پیام فیض دبیر سیاسی و بین الملل روزنامه ستاره صبح و عضو شورای مرکزی حزب اراده ملت در ارتباط با گسترش جنگ در خاورمیانه یادداشتی نوشته که مشروح آن در ادامه می آید:
به جرات میتوان گفت همهچیز از سفر حاییم کاتس، وزیر گردشگری رژیم صهیونیستی به عربستان در تاریخ چهار مهر آغاز شد. روند عادیسازی روابط اسرائیل با اعراب یک شاهکلید به نام عربستان سعودی کم داشت. شاهکلیدی که بحرین، اردن و امارات نمیتوانستند جای او را پر کنند. یازده روز بعد، حماس برای جلوگیری از این اتفاق عملیات طوفان الاقصی را آغاز کرد. پیشازاین یادداشتی درباره دلایل آغاز جنگ نوشته بودم که به همین دلیل در این یادداشت از این موضوع عبور میکنم.
اقدام آمریکا و انگلیس علیه انصارالله
گسترش جنگ عملاً زمانی اتفاق افتاد که انصارالله پس از موشک پراکنی علیه سرزمینهای اشغالی دست به توقیف کشتیهای عبوری از دریای سرخ و تنگه باب المندب زدند.این آبراهه یکی از مهمترین شاهراههای تجارت بینالمللی جهان است و حدود ۱۰ درصد از کل تجارت جهانی و ۳۰ درصد از کل حملونقل کانتینری دریایی جهان را به خود اختصاص میدهد. در واکنش به این اقدام بیست کشور جهان دست به ائتلافی نظامی برای مهار انصارالله زدند. به همین دلیل میتوان گفت انصارالله نهتنها ضربهای به اسرائیل نزد و بازدارندگی ایجاد نکرد بلکه پای غرب و آمریکا را به منطقه باز کرد. در زمانی که افکار عمومی در دنیا علیه اسرائیل بسیج شده بودند و این رژیم در موضع ضعف قرارگرفته بود ضربه انصارالله به تجارت جهانی نهتنها این گروه را به لیست گروههای تروریستی برد بلکه آرایش سیاسی (نه امنیتی) در خاورمیانه را علیه محور مقاومت تغییر داد. از این شرایط عربستان، روسیه و اسرائیل بیشترین سود را بردند.
تنشهای ایران
اسرائیل تلاش میکند در دو جبهه علیه ایران اقدام کند. اول تلاش برای تقابل مستقیم نظامی ایران با آمریکاست. رژیم صهیونیستی میخواهد با ترور فرماندهان سپاه صبر استراتژیک و خویشتنداری تهران را تحریک کرده و مارا به اقدام مستقیم نظامی وادارد. جبهه دوم حمله به عمق استراتژیک ایران در خاورمیانه برای از بین بردن توازن امنیتی منطقه است. به این معنی که اسرائیل استحکامات مرزی ایران یعنی محور مقاومت را از کار بیندازد. تلآویو میخواهد پس از نابودی حماس به سراغ حزبالله برود و در نهایت با ایران وارد جنگ شود. البته برای این تئوری موانع زیادی پیش رو دارد اما در راهبرد خود به نظر میرسد چنین مسیری را ترسیم کرده است.
مواضع بازیگران منطقه
بازیگران منطقهای بحران خاورمیانه نیز جز منافع ملی خود به هیچ چیز فکر نمیکنند.گویی حقوق بشر پشیزی برای آنها ارزش ندارد. ابتدا کشورهای شورای همکاری خلیج فارس هستند که تلاش میکنند پای خود را از هرگونه درگیری کنار کشیده تا پروژههای توسعه اقتصادی خود درگیر اهداف ایدئولوژیک نشود.ترکیه نیز بهرغم همه مواضع تندی که اردوغان علیه نتانیاهو گرفته و او را همردیف هیتلر معرفی کرده اما از هفت اکتبر تاکنون مراودات اقتصادی تلآویو-آنکارا 35 درصد افزایش داشته است!تلاش سیاسی کشورهایی مثل مصر و اردن هم از بیم امنیت مرزهایشان است.