کد خبر : 612046 تاریخ : ۱۴۰۳/۱/۲۱ - 03:10
ابراهیم بهادرانی، مشاور عالی رئیس اتاق بازرگانی تهران در گفت‌وگو با ستاره صبح: شوک سیاسی کنترل قیمت ارز را غیر ممکن می‌کند ستاره صبح، فائزه صدر: افزایش ۲۴۵ درصدی نرخ ارز طی3 سال، نمایندگان حامی ابراهیم رئیسی را به انتقاد از عملکرد دولت او وا داشته است.

روز گذشته جواد نیک بین، نماینده کاشمر در صحن علنی خطاب به دولت گفت: «رئیس‌جمهور در گذشته تاکید داشت که چطور یک جوان می‌ تواند با این افزایش قیمت سکه، مهریه همسر خود را پرداخت کند؟! در حالی که در آن مقطع قیمت سکه ۱۴ الی ۱۵ میلیون تومان بود. امروز قیمت سکه از ۴۵ میلیون تومان هم عبور کرده است.» ستاره صبح در گفت‌وگو با ابراهیم بهادرانی به بررسی عملکرد بانک مرکزی پرداخته که در ادامه می‌خوانید:

در جریان التهابات بازار ارز چه سهمی برای دولت قائل هستید؟ آیا دولت درباره تبعات اقتصادی تنش منطقه آمادگی داشت یا خیر؟
کاری که دولت و بانک مرکزی انجام می‌دهند این است که بانک مرکزی نرخ ارز را سرکوب کند و دولت نیز نرخ کالاها را پایین نگه دارد.
در مورد ارز علاوه بر سرکوب قیمت ارزپاشی هم رخ می‌دهد. برای پایین نگه داشتن نرخ ارز، تزریق بیشتری به بازار آزاد دارند و همین اقدام بانک مرکزی باعث می‌شود ارز به قیمت واقعی فروش نرود.
ماجرای فنر فشرده شده ارز همین است و وقتی شوک های سیاسی پیش می‌آید کنترل فنر از دست دولت در می‌رود و نرخ ارز جهش پیدا می‌کند.
بانک مرکزی تا چه زمانی می‌تواند در برابر فاصله‌ای که بین ارز دولتی و ارز آزاد ایجاد شده تماشاگر باشد. نرخ واقعی ارز در بازار ناگزیر قیمت ارز دولتی را هم بالا می‌برد.
اگر به برنامه های گذشته توجه کنیم به طور مثال در برنامه چهارم و پنجم ارز تک نرخی مطرح شده بود که کمترین خیر آن برچیده شدن فساد و رانت بود.
قرار بود هر سال به اندازه تورم داخلی منفی تورم خارجی به قیمت ارز اضافه شود که این حالت فشردگی پیش نیاد. اما دولت‌ها زیر بار انجام این کار نرفتند.
بی توجهی به این اقدام مهم و جدی نگرفتن موضوع ارز تک نرخی موجب شده بانک مرکزی و دولت با هر شوک سیاسی تماشاچی التهاب بازار‌ها باشد و درباره ناتوانی در مدیریت و کنترل شرایط مورد اتهام قرار بگیرد درحالیکه چاره کار تک نرخی شدن ارز است که در برنامه های دولت پیش بینی شده بود.
با اینکه حرکت افزایشی قیمت ارز به دنبال جنگ در منطقه، تنش در دریای سرخ و حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق رخ داده است اما نمی‌توان سهم نقش دولت در التهابات بازار داخلی را نادیده گرفت.
اگر دولت پیش بینی های لازم را داشت، نرخ‌ها واقعی بودند و با فشار قیمت ارز را پایین نگه نداشته بود؛ افزایش نرخ ارز تا این حد بالا نمی‌بود.
طبیعی است که به دنبال شوکی سیاسی نرخ ارز درصدی افزایش قیمت را تجربه کند ولی این افزایش نباید ۱۰ یا ۲۰ درصدی باشد.نرخ ارز در مدت زمان کوتاهی از ۵۰ هزار تومان به ۶۵ هزار تومان رسیده است. این رقم حتی از پیش بینی نرخ واقعی ارز نیز بالاتر است. نوسان نرخ ارز به بخش های مختلف اقتصاد از جمله بخش واقعی اقتصاد و تولیدکنندگان ضرر می‌زند.

آیا نرخ برابری دلار و ریال همچنان ظرفیت صعود دارد یا خیر؟
بله این احتمال وجود دارد. چون دولت سرکوب قیمت می‌کند طبیعی است که نرخ‌ها بعد از دوره‌ای سرکوب با فرصتی که دست می‌دهد از جمله با تنش های سیاسی جهش پیدا کنند.
اگر سیاست‌گذار زیربنای ارزی را به درستی نچیند و برنامه ریزی اصولی نداشته باشد باز هم شاهد افزایش جهشی نرخ در مقاطع مختلف خواهیم بود به ویژه که اگر باز هم سعی شود به جای کار کارشناسی و اصولی با سرکوب ارزی قیمت را کنترل کنند.

اگر در تیم اقتصادی دولت حضور داشتید برای کنترل و بهبود شرایط فعلی چه نسخه‌ای ارائه می‌کردید؟
تا زمانی که فضای کسب و کار برای بخش خصوصی هموار نشود و تا زمانی که بخواهیم با سرکوب جلوی افزایش قیمت را بگیریم وضعیت به همین منوال خواهد بود.
اقتصاد در کشورهای پیشرفته ترکیبی از علم و قانون است. اقتصاد را ما اختراع نکرده ایم، قواعد این علم پیش از ما پرورده و آزموده شده است. قوانین علم اقتصاد باید رعایت شود نمی‌توانیم در صحنه‌ای علمی که اصول و قاعده دارد، و دو دو تا چهار تا دارد و قابل محاسبه و پیش بینی پذیر است احساساتی عمل کنیم و توقع داشته باشیم قواعد برای ما عوض شوند و معجزه کنند.
تصمیمات خلق الساعه و کوتاه مدت دیگر جواب نمی‌دهد. دولت باید بپذیرد که با ده سال سرکوب قیمت نمی‌توان توقع کرد نرخ‌ها کاهش پیدا کنند.
فضای کسب و کار در کشورمان مطلوب سرمایه‌گذاران نیست. درحالیکه تنها روش کاهش نرخ ارز، رونق دادن به اقتصاد واقعی است.
با تورم ۴۰ درصدی نمی‌توان پیش بینی وضعیت داشت و نمی‌توان سرمایه‌گذاری کرد. اقتصاد ما بیماری های فراوانی دارد که باید یک به یک توسط متخصصین معالجه شود. با مسکن و نوازش نمی‌شود این درد‌ها را بهبود داد. سرکوب قیمت یک مسکن است که درد را درمان نمی‌کند.