تعداد تلفات بالای اسرائیل در یک روز در خان یونس چه تأثیری بر روند جنگ میگذارد و آیا باعث عقبنشینی اسرائیلی از مواضع خود میشود یا خیر؟
تلفاتی که روز گذشته نظامیان اسرائیلی متحمل شدند فشار بر دولت نتانیاهو را بیشتر خواهد کرد. تاکنون شاهد بودیم که خانواده اسیران اسرائیلی در دست حماس با تجمع در مقابل منزل نتانیاهو تلاش کردند دولت نتانیاهو را برای توقف جنگ تحت فشار قرار بدهند. از سوی دیگر در عرصه بینالمللی شاهد فشار های بیشتری بر اسرائیل هستیم. روز سهشنبه نشستی در سطح وزرای امور خارجه در شورای امنیت تشکیل شد. مهمترین دستور کار این نشست پیدا کردن راهکار برای توقف حملات اسرائیل به غزه بود. تا مادامی که آمریکاییها اراده جدی برای تحت فشار قرار دادن نتانیاهو برای عقبنشینی نداشته باشند اتفاقی در غزه نخواهد افتاد. بقای نتانیاهو در ادامه جنگ است. او نمیخواهد بدون دستاورد جنگ پایان یابد و عقبنشینی کند. از طرفی دیگر شرط حماس برای آزادسازی اسرا خاتمه دائمی جنگ است و نه آتشبس موقت. دولت اسرائیل در این جنگ بسیاری از خط قرمزهای خود را رد کرده است. ازجمله اینکه پیشازاین نسبت به گروگانگیری و کشته شدن نظامیانش حساس بود، در یک مورد برای یک سرباز در سال 2016، حدود 1200 فلسطینی را آزاد کرد. اما اکنون در یک روز 50 نفر کشته میشوند و 200 نفر هم در دستان حماس زندانی هستند. اسرائیل اعلام کرده اگر اتفاقی برای این تعداد گروگان بیفتد بهایی برای نابودسازی حماس است. به نظر نمیرسد تلفاتی که اسرائیل بر سر غزه متحمل شده موجب عقبنشینی نتانیاهو شود.
با توجه به عقبنشینی برخی لشگرهای اسرائیل از منطقه غزه آیا این احتمال وجود دارد که اسرائیل خود را برای جنگ در یک جبهه دیگر آماده میکند؟ اسرائیل و آمریکا به این موضوع واقف هستند که حزبالله نمیخواهد وارد جنگ گسترده شود. هرچند اقدامات حزبالله در شمال اسرائیل باعث شده بخشی از نظامیان اسرائیلی زمینگیر شوند. از طرفی دیگر در سه ماه گذشته شاهد عقبنشینیهای تاکتیکی و ورود نیروهای جدید به غزه بودهایم. اما موضوعی که اکنون محل بحث است این است که پس از توقف حملات سرنوشت غزه چه خواهد شد؟ آمریکا و اروپا اخیراً روی راهحل یک کشور دو ملتی اصرار میورزند. آنهم به این دلیل است که میخواهند کشورهای عربی را تحت فشار قرار دهند تا دولتهای عربی در فلسطین مسئولیت قبول کنند و هزینههای بازسازی این منطقه را بپردازند. تا زمانی که مطمئن شوند حماس دیگر در غزه نقشآفرین نخواهد بود به نظر نمیرسد شاهد اتفاق جدیدی در این سرزمین باشیم.
به نظر شما همچنان باید شاهد کشتار بیشتر مردم غزه توسط اسرائیلیها باشیم؟ مهمترین پارامتری که اسرائیلیها اکنون برای تحت فشار قرار دادن حماس و جبهه مقاومت دارند کشتار بیشتر فلسطینیها است. اینکه گفته میشود بیش از 500 هزار فلسطینی به دلیل محاصره تحت شرایط سخت زندگی میکنند نشان میدهد اسرائیل تنها اهرمی که دارد موضوع تداوم حملات به نوار غزه است.
برخی از گروههای مقاومت مانند مقاومت اسلامی و حوثیها واکنش نشان دادند و به آمریکا حمله کردند آیا به نظر شما این اقدامات بازدارندگی لازم را داشته است؟ اقدامات جبهه مقاومت باهدف بازدارندگی انجام میشود. این گروهها به دنبال این هستند که آمریکا و غرب را تحت فشار قرار دهند که اسرائیل حملات خود را متوقف کند. اما به نظر نمیرسد که این موضوع باعث شود آمریکاییها سیاست خود را در قبال حمایتهای همهجانبه از اسرائیل تغییر دهند. حتی دولتهای اروپایی مانند انگلیس بیشتر با آمریکا برای حمله به مقاومت هماهنگ شدهاند. بنابراین راهکار توقف حملات اسرائیل، تصمیمگیری درباره آینده غزه است. تحرکاتی هم که بلینکن در حال انجام دادن است مربوط به آینده اداره غزه است. پیشنهاداتی مانند یک کشور دو ملت هم برای عقب راندن مقاومت از مواضع خود است.
شما میفرمایید میدان در عقب راندن اسرائیلی نقشی نداشته آیا بهتر نبود به جای میدان از دیپلماسی در عقب راندن اسرائیل استفاده میشد؟ اگر میدان به این صورت وارد موضوع نمیشد شاید آمریکا و انگلیس در تنگنای کمتری قرار میگرفتند که بخواهد اسرائیل را تحت فشار قرار بدهند. اقدامات میدانی در عرصه جهانی باعث میشود که موضوع فلسطین بیشتر در مجامع بینالمللی مطرح شود. موضوع فلسطین تنها به حماس محدود نمیشود بلکه در سطح کشورهای اسلامی مطرح است. حوثیها تلاش کردند تا حدودی بر تحولات تأثیر بگذارند در برخی مواقع هم مؤثر بودند مانند اینکه بندر ایلات از چرخه اقتصادی اسرائیل خارج شد. اما در عرصه دیپلماسی جمهوری اسلامی به دلیل اینکه نتوانسته مناسبات خوبی با همسایگان و در عرصه بینالمللی ایجاد کند، نتوانسته از این فضا و موقعیتی که میدان ایجاد کرده حداکثر بهرهبرداری جهانی و سیاسی را بکار بگیرد. اگر ایران در شرایط تحریم نبود و زودتر برجام احیا میشد و جایگاه موقعیت ایران تثبیت میشد و سوء تدبیرهایی مانند اربیل و پاکستان صورت نمیگرفت میتوانستیم بیشتر نقشآفرینی کنیم. متأسفانه نوع عملکردهای میدانی در سالیان گذشته نگذاشته که دیپلماسی انچنان که باید در جهت تأمین منافع ملی ایران نتیجه بخش باشد.