کد خبر : 528935 تاریخ : ۱۴۰۲/۷/۱۴ - 16:54
هادی حق‌شناس اقتصاددان در گفت‌وگو با ستاره صبح آنلاین: افزایش قیمت بنزین باعث کاهش مصرف نمی‌شود، راهکار واردات خودرو کم‌مصرف است/مشکل امروز مردم نان، مسکن و شغل یعنی نیازهای اولیه است یک اقتصاددان گفت:برنامه هفتم توسه بدون آسیب‌شناسی برنامه‌های پیشین تدوین‌شده است.

ستاره صبح آنلاین/علی فریدونی: برنامه هفتم توسعه در مجلس در حال بررسی و تصویب است. یکی از مواردی که در این برنامه بحث‌برانگیز است موضوع قیمت بنزین است. قیمت بنزین در سال 98 افزایش 300 درصدی داشت و تا امروز این قیمت تغییری نکرده است. دولت بارها اعلام کرده قیمت بنزین تا پایان سال جاری تغییر نخواهد کرد؛ اما وزیر اقتصاد گفته، دولت برای مدیریت مصرف سوخت سیاست‌های فعالانه‌ای را در نظر خواهد گرفت. در ارتباط با این موضوع ستاره صبح آنلاین گفت‌وگویی با هادی حق‌شناس اقتصاددان انجام داده که در ادامه می‌خوانید:
*موضوع افزایش قیمت بنزین بارها مطرح‌شده و دولت تکذیب کرده است. به نظر شما راهکار برای مدیریت مصرف بنزین چیست؟
بنزین موضوع اکنون دولت فعلی و مجلس فعلی نیست بلکه بحثی است که از چهار دهه گذشته همواره مسئله اقتصاد ایران بوده است. پرسش این است که با افزایش قیمت بنزین در سنوات گذشته آیا سیاست‌گذار به هدف خود رسیده است یا خیر؟ به‌عنوان‌مثال قرار بود افزایش قیمت بنزین اتفاق بیافتد تا اتلاف منابع رخ ندهد، مصرف بنزین کاهش پیدا می‌کند، آلودگی هوا و قاچاق کاهش پیدا می‌کند. آیا در سال‌های اخیر که افزایش قیمت بنزین رخ داد به این اهداف رسیدیم؟ پرسش مهم‌تر این است که با افزایش قیمت سیاست‌گذار به اهدافش می‌رسد یا رسیده است؟ برای پاسخ به این پرسش به سال 89 و بحث هدفمند کردن یارانه‌ها بازگردیم؛ سؤال این است که در آن سال که قیمت‌ها چند برابر شد، سیاست‌گذار به هدفش رسید؟ پاسخ صریح این است که خیر، سیاستمدار به اهدافش نرسیده است؛ بنابراین وقتی در چند مرحله و چندین بار سیاستمدار با ابزار قیمت به هدف نرسیده آیا نیاز به اصلاح سیاست نیست؟ به‌طور فرضی اگر امروز همه ماشین‌های داخلی ما کنار گذاشته شود و ماشین خارجی جایگزینش شود، فقط با همین یک گام آیا مصرف 120 میلیون لیتر بنزین در روز کاهش شدید پیدا نمی‌کند؟ آیا آلودگی هوای کلان‌شهرها کم نمی‌شود؟ آیا تأثیر معناداری بر کشته‌شدگان و معلولان ناشی از تصادفات جاده‌ای نمی‌گذارد؟ قطعاً پاسخ مثبت است.
با این تفاصیل دو نکته وجود دارد؛ یک اینکه سیاست‌گذار همواره با ابزار قیمت به هدف نمی‌رسد، همچنان که در سنوات گذشته هم نرسیده است. همچنین راهکارهای دیگری برای اهداف هدفمند کردن یارانه‌ها وجود دارد. به‌عنوان‌مثال وقتی شما ماشین مرغوب و مطلوب وارد می‌کنید، مصرف بنزین کاهش پیدا می‌کند و دیگر لازم نیست قیمت بنزین را افزایش دهید. همین بحث درباره عوارض خودروهای ایرانی هم مطرح است. بر این اساس افزایش قیمت بنزین را همه مجالس و دولت‌ها انجام داده‌اند و نتیجه نگرفته‌اند.نکته دوم ضرورت افزایش قیمت بنزین به هر دلیل معلول و عوارض سیاست‌های پولی و مالی است. اگر اقتصاد تورم، رشد بی‌رویه نقدینگی، پایین بودن بهره‌وری، خودروی تولیدی بی‌کیفیت نداشته باشد، الزامات افزایش قیمت بنزین هم نخواهد داشت. برنامه هفتم توسه بدون آسیب‌شناسی برنامه‌های پیشین تدوین‌شده است.
*به نظر شما علت عدم تحقق اهداف برنامه‌های توسعه چیست؟ آیا مشکل از دولت‌هاست یا باید سازوکار دیگری جایگزین شود؟
هم مشکل دولت‌هاست و هم مجالس. گاهی مجلس و دولت همسو نیستند و گاهی هم برعکس ولی اولویت‌ها را به‌درستی تشخیص نمی‌دهند. این همسو نبودن دولت‌ها و مجالس آسیب جدی‌تری وارد کرده است. به‌عنوان‌مثال برنامه ششم توسعه را که دولت قبلی تدوین و تصویب شد، دولت سیزدهم آن را قبول نداشت و دو سال تمدید کرد یا برنامه چهارم را که دولت اصلاحات داد و مجلس همان زمان تصویب کرد، مجلس هفتم مهم‌ترین ماده برنامه چهارم را که هدفمند کردن یارانه‌ها بود به‌نوعی حذف کرد و داستان یارانه‌ها از حذف ماده سه برنامه چهارم شروع شد. درنتیجه مجلس و دولت که همسو نباشند این اتفاقات می‌افتد. افزون بر این وقتی ما در شرایط تحریم به سر می‌بریم مسئله توسعه اولویت دوم می‌شود. الآن اولویت اول این است که مسئله معیشت مردم حل شود؛ بنابراین مسئله توسعه در شرایط عادی و نرمال در اولویت قرار می‌گیرد. وقتی ما در صادرات و وارداتمان با مشکل مواجه هستیم، وقتی حجم صادرات و واردات کشور در اقتصادی به بزرگی ایران در شش‌ماهه اول امسال مجموع صادرات غیرنفتی و وارداتش به حدود 50 میلیارد دلار رسیده است، شما این را با کشورهای همسایه عربی و ترکیه که مقایسه کنید متوجه می‌شوید حجم صادرات و واردات ما دست‌کم از دو کشور ترکیه و عربستان چه قدر عقب‌افتاده است. بر این اساس اولویت امروز اقتصاد این است که معیشت مردم حل شود درواقع برنامه‌های توسعه برای کشورهایی است که دغدغه نان روز را ندارند. امروز مشکل مردم نان، مسکن و شغل یعنی نیازهای اولیه است که در قانون اساسی هم ذکرشده است. وقتی چنین نیازهایی داریم اینکه شما به دنبال این باشید که یک جهش در اقتصاد ایران اتفاق بیافتد، شرطش این است که هم نیازهای اولیه حل شود و هم روابط شما با غرب تنظیم‌شده باشد.
از سوی دیگر ما در کشور مشکل قانون نداریم. مهم‌ترین قانون ما قانون اساسی است آیا همه موضوعاتی که در قانون آمده، اجراشده است؟ آیا همه آرزوهایمان در چشم‌انداز 20 ساله که بالاترین مقام کشور آن را ابلاغ کردند، اجرا شد؟ آیا قانون برنامه ششم اجرا شد؟ آیا همین بودجه سال جاری اجرا شد؟ مشکل ما این نیست که مثلاً قانون بودجه یا قانون برنامه پنج‌ساله یا چشم‌انداز 20 ساله یا سیاست‌های کلان کشور خوب هستند یا بد. مسئله این است که آنچه تنظیم‌شده اجراشده است؟ مشکل در اجراست. قوانین بالادستی را اجرا نکرده‌ایم و باید بررسی شود که به چه دلیل انجام نمی‌شود.