کد خبر : 591153 تاریخ : ۱۴۰۲/۱۱/۱ - 01:25
کوروش احمدی، تحلیلگر روابط بین الملل در گفت‌وگو با ستاره صبح آنلاین: هدف ترورهای اسرائیل وارد کردن طرف‌های مقابل به جنگ است/ ترورها شرایط خطرناکی برای ایران و منطقه به وجود می‌آورد گروه سیاسی: روز گذشته سپاه پاسداران با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد که 4 مستشار نظامی ایران در دمشق در پی اقدام تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند. طی این عملیات فرمانده اطلاعات سپاه قدس و جانشین وی شهید شدند.

همچنین دو نفر دیگر از مستشاران سپاه در این حادثه به شهادت رسیدند. اسامی آنها عبارت‌اند از: «حجت‌الله امیدوار»، «علی آقازاده»، «حسین محمدی» و «سعید کریمی». این حادثه پس از آن انجام شد که روز جمعه نخست وزیر اسرائیل در جریان یک نشست خبری گفت به ایران حمله می‌کنیم. به نظر می‌رسد خاورمیانه آرایش جنگی به خود گرفته و به صورت پیدا و پنهان تلاش می‌شود تا پای ایران به جنگ باز شود. دلایل آن ترور سید رضی موسوی در دمشق و همچنین ترور صالح العاروری در بیروت است. ستاره صبح روز چهارشنبه در گزارشی نوشت: منطقه وارد فضای شبه جنگ شده است. در چنین وضعیت پر ابهام و در هم تنیده اگر ایران بتواند با آمریکا درباره اختلافاتش به میز مذاکره در عمان بازگردد و از سطح تنش بین ایران و آمریکا بکاهد آنگاه خواهد توانست جلوی اقدامات اسرائیل را که می تواند در دمشق، بیروت و احتمالا در دادخل ایران صورت دهد بگیرد. اسرائیل نشان داده که حتی به پیشنهادها و توصیه های متحد اصلی اش یعنی آمریکا هم گوش نمی کند و سیاست مشت آهنین را در پیش گرفته که برای ایران و منطقه خطرناک است. ایران همان طور که تاکنون در جنگ غزه خویشتندار بوده بهتر است در پاسخ به ترورهای دمشق تامل کرده و عجله نکند. در ارتباط با ترور 4 مستشار ایرانی در دمشق ستاره صبح گفت و گویی با کوروش احمدی تحلیلگر روابط بین الملل انجام داده که در ادامه می‌خوانید:

 

  با توجه به تهدیدات ناتنیاهو و به شهادت رسیدن 4 مستشار ایرانی آیا ایران و اسرائیل اکنون در جنگ هستند یا تنش‌های دیرینه خود را دنبال می‌کنند؟
شرایط عمومی در منطقه تغییر کرده است. وضعیت عمومی که تا این اواخر در رابطه با ایران و اسرائیل وجود داشت، دچار تحول شده است. این تغییر به جنگ غزه باز می‌گردد. اسرائیل در جنگ غزه موفقیتی نداشته است. یعنی اهدافی که این رژیم در غزه برای خود تعریف کرده بود مبنی بر آزادی گروگان‌ها و نابودی حماس به آنها دست پیدا نکرده است.
نشانه‌هایی وجود دارد که حماس همچنان فعال است و تشکیلاتش پابرجاست. کاری که اسرائیل کرده است تنها کشتن 25 هزار مردم بی گناه و ویرانی غزه بوده و به این دلیل تحت فشار افکار عمومی دنیا به دلیل جنایت‌های انسانی در نوار غزه قرار گرفته است.
مهم‌تر از این، افکار عمومی در داخل اسرائیل است. مردم اسرائیل نیز که شاهد شکست نتانیاهو در نیل به اهدافش هستند و از سوی دیگر از آزادی گروگانها نیز خبری نیست، خواستار برکناری دولت هستند و ائتلاف موجود در کابینه نتانیاهو هم متزلزل است و امکان فروپاشی کابینه در هر لحظه ممکن است.
در چنین شرایطی، محتمل است که برنامه ریزان دولت اسرائیل تغییراتی در تاکتیکهای خود داده باشند.
 تا چندی پیش هدف اسرائیل و نیز آمریکا این بود که جنگ را محدود به غزه نگه دارند و بر غزه متمرکز شوند. حال که در غزه پیشرفتی نداشته‌اند، ممکن است به نتیجه رسیده باشند که باید از شدت جنگ در غزه بکاهند و برای رهایی از فشار افکار عمومی داخلی و خارجی راهی‌های دیگری را امتحان کنند. و اینجا ممکن است که متوجه گسترش جنگ در منطقه و تحریک ایران به درگیر شدن با اسرائیل شده باشند.. البته مسئله حمله به کشتی‌ها در دریای سرخ هم مطرح است.
اسرائیل تصور می‌کند با فشار بر ایران و هدف قرار دادن مواضع ایران در منطقه می‌تواند پایگاه اجتماعی و بین المللی خود را در داخل و خارج بهتر کند. عامل دیگری که باید بدان اشاره کرد این است که جنگ در غزه نیز عملاً کند شده است. یکی دو هفته پیش اسرائیل اعلام کرد که بخشی از نیروهای خود را از غزه خارج می‌کند و در مرز لبنان مستقر می‌کند. این اقدام نیز گمانه زنی‌هایی مبنی بر این که اسرائیل قصد حمله به نیروهای حزب الله یا مواضع ایران را دارد افزایش داد.
امکان دارد ترورهایی که اسرائیل انجام می‌دهد، می‌خواهد طرف مقابل را تحریک به یک اقدام مستقیم کند. احتمال دارد این ترورها با این هدف باشد و البته این تحولات شرایط خطرناکی را برای ایران و کل منطقه به وجود می‌آورد.
ایران در 106 روز گذشته به نوعی خویشتن داری کرده و سیاستی را در پیش گرفته که از رویارویی مستقیم با آمریکا و اسرائیل در منطقه اجتناب کند. این سیاست درست بوده و امیدواریم ادامه پیدا کند و مانع از وقوع یک نزاع بزرگ در منطقه شود.

  به نظر شما چه راهکارهایی می‌تواند باعث صلح در منطقه شود؟
با توجه به شرایطی که بنده به آن اشاره کردم راهکار همان است که حزب الله و ایران خویشتن داری کنند. البته این سیاست تا کنون در دستور کار بوده است اما وضعیتی که نتانیاهو و دولتش و همچنین جریان راست در اسرائیل را گرفتار خود کرده است، باعث می‌شود گزینه دیگری برای آنها وجود نداشته باشد. مگر اینکه جامعه بین المللی همتی کند و مانع ماجراجویی‌های تازه نتانیاهو شود ومانع اسرائیل از توسل به اقدامات جنگ افروزانه بیشتر شود. البته گزینه‌های دیگری هم وجود دارد مانند اینکه ایران برخی گروه‌ها در منطقه را مجاب کند که سطح تنش را کاهش دهند به طور مشخص حوثی‌های یمن در این رابطه مد نظر من است. افزایش همکاری با سازمان انرژی اتمی نیز می‌تواند اروپا را قانع کند که اولاً علیه ایران موضع نگیرد و دوما اگر کاری می‌تواند برای فشار به اسرائیل، انجام دهد، مضایقه نکند. در روزهای گذشته رافائل گروسی ادعاهای این چند ماهه‌اش در مورد تن ندادن ایران به بازرسی‌های آژانس و عدم همکاری و تشدید فناوری با غنای بالا را تکرار کرده بود. این موضوعات باعث تنش بین ایران با جهان غرب هم می‌شود. نیاز است که امروز ایران در جهت کاهش تنش با آمریکا و غرب گام بردارد. این گام‌ها می‌تواند اسرائیل را در منطقه به عقب براند و کمک کند که ایران بتواند از همه حربه‌ها در برابر ماجراجویی‌های اسرائیل بهره ببرد.