کد خبر : 559960 تاریخ : ۱۴۰۲/۹/۴ - 02:25
نصرت‌الله تاجیک، سفیر پیشین اردن در گفت‌وگو با ستاره صبح آنلاین: وقفه چهار روزه جنگ پیروزی مردم غزه و گروه‌های مقاومت است ستاره صبح-پیام فیض: آتش‌بس چهارروزه با 24 ساعت تأخیر از صبح روز گذشته آغاز شد. این آتش‌بس به میانجیگری قطر و فشار آمریکا بر اسرائیل انجام گرفت. تحلیلگران معتقدند که این آتش‌بس می‌تواند نقطه‌ای برای پایان جنگ باشد اما یوآف گالانت وزیر جنگ اسرائیل در مصاحبه‌ای گفته جنگ در غزه حداقل دو ماه دیگر طول خواهد کشید. در ارتباط با این موضوع ستاره صبح گفت‌وگویی با نصرت‌الله تاجیک سفیر پیشین ایران در اردن انجام داده که در ادامه می‌خوانید:

  با توجه به آتش‌بس چهارروزه در غزه به نظر شما کدام طرف پیروز منازعات اخیر در سرزمین‌های اشغالی هستند؟
از منظر حقوقی این آتش‌بس نیست یک وقفه کوتاه‌مدت انسان دوستانه است برای تبادل اسراء و رساندن نیازهای حیاتی مردم غزه که نزدیک به 50 روز است که آب و برقشان قطع، سوخت ندارند و در محاصره هستند.
به عقیده بنده با توجه به حجم بکار گیری وسایل و نیروهای نظامی و عدم وصول به اهداف اعلام‌شده مانند از بین بردن حماس و آزادسازی اسراء، پیروز میدان حمله ارتش اسرائیلی به غزه و نبرد اسرائیل با حماس گروه‌های مقاومت هستند.
 جدای از خسارت انسانی به مردم غزه که هم خون کشتار مردم مظلوم و بی‌گناه، دامن نتانیاهو و سران ارتش را می‌گیرد و هم جنایتی که نتانیاهو کرد در سابقه تاریخی این رژیم می‌ماند.
رژیم اسرائیل بجای نابودی حماس در حال نابودی مردم غزه است! و در اربعین حملات کور به زیرساخت‌ها و بیمارستان‌های غزه، که باعث کشتار غیرنظامیان و جابجایی انسانی شده، نه‌تنها دستاورد ملموس سیاسی نظامی نداشته و اسیری را هم آزاد نکرده بلکه صحنه داخلی و بین‌المللی را هم ازدست‌داده است! علت وحشی‌گری اخیر اسرائیل به دلیل تأثیر، اهمیت و گستردگی عملیات طوفان الاقصی بود که هیمنه اسرائیل را شکست.
تبعات این عملیات نه‌تنها بر اسرائیل بلکه سیاست‌های آمریکا که در حمله اسرائیل به غزه چک سفید امضاء به نتانیاهو داده را نیز در منطقه تأثیر خواهد گذاشت.
اکنون در چشم‌پوشی عمدی غرب و مخصوصاً آمریکا در انجام این جنایات، نتانیاهو و سران ارتش اسرائیل متهم به نسل‌کشی هدفمند، پاک‌سازی قومی، تنبیه دسته‌جمعی مردم غزه، جنایت علیه بشریت، عدم تناسب عمل نظامی با اهداف جنگی، عدم جداسازی نظامیان و غیرنظامیان در حملات ارتش اسرائیل و جنایت جنگی در غزه هستند که همچنان لکه ننگی بر دامن غربی‌هاست. که حتی با محاکمه نتانیاهو و فرماندهان ارتش اسرائیل هم پاک نمی‌شود!
هم‌اکنون اسرائیل تحت‌فشار افکار عمومی حتی در غرب است که نمی‌تواند انجام این جنایات مخصوصاً در بیمارستان‌ها به‌طور عام و بیمارستان شفا به‌طور خاص را توجیه کند.
اگرچه دولت نتانیاهو زیر فشار افکار عمومی داخلی خود و مخصوصاً خانواده اسرای در دست حماس و جهاد اسلامی برای اجرای این وقفه است اما تندروهای داخلی و وزیر امنیت داخلی و بعضی از دیگر از وزرا مخالف این توافق اسرائیل با حماس هستند.
 فشار افکار عمومی در دنیا و اختلافات داخلی در اسرائیل و به‌کارگیری این سطح از نیروهای نظامی که انجام‌شده و غزه در اجرای راهبرد زمین سوخته و تاکنون بیش از چهارده هزار و پانصد نفر از مردم غزه را به خاک و خون کشیده وجدان‌های بیدار افکار عمومی به‌راحتی از این موضوع نمی‌گذرند.

البته این وقفه یا آتش‌بس، مرگ سیاسی نتانیاهو است و پیامد و پیام‌های مختلفی برای نتانیاهو و اسرائیل دارد. آتش‌بس یعنی به رسمیت شناختن حماس از سوی اسرائیل و آمریکا. در حقیقت پیام آتش‌بس این است که این دو کشور که حماس و گروه‌های مقاومت را به‌عنوان گروه تروریستی می‌نامند، تحت عنوان گروهی که مقاومت مشروع را در پیش‌گرفته شناسایی کرده‌اند.
درحالی‌که جامعه اسرائیلی در پایین‌ترین حد از انسجام به دلیل اقدامات نتانیاهو و مخصوصاً لایحه قضائی است و وزیر امنیت داخلی اسرائیل ادعا می‌کند در جریان این وقفه جنگی نیست، بیانگر اختلافات داخلی دولت اسرائیل است.
و از طرفی آمریکایی‌ها در ارتباط با تحولات منطقه مخصوصاً حمله ارتش اسرائیل به غزه در برابر این تحولات دچار سرگیجگی است و راهبرد مشخص و انسجام درونی ندارند.
بایدن در یک وضعیت بدی قرارگرفته است. او نه‌تنها دل‌خوشی از نتانیاهو ندارد بلکه از او عصبانی و کلافه است اما از سوی دیگر بایدنی که تصور می‌کرد جریان عادی‌سازی روابط اعراب و اسرائیل را جلو برده، توافق امنیتی آمریکا با عربستان را سروسامان داده، مذاکرات با ایران و موضوع هسته ای را به جائی رسانده است، توپ جنگ روسیه و اوکراین را به زمین اروپا انداخته است، با خیال راحت این چهار پرونده را بسته و جلو می‌برد و برای انتخابات آتی به سیاست داخلی می‌پردازد به‌یک‌باره این معادلات در ۷ اکتبر(15 مهر) به هم می‌خورد. و در این شوک وارده که ناچار می‌شود بلینکن 5 سفر به منطقه داشته باشد، عدم استقرار و مشخص نبودن یک سیاست منسجم توسط دولت بایدن مشهود است که این نیز به نوبه خود شرایط را پیچیده‌تر کرده است.
از طرفی آمریکا دست نتانیاهو را در این شرایط باز گذاشته‌شده است. اما موفقیتی در پی نداشته و افکار عمومی جهان و حتی داخل خود آمریکا را هم علیه بایدن و نتانیاهو بسیج کرده است.
 بخشی از رهبران حماس خوش‌بینی درباره توافق را قبول داشتند و می‌دانستند چه مشکلاتی سر راه دارند. و بخشی دیگر که با خوش‌بینی قطری‌ها و آمریکایی‌ها همراهی می‌کردند به‌این‌علت بود که خودشان را خواهان آتش‌بس نشان دهند و شکست و یا طولانی شدن این فرایند را گردن نتانیاهو بندازند تا فشار داخلی افزایش پیدا کند.
 به عقیده بنده این وقفه 4 روزه هم برای مردم غزه و هم برای گروه‌های مقاومت یک پیروزی بزرگ است. زیرا اسرائیل نتوانسته با همه امکانات نظامی و حملاتش یک اسیر را آزاد کند و یا یکی از رهبران حماس را دستگیر و یا به شهادت برساند. بنابراین این حجم از خسارت انسانی علیه غزه نشان از موفقیت نیست بلکه شناسایی نیروهای مقاومت با حق دفاع مشروع است و این تبعات آتی برای احقاق حقوق مردم فلسطین دارد.

 

اجماع جهانی بر سر راه‌حل دو کشوری را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا مخالفت ایران می‌تواند این راهکار را تغییر دهد؟
به عقیده من ایده دو کشوری مرده است و یا در خوش‌بینانه‌ترین حالت اجرایی شدنش سخت است.
 این موضوع صرفاً به عملیات طوفان الاقصی برنمی‌گردد بلکه این عملیات و اربعین حوادث غزه آخرین میخ بر تابوت طرح دو دولتی است. از قرارداد اسلو در سال ۱۹۹۴ آنچه از اسرائیل برمی‌آید این است که این رژیم اصلاً قائل به پذیرش یک دولت مستقل فلسطینی نیست.
 طرحی که اسرائیل برای جابه‌جایی مردم غزه دارد، یعنی بخشی از مردم غزه را به مصر و اردن بفرستند که نه مصر و نه اردن این طرح را که بلینکن پیشنهاد داده بود نپذیرفتند.
ایده دو دولتی ازنظر سیاسی هم قابل‌اجرا نیست. اما ازنظر ژئوپولتیکی آن چیزی که در اسلو در سال ۹۴ به فلسطینی‌ها داده‌شده، دو قطعه جدا از هم است، که کرانه باختری در جنگ 1967 از اردن جداشده و دیگری هم‌نواز غزه که اصالتاً سرزمین فلسطینی بود.
 این دو قطعه را که جداگانه هستند و وحدت سرزمینی ندارند در اختیار فلسطینی قرار داده تا دولت تشکیل دهند. اما تا مادامی‌که فلسطینی‌ها دارای سرزمین یکپارچه نباشند امکان تشکیل دولت فلسطین که بتواند اعمال حاکمیت ملی کند وجود ندارد.
 بنابراین ایده دو دولت از ابتدا با طمعی که اسرائیل دارد و قائل به این است که دولت فلسطین نباید تشکیل شود از ابتدا ناقص‌الخلقه بوده است.

ازنظر مفهومی هم اگر دولت فلسطینی بخواهد تشکیل شود با توجه به تعداد فلسطینی‌ها و یهودی‌ها فلسطینی‌ها در اکثریت هستند و یهودیان در اقلیت قرار دارند.
در این رویکرد اسرائیل از طرفی مخالف بازگشت آوارگان است و تا مادامی‌که موضوع آوارگان حل نشود تشکیل دولت فلسطینی امکان‌پذیر نخواهد بود. پس ایده دو دولت الان با این تحولات در پائین ترین حد از امکان تحقق قرار دارد.
 دولت نتانیاهو در اقلیت مجبور به ائتلاف شد و شرط این ائتلاف توسعه شهرک سازی ها بود تا بتوانند اقلیت جمعیتی را جبران کنند.
لذا با این نکات تشکیل دولت فلسطین منتفی است. البته مسئله‌ای به‌عنوان دولت خودگردان و محمود عباس متفاوت است. عباس برای سفر به هرجایی در داخل و خارج باید از اسرائیل اجازه بگیرد و این به معنای دولت مستقل فلسطین نیست. سیاست ایران عدم تأیید راهکار دو دولتی است.