کد خبر : 528636 تاریخ : ۱۴۰۲/۶/۳۰ - 20:44
امیر لطفی حقیقت، جامعه شناس در گفت و گو با ستاره صبح آنلاین تشریح کرد: چرایی شادی غیر متعارف مردم، در استقبال از رونالدو یک جامعه شناس در گفت و گو با ستاره صبح آنلاین گفت: این که چرا در استقبال از رونالدو شاهد چنین صحنه هایی بودیم، به روح زمان و به تاثیری که رسانه ها دارند بر می گردد.

نوع شادی مردم در استقبال از رونالدو ادبیاتی فراتر از فرهنگ دارد و تحقیر آمیز است

از منظر جامعه شناسی و روانشناسی؛ هیجان و نیاز، اعتقادات نمی شناسد

 اگر بنیان مان را بر مبنای هویت ملی و دینی قرار دهیم، جامعه قوام پیدا می کند

وقتی منابع محدود و نیازها زیاد باشد، خشم و نارضایتی اجتماعی ایجاد می شود

وقتی مردم رفتار های جمعی دارند، آن رفتار ها تابعی از خرده گفتمان جامعه است


بالاترین ابزار رسانه ای و تبلیغی، موبایل و شبکه های اجتماعی است، سوشیال مدیاها بالاترین تاثیر را در جامعه دارند

 


ستاره صبح، فائزه صدر: جهان شاهد تصاویر استقبال از رونالدو در ایران است. تلاش برای نزدیک شدن به این سلبریتی، با ثبت نمایشی از خود تحقیری به جامعه آسیب زد. در این استقبال، جایگاه ورزشی رونالدو مبهم است. آیا خلق شدن چنین تصاویری به جذابیت بالای این فوتبالیست بر می گردد یا جامعه دست به تحقیری تاریخی زده است؟ چه خلائی در میان ایرانیان وجود دارد که برای دیدن یک سلبریتی ورزشی، خود را این چنین به خاک و خون می کشند؟ ستاره صبح در گفت و گو با امیر لطفی حقیقت، جامعه شناس پاسخ این سوالات را جست و جو می کند:

 

چرا یک فوتبالیست خارجی در جامعه ایران به جایگاهی می رسد که مراسم استقبال از او تصاویری غیر متعارف خلق می کند؟ این وضعیت به مقام بالای این فوتبالیست بر می گردد یا از ضعفی در درون جامعه حکایت دارد؟
در دنیای مدرن و پست مدرن و به طور کلی در هر مقطعی، روح زمانه به یک سری از رفتارهای جمعی شکل می داد.
روح زمان به این معنا است که فراسخن یا گفتمانی به عنوان گفتمان رایج در بین اقشار مختلف مردم شکل می گیرد و گفتمانی به شکل دیسکورس کلیت جامعه معرفی می شود.
وقتی مردم رفتار های جمعی دارند، آن رفتار ها تابعی از خرده گفتمان جامعه است. گفتمان تولید کننده و فکر مشابه دارند.
این نکته و دغدغه که چرا بخشی از مردم از سلبریتی ها، از بازیگران و یا از فوتبالیستی خارجی خوششان می آید؟ به این مقوله مفهومی باز می گردد.
ما در تحلیل این گفتمان، به تولید کنندگان آن گفتمان می رسیم. منابعی به طور رسانه ای و توسط رهبران گروه های اجتماعی، به عنوان منادیان یا تولید کنندگان آن مفاهیم رفتار می کنند.
بالاترین ابزار رسانه ای و تبلیغی، موبایل و شبکه های اجتماعی است، سوشیال مدیاها بالاترین تاثیر را در جامعه دارند.
این که شما مشاهده می کنید مردم استقبال عجیب و غریبی از فوتبالیستی خارجی دارند، بدانید که این گفتمان تولید شده در شبکه های اجتماعی است.
از پس این گفتمان مفهوم و نیازی بیرون آمده است. یک نوع تفاخر و احساس افتخار در این گفتمان وجود دارد که فرد می بالد و می گوید من چنین شخصیتی را دیده ام.
حتی می توان این گفتمان را در مدیر عامل پرسپولیس هم دید که میان آن همه آدم، دختر خود را برای دیدار با رونالدو می برد.
این مساله بر خلاف ادبیاتی است که در میان مدیران مرسوم بوده و هست که سعی دارند همواره خود را مذهبی و خانواده دوست جلوه دهند. ولی ما می بینیم که بین این همه آدم و در مقابل این همه چشم و دوربین، دختر خود را به مراسم استقبال و تقدیم هدیه به فوتبالیست خارجی آورده است و دختر وی از فاصله ای نزدیک در حال گفت و گو با رونالدو است. این اتفاق تابعیت فرد را از روح زمان و از گفتمان قالب جامعه نشان می دهد.
رسانه این ماجرا را تقویت می کند، زیرا رسانه ابزار تولید گفتمان است. محتوا سازان رسانه دیالوگ ها و زبان درونی و زبان اجتماعی مردم را شکل می دهند.
این که چرا در استقبال از رونالدو شاهد چنین صحنه هایی بودیم، به روح زمان و به تاثیری که رسانه ها دارند بر می گردد.
سومین نکته به دردآورترین قسمت جامعه ما  باز می گردد آن جایی که مردمانی تهی را می بینیم. رسانه های ما و ارباب قدرت به تصویر مردمانی تهی شکل می دهند، مردمانی که نه شادی و نه غم و نه دیگر مناسک شان تعریفی ندارد.
نوع شادی مردم در استقبال از رونالدو ادبیاتی فراتر از فرهنگ دارد و تحقیر آمیز است. زمانی که احساساتی می شوند و هیجانی بر آن ها قالب می شود، حرکتی توده وار را نشان می دهند.
این وضعیت را می توان در جاهای مختلف دید. حتی در مناسک دینی و اجتماعی هم می توان مشاهده گر این نقص بود. مردمانی بی مطالعه و آسیب خورده را شاهد هستیم که به آن ها آموزشی داده نمی شود. بلکه یک نوع تصویر سازی، نیاز و نوعی نرسیدن به خواسته ها و آمال و آرزو ها را در بین این افراد می بینیم.


خود تحقیری ایرانیان در ماجرای استقبال از رونالدو چه ریشه ای دارد و از کجا می آید؟
من خود تحقیری را قبول دارم به این دلیل این که وقتی مردمانی به آرزوهای خود نرسند دچار نارضایتی و خشم اجتماعی می شوند و شادی و مناسک غیر متعارفی دارند. گویی جامعه غمی و ضعفی دارد و آن را در این رفتار های تکرار شونده نشان می دهد.
این موضوع صرفا در مورد ایران صادق نیست، هر کشوری که اقتصاد معیوبی داشته باشد و عدالت اجتماعی و اقتصادی در آن ضعیف است، دچار چنین بحرانی می شود.
این وضعیت را می توان در رفتارهای جنسی، رفتارهای اخلاقی، خرید کردن و سایر اصول و چهارچوب های رفتاری مردم دید. در هر رفتاری که از منظر نرسیدن مطالعه شود به این نقطه می رسیم.
متاسفانه مردم ایران شبیه به هندی ها رفتار می کنند. مردم تابعی از سریال ها و فیلم های سینمایی های مهمل و ضعیف هستند که فاقد بنیان های تکنیکال و ادبیات سینمایی است. اما مردم هند به نرسیدن عادت دارند با دیدن قصه آدم های ثروتمند زندگی می کنند و خودشان را به آرامش می رسانند. چنین وضعیتی در ایران باب شده است.
افرادی را می بینیم که کار و معاش مناسبی ندارند، کسانی حتی نان ندارند، اما در گوشی های خود سلبریتی و بلاگرها را دنبال می کنند و تماشاچی تصاویر رویایی زندگی های آن ها هستند.
وقتی منابع محدود و از طرفی نیازهای بالا وجود دارد، نارضایتی و خشم اجتماعی ایجاد می شود و حتی در شادی و دیگر مناسک و یا استقبالی از یک سلبریتی رفتار های آسیب زننده نشان می دهند.
دلیل باب شدن چنین گفتمان هیجانی و آسیب زننده ای، فقدان عدالت اقتصادی، فقدان عدالت اداری و فقدان عدالت اجتماعی است.

 

جمعیتی که پشت اتوبوس حامل رونالدو می دویدند ممکن است در بسیاری از مسائل مهم اجتماعی، سیاسی یا فرهنگی منفعل باشند. چرا جماعتی که در مرحله مشارکت اجتماعی منفعل هستند در استقبال از یک فوتبالیست خارجی این چنین از جان و دل مایه می گذارند؟
وقتی رسانه ها از ملیت ایرانی کمتر حرف می زنند و بیشتر از دین به عنوان هویت جامعه صحبت می شود، باید متوجه می شدیم که چنین نگاهی چه تبعاتی به دنبال دارد.
اگر بنیان بر مبنای هویت ملی و دینی قرار گیرد، جامعه قوام پیدا می کند.
از منظر جامعه شناسی و روانشناسی عرض می کنم؛ هیجان و نیاز، اعتقادات نمی شناسد. حتی در پدیده هایی مانند خیانت هم شاهد این مساله هستیم. شاید ظاهر فرد نشان ندهد، ولی اهل خیانت است.
موضوعی که به هیجان جمعی باز گردد، اعتقادات را نمی شناسد. هیجان و رفتار جمعی مانند گرسنگی است، دین و ایمان نمی شناسد.
اگر به موضوع استقبال از رونالدو دقیق شوید متوجه می شوید بسیاری از شخصیت های که تصورش را نمی کنید مایل بودند بروند یا نتوانسته اند و یا پیگیری کافی نکرده اند.
حضور رونالدو در ایران این نمونه برای نمایش این نقص در جامعه ایران بود و متاسفم برای جامعه ای که در مسیری قدم بر می دارد که مردم اش را بی ارزش جلوه می دهد.