کد خبر : 612426 تاریخ : ۱۴۰۳/۲/۹ - 03:53
مسعود نیلی، اقتصاددان تشریح کرد عوامل مؤثر در رشد اقتصاد رشد اقتصادی سال‌های ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۱ ناشی از سازوکارهای بلندمدت و عوامل پایدار رشد اقتصادی نبوده‌ است، بلکه درنتیجه شوک‌ها و نوسانات کوتاه مدت ایجادشده ‌است.

ستاره صبح- گروه اقتصاد: مسعود نیلی، اقتصاددان برجسته در مقاله مشترکی که با یاسر ملایی نوشته، آورده است: پرنوسان ترین بازه زمانی از لحاظ تورم 10 سال گذشته بوده که تورم بالا از سال ۱۳۹۷ آغازشده و همچنان ادامه دارد. وی با بررسی روندهای اقتصاد به این نتیجه رسیده که نوسانات و شوک‌های منطقه و جهان مثل جنگ اکراین باعث شده تا رشد اقتصادی ایران در 3 سال گذشته مثبت شود. نیلی معتقد است که روشن شدن موتور اقتصاد نیاز به سرمایه‌گذاری در بخش نفت و صنعت دارد. یکی از دلایل رشد صنعت شل کردن تحریم‌های نفتی آمریکا علیه ایران به ویژه در ارتباط با چین بوده است. این سیاست باعث شد تا ایران نفت بیشتری به چین و جاهای دیگر بفروشد. در ادامه گزیده نظرات وی را به نقل از جماران می‌خوانید.

بهره‌وری سرمایه ‌در ایران پایین است
سرمایه‌گذاری در ایران به تولید متناسب با خودش ختم نمی‌شود. هرچقدر موجودی سرمایه رشد کند، تولید داخلی هم رشد می‌کند. یعنی رشد موجودی سرمایه تعیین‌کننده رشد بلندمدت اقتصاد ایران است. جمع‌بندی اولیه به ما نشان می‌دهد که اقتصاد ایران در بلندمدت با رشد موجودی سرمایه رشد می‌کند و افت ‌و خیزهای کوتاه مدت آن، به ‌وسیله نوسانات درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت رقم زده می‌شود.

ارزش افزوده بخش نفت
تولید ناخالص داخلی ما نسبت به سال ۱۳۹۸ در مجموع، 13 درصد رشد کرده است. ایران کشوری است که نفت در آن نقش زیادی دارد. اثر مستقیم این‌که اگر تولید نفت افزایش پیدا کند، ارزش افزوده بخش نفت هم افزایش پیدا می‌کند و به‌اندازه سهمی که این بخش دارد به افزایش تولید ناخالص داخلی کمک می‌کند. ارزش افزوده بخش نفت نسبت به پایان سال ۹۸ بیش از 32.8 درصد رشد داشته که بیش‌ترین رشد را نسبت به بقیه بخش‌ها داشته است. افزایش تولید نفت اگر باعث افزایش صادرات ‌شود افزایش درآمدهای ارزی را در پی دارد. درآمدهای ارزی نفتی از حاصل‌ضرب دو مقدارِ صادرات و قیمت نفت حاصل می‌شود. قبل از تحریم، عامل اصلی نوسان درآمدهای ارزی ایران، نوسان قیمت نفت بوده است. اما بعد از تحریم، مقدار صادرات هم به عامل نوسان‌های دیگری تبدیل‌شده است. برای مثال در سال ۹۷ هم صادرات نفت و هم قیمت نفت کم شده و در مواقعی دیگر هردوی این متغیرها باهم افزایش پیداکرده‌اند. در سال‌های اخیر به علت اتفاقاتی که درنتیجه حمله روسیه به اوکراین در بازار نفت رخ‌داده، صادرات نفت ایران نسبتاً افزایش پیداکرده و از ۲۴ میلیارد دلار در سال ۹۹ به بیش از ۵۵ میلیارد دلار رسیده است. وقتی درآمدها افزایش پیدا می‌کند، واردات هم می‌تواند افزایش یابد. اگر به قیمت‌های ثابت ۱۴۰۱ واردات کالاهای غیرنفتی را ببینیم، رشد قابل‌توجهی کرده است. افزایش واردات، دسترسی واحدهای تولیدی عمدتاً صنعتی را به قطعات و مواد اولیه افزایش می‌دهد و باعث افزایش ارزش افزوده بخش صنعت می‌شود. به همین دلیل، در سه سال اخیر ما 21.2 درصد رشد ارزش افزوده بخش صنعت را داشته‌ایم که عمدتاً با محوریت نفت بوده است. هنگامی‌که تولید صنعتی افزایش پیدا می‌کند، تقاضا برای خرده‌فروشی، عمده‌فروشی و حمل‌ونقل و سایر موارد هم افزایش پیدا می‌کنند که این موضوع باعث رشد بخش خدمات می‌شود. به همین دلیل بخش خدمات ایران هم در سه سال اخیر 11.7 درصد رشد داشته است.

تولید ناخالص داخلی کجا مصرف می‌شود؟
تولید ناخالص داخلی می‌تواند به چهار حالت مصرف شود؛ مصرف خانوار، مصرف دولت، سرمایه‌گذاری و تغییر در موجودی انبار. دولت می‌تواند با مصرف بیشتر که معادل کالای عمومی است، رفاه را افزایش دهد اما این عامل در سال‌های اخیر تغییر زیادی نداشته است. علی‌رغم رشد بالای اقتصاد ایران در سه سال گذشته، سرمایه‌گذاری رشد ناچیزی کرده است. به ‌صورتی که سرمایه‌گذاری در سال ۱۴۰۰ حدود نصف سرمایه‌گذاری در سال ۱۳۹۰ بوده است. اتفاق جالبی که در سه سال افتاده است این است که افزایش تولید، بهار بخشی که به مصرف خانوارها رسیده، عمدتاً به موجودی انبار اضافه‌شده است. ۱۶ تغییر در موجودی انبار ایجادشده که یا ناشی از کاهش تقاضا از سمت خانوارهاست یا ناشی از عدم ‌قطعیت‌ و انتظارات تورمی است. روند صعودی تغییر در موجودی انبار در اقتصاد ایران، حاکی از ناکارایی‌ است. جمع‌بندی مصارف نشان می‌دهد افزایش موجودی انبار، بیش‌ترین رشد مصارف را با 52.3 درصد داشته است.

رشد منفی موجودی سرمایه در بخش صنعت و نفت
رشد موجودی سرمایه در اقتصاد ایران به صفر رسیده است. یعنی از سال ۱۳۹۶ به بعد، به همان مقداری که در اقتصاد ایران استهلاک داریم سرمایه‌گذاری انجام‌شده است. آن چیزی که عمدتاً برای ما رشد ایجاد می‌کند، موجودی سرمایه در بخش‌های صنعت و نفت است. اما موجودی سرمایه در این دو بخش رشد منفی داشته‌اند. یعنی از سال ۱۳۸۹ به بعد و ۱۳۹۶ برای بخش صنعت، موجودی سرمایه این دو بخش کوچک می‌شود و ساختمان‌ها و ماشین‌آلاتی که در قدرت تولید این دو بخش هستند ضعیف‌تر می‌شوند. می‌توان گفت که با رشد منفی موجودی سرمایه در این دو بخش، موتور رشد اقتصادی ما خاموش است و آن چیزی که باعث افزایش موجودی سرمایه می‌شود، سرمایه‌گذاری در بخش مسکن و خدمات است.

رشد اقتصادی ناشی از نوسانات و شوک‌ها بوده‌اند
رشد اقتصادی سال‌های ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۱ ناشی از سازوکارهای بلندمدت و عوامل پایدار رشد اقتصادی نبوده‌ است، بلکه درنتیجه شوک‌ها و نوسانات کوتاه مدت ایجادشده ‌است. بنابراین ادامه رشد با ماهیت شرایط فعلی، تنها با ادامه افزایش تولید، صادرات یا افزایش قیمت نفت امکان‌پذیر است.

نیاز به جذب سرمایه
اگر بخواهیم تا سال ۱۴۱۰ مقدار ۱/۷ درصد رشد اقتصادی داشته باشیم باید رشد ۴/۵ درصدی در سرمایه‌گذاری ایجاد کنیم که در 10 سال گذشته چنین تجربه‌ای را نداشته‌ایم. اگر بخواهیم رشد ۴/۳ درصد تولید را تجربه کنیم، باید شاهد رشد ۱۵ درصدی در سرمایه‌گذاری سالانه باشیم. توجه به این نکته ضروری است که متوسط رشد سرمایه‌گذاری ما در سال‌های گذشته هیچ‌وقت از ۷/۵ درصد بیشتر نشده است. برای رشد ۵/۸ درصدی در تولید انتظار داریم، رشد ۲۰ درصدی در سرمایه‌گذاری داشته باشیم.