غلامرضا مصدق
بعد از شکست دولت ملی گرای چین از کمونیستها در جنگ داخلی این کشور در سال ۱۹۴۹ ملی گراهای شکست خورده به جزیره تایوان (فُرمُز) که جزیرهای از خاک اصلی چین است عقب نشینی کردند و در آنجا دولت جمهوری چین را تشکیل دادند. با به رسمیت شناخته شدن دولت کمونیست چین که بر سرزمین اصلی چین مسلط شده بود، کرسی جمهوری چین در سازمان ملل به چین کمونیست واگذار شد و اکثر کشورهای دنیا به جز واتیکان و ۱۲ دولت که عموماً کشورهای کوچک در اقیانوسیه و آمریکای جنوبی هستند روابط دیپلماتیک خود را با جمهوری چین (تایوان) قطع کردند. در این که جزیره تایوان جزء لاینفک سرزمین اصلی چین است تردیدی نیست، اما حالا که چین بی شرمانه برای چندمین بار به طور تلویحی بر ادعای واهی امارات متحده عربی بر جزایر سه گانه متعلق به ایران برای کسب منافع اقتصادی بیشتر از کشورهای کرانه جنوبی خلیج فارس مهر تأیید زده و در جواب آخرین اعتراض رسمی ایران در کمال وقاحت بر ثابت بودن این سیاست خود در موضوع جزایر ایرانی تاکید کرده و از آنجا که موضعگیری چین در این مورد به عنوان یک ابرقدرت جهانی بسیار مهم است، به عنوان یک اقدام متقابل منطقی و کاملاً عادلانه ایران هم رسماً همین موضع چین در مورد جزایر ایرانی را در مورد تایوان اتخاذ کند و از دولت چین بخواهد که با گفتوگو و مذاکره مشکل خود را با دولت تایوان حلوفصل کند. به زبان ساده معنای این موضعگیری این است که حاکمیت چین بر تایوان قابل مذاکره است و از کجا معلوم که در پی این مذاکره تایوان از چین جدا نشود؟! تشابه موضوع جزایر ایرانی خلیج فارس با جزیره تایوان درست مثل این است که، بقایای رژیم سلطنتی گذشته ایران بعد از انقلاب با فرار به جزیره قشم با حمایت غربیها به نام ایران بزرگ دولتی تشکیل دهند و ادعا کنند نماینده کل ایران هستند و چون ادعای آنها را دنیا نمیپذیرد، به عنوان کشوری مستقل استقلال خود را از ایران اعلام کند. اگر دولت چین این موضوع را پذیرفت شاید ما هم پیشنهاد چین در مورد جزایر سه گانه ایرانی خلیج فارس بپذیریم! منبع: دیپلماسی ایرانی