به نظر شما چرا دولت تاکید فراوانی بر وضع مالیات برای لایحه بودجه سال آینده را دارد؟ شرایطی که امروز در اقتصاد به وجود آمده تورم پیاپی چند ساله است. اکنون ششمین سال تورم بالا در اقتصاد ایران در حال وقوع است. در 100 سال گذشته هیچ دورهای در تاریخ ایران شش سال پیدرپی مردم تورم بالا را تجربه نکرده بودند. این اولین باری است که در اقتصاد همچنین اتفاقی میافتد. اما باوجود این بنده تاکنون ندیدهام اقتصاددانان نسبت به چالش تداوم طول دوره تورمی گزارشی بنویسند. عمدتاً نسبت به عدد تورم گزارشاتی منتشر میشود اما در مورد طول دوره تورمی تاحالا مشاهده نشده گزارشی جامع نوشته شود. باوجود اینکه شش سال از تورم بالا در کشور میگذرد پیش بینیها حاکی از آن است که در سال 1403 هم تورم بالا ادامه داشته باشد. نمودار نرخ تورم روند کاهشی را نشان نمیدهد. از سوی دیگر شاهد هستیم دولت و مجلس دستبهدست هم دادهاند که به مالیات ستانی از مردم روی بیاورند. در حقیقت از یک سو تورم بر بسیاری از اقشار جامعه فشار میآورد و قدرت خرید آنها را کاهش میدهد از سوی دیگر مردم از موضوع دیگری هم تحتفشار قرار میگیرند به نام مالیات. اخباری منتشر شده که در سال آینده یک درصد به مالیات بر ارزش افزوده اضافه شده است. یعنی از 9 درصد به 10 درصد تبدیل شده است. اگر این خبر درست باشد یعنی افزایش مالیات، عموم مردم را شامل خواهدشد. زیرا مالیات بر ارزش افزوده بر همه کالا و خدمات نهایی بسته میشود. از سوی دیگر دولت و مجلس تلاش میکنند با بهانه و روشهای مختلف فشار مالیاتی را افزایش دهند. بنده مخالف مالیات نیستم. اما هر سیاست درستی اول در زمان درست و دوم به نحو درست باید اجرا شود. اکنون هشت دهک درآمدی قدرت خریدشان بسیار کاهش پیداکرده و این دهکها اگر تحتفشار مالیاتی هم قرار بگیرند، رکود و فقر تشدید میشود. به صلاح اقتصاد نیست که اکنون به سیاستهای مالیاتی اتکا شود. در این شرایط اقتصادی سیاستهای بدهی محور برای دولت و اقتصاد به مراتب از سیاستهای مالیات محور کارآمدتر و مناسبتتر است. اما متاسفانه مشاهده میشود دولت و مجلس برای پوشش کسریهای بودجه و برای نیازهای مختلف دست به ابزار مالیات میبرند. از یک طرف دهکهای درآمدی به دلیل شش سال تورم پیاپی قدرت خریدشان پایین آمده و دستمزدها متناسب با تورم افزایش پیدا نکرده است. از سوی دیگر فشار مالیات هم در حال افزایش است و این مفهومش این است که طبقه متوسط به پایین در دو آسیاب تورم و مالیات قرار گرفتهاند. بخش تولید به دلیل تحریمها و مشکلات دیگر اقتصادی قدرت تولید را از دست داده است و بیشتر از این اگر به شرکتها و مردم فشار وارد شود شرایط اقتصاد بیش از این وخیم خواهد شد. لذا در شرایط کنونی اتکای دولت به سیاستهای تشدید مالیاتی توصیه نمیشود.
نظر شما درباره افزایش قیمت نرخ ارز یا قیمت سوخت چیست؟ آیا میتوان از این طرق کسری بودجه را تأمین کرد؟ بهترین توصیه بنده این است که دولت فعلاً تا سیاستهای خود را بتواند اصلاح کند و فرجی در آینده پیش بیاید به صورت ناچاری دست به سیاست بدهی محوری ببرد. نسبت بدهی داخلی به تولید حدود 25 درصد است و تا عدد 60 و 70 درصدی میانگین جهانی فاصله معنادار دارد. بنابراین میتوان با اتکا بر سیاست بدهی، زمان خرید تا اندکی اوضاع اقتصادی احیا شود. البته این پیشنهاد در صورتی است که دولت قصد احیای اقتصاد را داشته باشد. به طور مثال میتوان گفت وقتی خانهای سقفش در حال ریزش است و پول تعمیر آن وجود ندارد بهتر است از دیگران قرض گرفت تا سقف خانه تعمیر شود از سوی دیگر تلاش شود تا درآمد کسب کرد و بدهی به دیگران پرداخت شود. این قرض گرفتن بهتر از آن است که سقف خانه فروبریزد و زندگی را نابود کند. در شرایط کنونی اتکای دولت به بدهی به مراتب مناسبتر از سیاست افزایش قیمت بنزین، یا دلار و یا مالیات است. متاسفانه دولت هنوز درک درستی از شرایط اقتصادی ندارد و هر گونه سیاست تشدید مالیاتی میتواند اوضاع را وخیمتر کند. هرگونه سیاست افزایش قیمت که دست در جیب مردم میکند اکنون زمانش نیست و منجر به رکود اقتصادی و تشدید نارضایتی میشود و طبقه متوسط را نابود میکند.