کد خبر : 612775 تاریخ : ۱۴۰۳/۲/۲۶ - 04:17
مقصود فراستخواه، جامعه‌شناس با استناد به نظریه «رونالد اینگلهارت» تشریح کرد جامعه ایران در وضعیت بقا بر اساس بررسی‌های اینگلهارت ، جامعه شناس و فیلسوف، ایران جزو کشورهایی است که در وضعیت بقا قرار دارد، یعنی هرکس می‌خواهد خودش را حفظ کند تا این‌که بخواهد ابراز کند و شکوفا شود.

گروه اجتماعی: انتشار ویدئویی از برخورد نامناسب یک مأمور انتظامی که با زدن کتک و فحاشی یک دختر را به داخل ماشین نیروی انتظامی می‌اندازد، واکنش‌هایی در پی داشت. هرچند پلیس در اقدام مناسبی اعلام کرد که مأمور خاطی بازداشت و در اختیار بازرسی قرارگرفته و معلق از خدمت است. اما افکار عمومی نگران برخورد مأموران با بانوان هستند این است که اگر مأموران در خیابان و روز روشن جلوی چشم همگان دختری را کتک می‌زنند در داخل بازداشتگاه‌ها و ... چه کارهای دور از شئون انجام می‌دهند؟ قوه قضائیه باید پیگیر این مسئله باشد. در این ارتباط مقصود فراستخواه، جامعه‌شناس می‌گوید: «جامعه ایران با آسیب‌های زیادی مواجه است مانند وضعیت عاطفی و سرمایه اجتماعی پایین، جامعه به جای شکوفایی به دنبال بقا است.» بر اساس بررسی‌های اینگلهارت، جامعه‌شناس و فیلسوف، ایران جزو کشورهایی است که در وضعیت بقا قرار دارد، یعنی هرکس می‌خواهد خودش را حفظ کند تا این‌که بخواهد ابراز کند و شکوفا شود. در ادامه گزیده نظرات وی را به نقل از خبر آنلاین می‌خوانید.

تغییر نگرش جامعه
جامعه ایران طی سال‌های گذشته تغییرات مهمی داشته، ما ۱۴ میلیون نفر با تحصیلات عالی داریم. از طرفی علیرغم تمامی محدودیت‌ها تعامل جامعه با شبکه‌های اجتماعی افزایش پیداکرده است، میل صرف کردن وقت در رسانه بالاتر رفته و این نشان می‌دهد مردم علایق و کنش ارتباطی بیشتری پیدا کردند. جوانان وزنان فعال‌تر شده‌اند، اما این جمعیت بزرگ از طرف سیاست‌های رسمی شناسایی نمی‌شود و با آن تعامل سازنده خلاق ندارد، درنتیجه این چگالی جمعیت به جرم بحرانی تبدیل‌شده است. یعنی زیست جامعه از نظر سواد و تحصیلات، تحرک اجتماعی و رسانه‌ای، علایق فرهنگی و سبک زندگی، میل به آزادی و ابراز وجود و میل به مشارکت بالا رفته اما دستگاه‌های رسمی چندان با این جامعه تعامل ندارند و می‌خواهند جامعه را در قلمرو خود نگه‌دارند، لذا سیاست‌هایی به جامعه تزریق می‌شود که بازندگی این نسل سازگاری ندارد، بنابراین بین محتوای جامعه و شکل اداره آن شکاف وجود دارد چیزی که ما به آن جرم بحرانی می‌گوییم، این جرم بحرانی می‌تواند زمینه رشد ایدئولوژی‌های رادیکال را فراهم کند.

نشانه‌های نگران‌کننده‌ای جرم بحرانی جامعه
نشانه‌های نگران‌کننده‌ای در جامعه وجود دارد، اختلافات طبقاتی زیاد شده است. شکاف طبقاتی بر اساس ضریب جینی در سال ۱۳۵۷ در کشور ۵۰ درصد بود، یکی از علل انقلاب ۵۷ شکاف طبقاتی بود. امروز بر اساس گزارش‌های جهانی ضریب جینی در ایران به بالای ۴۰ صدم درصد رسیده است، درحالی‌که این ضریب در عراق حدود ۳۰ صدم درصد است یا در مجارستان ۲۹ صدم درصد است، ضریب جینی بالا سبب مخدوش شدن انسجام و همبستگی اجتماعی می‌شود.

احساسات منفی زیاد ایرانیان
مؤسسه گا لوب یکسری پیمایش‌هایی دارد با عنوان گزارش جهانی احساسات، آن‌ها به‌طور میدانی بررسی می‌کنند یک شهروند در ۲۴ ساعت گذشته چقدر تجربه عاطفی منفی یا مثبت داشته است، آخرین گزارش گا لوب دراین‌باره نشان می‌دهد ایرانی‌ها جزو ۱۰ رتبه اول از نظر داشتن تجربه عاطفی منفی هستند. گزارش‌های زندگی روزمره نشان می‌دهند که مردم سر کوچک‌ترین موارد با یکدیگر دعوا می‌کنند.

بی‌اعتمادی و کامیابی
لگاتوم بر اساس ۱۲ شاخص میزان کامیابی ملت‌ها را اندازه‌گیری می‌کند، برخی از این شاخص‌ها عبارت‌اند از امنیت و ایمنی، محیط‌زیست، آموزش، سلامت، شرایط زندگی، کیفیت اقتصادی و همچنین سرمایه اجتماعی، سرمایه اجتماعی همان اعتماد به نهادها، سیاست‌های کشور، پول ملی، اعتماد به یکدیگر است، در آخرین گزارش رتبه شاخص کامیابی ایران از ۱۶۷ کشور ۱۲۶ است، که رتبه خوبی نیست. در همین شاخص مشخص است که اعتماد در ایران وضعیت خوبی ندارد.

ایرانیان در وضعیت بقا نه شکوفایی
رونالد اینگلهارت، جامعه شناس، فیلسوف سیاسی ( آمریکایی - فوت سال 2021 ) پیمایش‌هایی انجام داده است . بر اساس آنها بررسی می‌شود که هریک از جوامع آیا در مرحله سرپا نگه‌داشتن خود هستند یا در مرحله خود ابرازی، در اولی ارزش‌های بقا اهمیت دارد، در دومی ارزش‌های خود شکوفایی اهمیت دارد. بررسی های اینگلهارت ایران را جزو کشورهایی می‌داند که در وضعیت بقا است، یعنی هرکس می‌خواهد خودش را حفظ کند تا این‌که بخواهد ابراز و خودشکوفا شود.

قلمرو سازی با جامعه مدنی
راه خروج از این وضعیت این است که جامعه باید خودش قلمروسازی کند. قلمروسازی مستقل به کمک جامعه مدنی و سازمان‌های مردم نهاد است، تا جایی که امکان دارد باید حلقه‌های دوستی تشکیل دهیم، اصناف، نهادهای اجتماعی و محلی درست کنیم، این فعالیت‌ها در درازمدت می‌تواند پشتوانه درست کند. ده‌ها سازمان مردم نهاد همچنان دارند فعالیت می‌کنند، هنوز ابتکارهایی وجود دارد. جامعه ایران پتانسیل کارهای جمعی و تشکیل سازمان‌های مردم نهاد را دارد. ما باید قلمروزایی کنیم. امید می‌تواند بجای یک ایدئولوژی مخرب، با شکل اجتماعی، خلاق، توسعه‌ای، نهادسازی و قلمروسازی ظاهر شود و همچنان دلیل بقای ایران باشد. دو کلمه پایانی بگویم، بجای جنون زوال، نبوغ بقا داشته باشید.