کد خبر : 601885 تاریخ : ۱۴۰۲/۱۲/۱۹ - 01:56
اکثریت، اقلیت، تصویر حال و آینده/علی صالح‌آبادی– مدیرمسئول انتخابات مجلس دوازدهم جمعه گذشته (11 اسفند) با مشارکت 41 درصدی برگزار شد. پیام عدم مشارکت اکثریت، برای حال و آینده چیست؟ نوشتار پیش رو به آن می‌پردازد:

1-جمعیت کشور با احتساب ایرانیان خارج از کشور حدود 89 میلیون نفر است. وزارت کشور اعلام کرده 61 میلیون نفر واجد شرایط رأی دادن هستند. بر این اساس 25 میلیون نفر رأی دادند و 36 میلیون نفر رأی ندادند. این اتفاق نشانه نارضایتی اکثریت از مجلس کنونی و آن‌هایی است که قرار است به مجلس بعد راه یابند.

2- آمار رای‌های باطله دقیقا مشخص نیست و گمانه‌زنی درباره آن وجود دارد که لازم است وزارت کشور آمار آرای باطله و مخدوش را اعلام کند. اگر رقم دقیق آرای باطله اعلام شود درصد واقعی رأی‌دهندگان مشخص خواهد شد.

3-اخذ رأی با کارت ملی، گواهینامه رانندگی و پاسپورت تاکنون در هیچ انتخاباتی سابقه نداشته است. ازآنجا که کارت ملی افراد در اختیار نهادهای حاکمیتی، مدارس و ... است احتمال سوءاستفاده از آن وجود دارد که نمونه‌های آن‌هم دیده‌شده است. پرسش این است که چرا وقتی افراد شناسنامه‌ دارند اجازه اخذ آراء با مدرک شناسایی دیگر داده می‌شود. افکار عمومی دراین‌باره قانع نیست و شبهه دارد.

4-کشورهای پیشرفته دهه‌هاست که از انتخابات تمام الکترونیکی استفاده می‌کنند. نتیجه هم آنلاین اعلام می‌شود و به دلیل سلامت، آزادی و رقابتی بودن انتخابات نتیجه از سوی بازنده‌ها پذیرفته می‌شود و برخلاف انتخابات ایران مناقشه و بگومگو صورت نمی‌گیرد. چرا حاکمیت همچنان از انتخابات سنتی و دستی که در دنیا منسوخ‌شده، دست نمی‌کشد؟

5-پرسش حقوقی این است که اقلیت با درصد پایین مثلاً در تهران با کسب کمتر از پنج یا 10 درصد آرای واجدین شرایط می‌توانند به نمایندگی از اکثریت تصمیم بگیرند یا خیر؟

6-نمایندگان دوره اول، دوم و سوم مجلس اگر بیشتر از 50 درصد رأی کسب می‌کردند وارد مجلس می‌شدند نه با کسب ۲۰ درصد آرا. به همین دلیل بود که نمایندگان مجالس اول، دوم و برخی مجالس دیگر از پشتوانه مردم برخوردار بودند.

7-مشارکت و تعیین سرنوشت باعث مشروعیت و مقبولیت ملی و بین‌المللی می‌شود. محمدجواد ظریف، وزیر خارجه پیشین در مذاکرات به غربی‌ها می‌گفت: من نماینده دولتی هستم که 73 درصد آرای ملت را با خود دارد و مجلس دهم هم از 62 درصد آرای مردم برخوردار است، حالا امیر عبداللهیان لابد به غربی‌ها خواهد گفت: من نماینده دولتی هستم که با کسر آرای باطله (13 درصد) بیشتر از 35 درصد آرای مردم را دارد و مجلس هم با کسر آرای باطله کمتر از 40 درصد پشتوانه مردم را با خود دارد.

8-صداوسیما و رسانه‌های اصولگرا بی‌سابقه‌ترین تبلیغات را انجام دادند؛ اما شکست خوردند زیرا اکثریت به آن‌ها «نه» گفتند.

9-محمدتقی مصباح یزدی به «رأی و جمهوریت» اعتقاد نداشت او گفته است: «رأی مردم هیچ اعتبار شرعی و قانونی ندارد». (مجله پرتو سخن، سال 1384)، مصباح یزدی و پیروانش به دنبال تشکیل حکومت اسلامی بودند نه جمهوری اسلامی که محصول انقلاب است و 98.2 درصد آرای مردم ایران را در سال 135۸ داشت.

10-جبهه پایداری در مجلس دهم 35 نماینده داشت. به گفته منصور حقیقت‌پور نماینده پیشین مجلس و از مشاورین علی لاریجانی: جبهه پایداری در مجلس یازدهم حدود 180 کرسی دارد. پست‌ها در دولت سیزدهم بعضاً با فشار این جریان به افراد همسوی این جبهه داده‌شده است. این جمعیت مجلس آینده را هم قبضه کرده‌اند، بنابراین سالی که نکوست از بهارش پیداست.

ادبیات پایداری‌ها!

1-سید محمود نبویان نفر اول تهران: کسی که ولایت‌فقیه را قبول ندارد. مرتد است و باید اعدام شود. وی همچنین درباره بی‌حجابان گفته: آشوب‌طلبان آدم‌های هوس‌باز و به دنبال فحشا و هوسرانی در جامعه هستند.

2-حمید رسائی، منتخب دوم تهران: او درباره اعتراضات سال قبل گفته: تمام خواسته این‌ها از آزادی همین است که هر شب با یکی بخوابند و مثل حیوان بچرند. روزنامه جوان روز پنج‌شنبه به رفتار رسائی واکنش نشان داد و نوشت: رسائی رد صلاحیت شده چند دوره پیش این بار با توهین به قهرمان ملی، حاج قاسم را با ابوموسی اشعری مقایسه کرده است.

3-موسی غضنفر آبادی، منتخب نماینده کنونی و منتخب مجلس آینده گفته: زنان بی‌حجاب را با جریمه باید نقره‌داغ کرد. (رویداد 24)

4-قاسم روان‌بخش منتخب قم گفته: اولویت برنامه‌هایم در مجلس آینده حجاب و صیانت از فضای مجازی است.

5-رسول بخشی دستجردی، منتخب اصفهان گفته: ریال در برابر دلار ایستاده و باید دید دلار زمین می‌خورد یا ریال.

به نظر می‌رسد این جماعت که در مجلس کنونی هستند و کسانی که به مجلس آینده راه‌یافته‌اند، درک و فهم درستی از تحولات جامعه، پیچیدگی‌های قانون‌گذاری و اداره کشور ندارند. در حالی که مردم کمرشان زیر تورم، گرانی خردشده و وضعشان رو به بدی است، آن‌ها به دنبال اعدام، نقره‌داغ کردن زنان بی‌حجاب، شکست دادن «دلار» از طریق «ریال» و به دنبال طرح‌های شکست‌خورده مبارزه باحجاب و کنترل فضای مجازی هستند.

وقتی چنین سخنانی گفته می‌شود و چنین افرادی از فیلترهای نظارتی عبور می‌کنند و به مجلس راه پیدا می‌کنند و در مقابل افراد باتجربه دارای دانش سیاسی، اقتصادی و روابط خارجی رد صلاحیت می‌شوند مردم به ویژه جوانان تصور بدی از شرایط حال و آینده پیدا می‌کنند و وضع به گونه‌ای می‌شود که بر اساس پژوهش های انجام شده در «رصدخانه مهاجرت ایران» نرخ ماندگاری دانشجویان ایرانی در خارج، سال 57 حدود 10 درصد بوده، اما اکنون این نرخ به حدود 90 درصد رسیده است.