کد خبر : 601677 تاریخ : ۱۴۰۲/۱۲/۲ - 03:14
مهدی پازوکی، اقتصاددان در گفت‌وگو با ستاره صبح آنلاین: اقتصاد رانتی به‌جای کارآفرین بابک زنجانی تولید می‌کند/ فساد، نتیجه اقتصاد رانتی است ستاره صبح، فائزه صدر: به نظر می‌رسد پرونده بابک زنجانی بعد از یک دهه جنجال و ابهام به فصل پایانی خود رسیده است. بعد از مصادره اموال بابک زنجانی در داخل کشور و به‌روزرسانی باقیمانده بدهی وی، دو میلیارد و هفتصد میلیون دلار طلب دولت از او، از طریق اموالی که در 6 کشور دیگر داشت به خزانه بانک مرکزی منتقل شد. این جوان گمنام که در دوره دولت محمود احمدی‌نژاد یک‌شبه به تاجری سرشناس تبدیل شد، مواردی نظیر جعل سند، جعل حواله‌های ارزی و جعل دستور انتقال بین بانک‌ها را در پرونده خود دارد. ستاره صبح در گفت‌وگویی با مهدی پازوکی به بررسی پدیده بابک زنجانی و نسبتی که پرونده او با اقتصاد و سیاست کشور دارد پرداخته که در ادامه می‌خوانید:

  افرادی مثل بابک زنجانی چگونه در درون یک اقتصاد متولد می‌شوند و رشد پیدا می‌کنند؟ آیا بابک زنجانی‌ها محصول سیستم اقتصادی کشور هستند یا اقتصاد از حضور چنین افرادی تأثیر گرفته است؟
آثار اقتصادی و اجتماعی یک اقتصاد رانتی، شکل گرفتن افرادی مثل بابک زنجانی است. آدم‌هایی مثل بابک زنجانی، مه آفرید خسروی، شهرام جزایری و... در یک اقتصاد رانتی به وجود می‌آیند.
این افراد دارای ثروت پدری نبودند. کارآفرین، کارفرما و نوآور اقتصاد نیستند و از طریق رانت و زد و بند به ثروت نجومی رسیده‌اند.
تنها هنر بابک زنجانی این بود که چند میلیارد دلار سرمایه ملی و پول مردم ایران را به خارج از کشور منتقل کرد که چنین کاری از هرکسی برنمی‌آید. هنوز هم این سؤال وجود دارد که این پول‌ها به چه میزان، از چه طریقی و در چه بستری پول‌شویی می‌شدند؟! فساد، ثمره اقتصاد رانتی است. بعد از انقلاب طبقه‌ای نوکیسه در کشور ایجاد شد. این طبقه که محل زیست افرادی چون بابک زنجانی است، در سایه اقتصاد رانتی و بهره‌مندی از مواهب نزدیک شدن به قدرت توانستند به ثروت‌های نجومی برسند. وقتی التهابات اقتصادی تورم را افزایش می‌دهد و معیشت خانوار ایرانی سخت می‌شود، شرایط برای این طبقه نوکیسه موهبت و نوید ثروت بیشتر است.
اگر تحریم‌ها برای مردم مشکلاتی خلق کرد، زندگی سخت شد، خرید خانه به رؤیا می‌ماند، ازدواج جوانان مشکل شده و روابط خانوادگی رو به گسست رفته؛ اما در مقابل همین عامل تحریم برای عده‌ای نعمت بود.
بخشی از جامعه زیر سایه تحریم به ثروت نجومی رسیده است. قبل از تحریم این‌همه ایرانی سرمایه‌های خود را از کشور خارج نمی‌کرد، امروز ایرانیان در خارج از کشور طبقه برخوردار و ثروتمندی را تشکیل داده‌اند که سرمایه‌هایشان می‌تواند هر کشور مهاجرپذیری را منتفع کند.
بخشی از اقتصاد کشورهایی نظیر اسپانیا، کانادا، ترکیه، گرجستان، آذربایجان و امارات مدیون ایرانیانی است که سرمایه از کشور خارج کرده‌اند. قسمت اعظم این سرمایه‌ها محصول رانتی است که در کشور وجود دارد.

 

  نقش نظام سیاسی و ارکانی مثل دولت و مجلس در میدان دادن به افرادی مثل زنجانی چگونه تحلیل می‌شود؟
رشد سرطان گونه افرادی مثل بابک زنجانی، نتیجه حمایت از آن‌ها است. چهار نفر از وزرای دولت محمود احمدی‌نژاد، بابک زنجانی را تأیید کردند. بنابراین سیستم باید پاسخگو باشد.
کسانی که با رفتار و کردارشان موجب تحریم کشور شدند، کسانی که از تحریم حمایت کردند و کسانی که تحریم را نعمت می‌دانستند، باید پاسخگو باشند. بابک زنجانی‌ها مولود تداوم تحریم هستند. امروز هم تحریم وجود دارد، فضای اقتصاد تحریمی همچنان آبستن بابک زنجانی‌ها است.
بابک زنجانی یک شرکت هواپیمایی داشت. در دولت‌های نهم و دهم اخبار تلویزیون ما زمان قابل‌توجهی را به پخش خبرهای این شرکت اختصاص می‌داد. سازمان صداوسیما که اجازه نداده سلایق و عقاید متنوع گروه‌های مختلف این کشور از تریبون رسانه ملی استفاده کنند، زمان قابل‌توجهی را برای مشروعیت بخشی به فعالیت‌های اقتصادی بابک زنجانی اختصاص داده بود و برای شرکت‌ها و هولدینگ های او تبلیغ می‌کرد.
از روزی که بابک زنجانی مطرح شد مشخص بود که این پسر جوان به چاه نفت متصل شده است وگرنه یک فرد عادی ولو اینکه از طبقه ثروتمند جامعه برخاسته باشد، نمی‌تواند این‌طور ریخت‌وپاش کند.
بابک زنجانی در پروژه فساد اقتصادی تنها نبود. یکی از دلایل تخفیف در حکم اش همین بود، زیرا او حمایت می‌شد. تیمی پشت بابک زنجانی بود که افرادی عادی نبوده و نیستند. در حقیقت زنجانی برای یک گروه کار می‌کرد، گروهی که نمی‌توانستند مثل او جلوی دوربین باشند، رسانه‌ای شوند، به سفر بروند و یا وقتی دردسر پیش آمد در دادگاه حضور پیدا کنند. این فساد مهره‌هایی چون بابک زنجانی دارد.
به‌عنوان فردی که در جوانی سهمی در انقلاب داشت عرض می‌کنم، اگر با نگاهی دیگر به ماجرای بابک زنجانی و بابک زنجانی‌ها بنگریم متوجه می‌شویم که وضعیت نامطلوبی که در اقتصاد و تولید ایجادشده محصول اشتباهاتی است که چهار دهه مرتکب شده‌ایم.
اوایل انقلاب به‌ناحق کارآفرینان و فعالان اقتصادی واقعی را از کشور راندند و اموالشان را مصادره کردند. خیامی‌ها؛ حاج محمدتقی برخوردار، صاحب پارس الکتریک؛ ایروانی، صاحب کفش ملی؛ لاجوردی، صاحب گروه صنعتی بهشهر و دیگران، این‌ها ولی‌نعمتان اقتصاد کشور بودند.
اموال این افراد وطن‌پرست، کارآفرین، خلاق و خیر به‌ناحق مصادره شد؛ تولید و اقتصاد کشور را از دست توانمندان گرفتیم و به ناکارآمدترین‌ها سپردیم. آیا بابک زنجانی هم با خلاقیت، تلاش و دسترنج اش تولیدکننده شده بود؟! آن‌هایی که این افراد را از چرخه اقتصاد حذف کردند باید توبه کنند. چون کسانی مثل حاج محمدتقی برخوردار را کنار زده و فردی مثل بابک زنجانی را وارد میدان کردند.

 

  آیا می‌توان گفت با استمرار وضعیت تحریم، عدم شفافیت و اقتصاد رانتی در آینده نیز بابک زنجانی‌های جدیدی معرفی خواهند شد؟
به‌عنوان یک اقتصاددان با هرگونه رانت اقتصادی مخالفم زیرا رانت فساد اقتصادی است. درآمدی که از نوآوری، تلاش و کوشش حاصل نشود، رانتی است.
پیشرفت و توسعه ایران برای یک رانت‌خوار مهم نیست. این افراد تنها به منافع شخصی خود می‌اندیشند و در چهارچوب منافع شخصی درآمدهای رانتی را افزایش می‌دهند
تا زمانی که سیستم علمی و کارشناسی بر نظام تصمیم سازی کشور حاکم نشود و نظام تصمیم گیر کلان کشور به دنبال منافع ملی نباشد حضور و ظهور بابک زنجانی‌ها در پیچ‌وخم اقتصاد رانتی طبیعی است. وقتی منافع بخش بزرگی درگرو استمرار تحریم و ملتهب بودن فضای سیاسی و اقتصادی کشور است، چگونه می‌توان انتظار بهبود شرایط داشت؟!