف انتظار اصلاحطلبان نیست، بلکه کف انتظار آنها است. اصلاحطلبی باز هم در برابر آزمون انتخاب بد و بدتر قرار گرفته است. آقای پزشکیان انسانی وارسته و دولتمردی پاک دست است ولی گزینه اول اصلاحطلبی برای ریاست جمهوری نبود. توانمندیهای ایشان به عنوان یک جراح متخصص قلب، وزیر بهداشت دولت اصلاحات یا نماینده چند دوره مجلس برای تصدی مقام ریاست جمهوری کافی نیست. ولی در شرایطی که شورای نگهبان اصلاحطلبان را از تیغ رد صلاحیت میگذراند، مسعود پزشکیان باید مورد استقبال جبهه اصلاحطلبی قرار بگیرد، آرمانهای اصلاحطلبان اصیل از حنجره ایشان بیرون بیاید و در جریان انتخابات یک تنه از حیثیت این جریان سیاسی دفاع کند.
این روزها از لزوم شرکت آحاد مردم در انتخابات صحبت میشود، جریانهای سیاسی که تا پیش از این نسبت به انتخابات منفعل بودند امروز از مسعود پزشکیان حمایت میکنند. دلیل این حمایت چیست؟ چرا رأی آوری مسعود پزشکیان مهم است؟ اگرچه مسائل متعددی نشان داده رئیسجمهور ایران در خصوص برخی از مسائل از جمله سیاست خارجی نقش چندانی ندارد، اما دورههایی از جمله دولت نهم، دهم و سیزدهم نشان داد که مهم است چه کسی رئیسجمهور کشور باشد. علی رغم محدودیتهایی که قانون اساسی برای رئیسجمهور ایجاد کرده و با وجود پیچیدگیهای ساختار حاکمیت، هنوز هم مهم است که چه کسی به عنوان رئیسجمهور ایران در مجامع بینالمللی حاضر شود و سخنرانی کند. رئیسجمهور به عنوان مدیری توانمند و با برنامه میتواند تیم قدرتمندی بچیند و از منافع کشور دفاع کند و فشارهای معیشتی بر مردم کاهش یابد. تیم اقتصادی دولت سیزدهم باتجربه، کاربلد و توانمند نبود. آدمهایی پراکنده و بی تجربه از دانشگاه امام صادق یا از دولتهای نهم و دهم در دولت سیزدهم به کار گرفته شده بودند که نتیجه سه سال حضورشان در سیستم اجرایی کشور منفی بود.
پیش بینی شما از روند برگذاری و نتایج چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری چیست؟ آیا مسعود پزشکیان راهی پاستور خواهد شد یا خیر؟ امیدوارم آقای پزشکیان در دور اول موفق شود. اگر آرا خاکستری به میدان بیایند، پزشکیان رئیسجمهور میشود و سیستم اجرایی کشور ذیل عقلانیت مدیریت خواهد شد. ما و تمامی شهروندانی که به جریان اصلاحطلبی علاقه داریم باید توقع خود از رئیسجمهور احتمالی این جریان را در سطح معقولی تعریف کنیم. حداقل برکت حضور یک شخصیت اصلاحطلب در رأی قوه مجریه این است که خبری از وعدههای آبکی و رفتارهای پوپولیستی نیست. توهم ایجاد شغل با یک میلیون تومان، وعده رؤیایی ساخت سالی یک میلیون مسکن و خیال تورم تک رقمی چیزی نیست که با عقلانیت جبهه اصلاحات سازگاری داشته باشد. جبهه اصلاحات پیشتر نیز نشان داده که با ادعا و وعده کمتر حداکثر بازدهی را دارد. عدد و رقم نمیدهند ولی در حوزههایی مثل سیاست خارجی کار میکنند که تأثیرش روی آمارها و شاخصهای اقتصادی مثبت است. وقتی اصلاحطلبان بر سر کار هستند وضعیت سرمایه اجتماعی بهتر از دیگر دورهها است. اگر بزرگان اصلاحطلب در حمایت از مسعود پزشکیان هم پیمان شوند و افراد سرشناسی چون آقای خاتمی و آقایان کروبی و میر حسین موسوی از ایشان حمایت کنند مردم پشت سر نامزد اصلاحطلبان قرار میگیرند. امروز انتخابات خالی از حس مشارکت است چون مردم هنوز بر این باورند که رأی آنها تأثیری ندارد. بزرگان، شیوخ و عقلای اصلاحات باید با تحلیل و تبیین درست وضعیت کشور برای آحاد جامعه، این فضای بی تفاوتی را بشکنند. ایرانیان خارج از کشور نیز باید بدانند که مردم در داخل کشور با پوست و گوشت خود نتیجه تصمیمات دولتها و نهادهای بینالمللی را حس میکنند. آنها در داخل کشور هستند و تغییر روسای جمهور در داخل ایران فرق زیادی در شرایط آنها ایجاد نمیکند ولی کیفیت زندگی مردم در داخل متأثر از این تغییرات است. برای ایرانیان داخل کشور مهم است که چه کسی برای ریاست جمهوری انتخاب میشود.