کد خبر : 518431 تاریخ : ۱۴۰۲/۶/۲۰ - 04:00
علی بیگدلی، پژوهشگر و کارشناس سیاسی در گفت‌وگو با ستاره صبح آنلاین: نظام بین الملل از قطبی بودن خارج و شبکه‌ای شده است/ بهبود اقتصادی به تغییر نگاه سیاسی و تغییر رویکرد در سیاست خارجی نیاز دارد علی بیگدلی در گفت‌وگو با ستاره صبح آنلاین اظهار کرد: نظام بین المللی از حالت قطبی بودن خارج شده است. جامعه جهانی به صورت یک هرم ترسیم می‌شود و قدرت‌ها در رأس هرم قرار می‌گیرند. سایر کشورها نیز در زیر مجموعه این هرم تعریف می‌شوند.

ستاره صبح آنلاین، فائزه صدر: نشست گروه 20 روز شنبه به پایان رسید. در این نشست هند میزبان 20 اقتصاد برتر جهان بود. این کشورها بیش از 50 درصد ظرفیت اقتصادی جهان را در اختیار دارند. این گروه در سال 1999 تشکیل شد و بر اقتصاد جهان تأثیر گذار بود. عدم حضور روسای جمهور چین و روسیه در این اجلاس و همچنین عدم محکوم کردن روسیه در حمله به اوکراین از جمله حواشی این اجلاس بود. ستاره صبح در گفت و گویی با علی بیگدلی، پژوهشگر و کارشناس سیاسی به بررسی این موضوع پرداخته که در ادامه می‌خوانید:

  اجلاس گروه 20 در دهلی نو به کار خود پایان داد، چندی پیش بریکس اجلاس سالانه خود را در آفریقای جنوبی برگزار کرد. اهمیت این پیمان‌ها چیست و اعضای آن چه تاثیری در قطب بندی جهانی دارند؟
نظام بین المللی از حالت قطبی بودن خارج شده است. نظام بین الملل به صورت دو شکل تصور می‌شود. نظام‌هایی که بر پایه هرم قطبی هستند. جامعه جهانی به صورت یک هرم ترسیم می‌شود و قدرت‌ها در رأس هرم قرار می‌گیرند. سایر کشورها نیز در زیر مجموعه این هرم تعریف می‌شوند.
در دوران جنگ سرد رأس هرم در اختیار آمریکا و شوروی بود. چون حوزه‌های قدرت مشخص شده بود و قدرت‌ها به حوزه نفوذ یکدیگر تجاوز نمی‌کردند، سطح تنش کم بود.
نوع دوم نظام بین الملل، نظام شبکه‌ای است. امروز وضعیت به این صورت است. در نظام شبکه‌ای هر قدرتی گروهی را تشکیل داده است و دور آن گروه جمع شده است.
اگر چه نظام نوین بین الملل از حالت قطبی رها شده است، اما در نظام شبکه‌ای فعلی سطح تنش‌ها افزایش پیدا کرده است. به طور مثال امروز کشورهای خاورمیانه وضعیت اقتصادی خوبی دارند ولی به امنیت لازم نرسیده‌اند و نگرانی امنیتی در منطقه وجود دارد.
سازمان همکاری‌های شانگهای، بریکس و گروه 20 مصادیقی از نظام شبکه‌ای جهانی هستند. گروه 20 نسبت به پیمان‌های مشابه از توانایی، ظرفیت و نفوذ بیشتری برخوردار است.
بریکس در ابتدای راه قرار دارد و زمان زیادی از تولد این پیمان نگذشته است. تا اینجا نیز فعالیت پر اهمیتی نداشته است.
یکی از مهمترین مسئل در اجلاس اخیر گروه 20 عدم محکومیت روسیه به دلیل حمله به اوکراین است تا جاییکه آقای زلنسکی آشکارا از این وضعیت اظهار ناامیدی کرد. رویکرد اجلاس 20 به جنگ اوکراین نشان داد که غرب برای ادامه همکاری با اوکراین تردید دارد.
گفته می‌شود این وضعیت به دلیل میزبانی هند بود هند همچنان روابط خوبی با روسیه دارد و از این کشور سوخت می‌گیرد. اما باید توجه داشت که اروپا با کمبود سوخت، کمبود غلات و مشکلات مالی روبرو است و اتحادیه اروپا هم ادامه جنگ اوکراین را به نفع خود نمی‌بیند.

 

  به عقیده شما اجلاس گروه 20 چه دستاوردی برای منطقه خواهد داشت؟ آیا باید منتظر تغییراتی مهم بود یا خیر؟
از دیگر مسائل مهم این اجلاس صحبت از دو خط ارتباطی جدید است. آمریکا اجرای پروژه این خطوط ترانزیتی را به محقق شدن ارتباط اسرائیل و عربستان موکول کرده است. آمریکا پیشنهاد داده است خطی تجاری بین اسرائیل و شیخ نشین های خلیج فارس و عربستان احداث شود.
این مسیر از پشت تنکه هرمز و از زیر دریا عبور می‌کند. اگر چه چنین پروژه‌ای بلند پروازانه و پر هزینه است اما آمریکا با جدیت پشت این طرح ایستاده است. چنین طرح جاه طلبانه ای بن سلمان را وسوسه کرده است و او اجرای این پروژه را پذیرفته است.
مسیر دوم از امارات متحده عربی به کویت و اردن و سپس به ترکیه می‌رسد. این اتوبان کانال جنوب به شمال است. احداث یک خط لوله نفت و گاز به اروپا در کنار این پروژه پیش بینی شده است.
این دو مسیر تجاری ایران را نادیده گرفته و کشورمان را در تنگنای سیاسی و اقتصادی قرار می‌دهد. این وضعیت نشان دهنده عدم مطلوبیت دیپلماسی ایران است.
این طرح که آمریکا پشت آن است رقیبی برای پروژه یک کمربند یک جاده چین خواهد بود. این پروژه‌ها برای چین بسیار هزینه بر بود. با توجه به شرایط اقتصادی چین و امکانات مالی شیخ نشین های خلیج فارس به نظر می‌رسد طرح‌های آمریکایی زودتر از پروژه چینی به مرحله عملیاتی شدن برسند. در تصاویر منتشر شده از گروه بیست می‌بینیم با وجود حضور مهمانان عالی رتبه‌ای از کشورهای غربی، محمد بن سلمان در نزدیکترین جایگاه به صندلی جو بایدن نشسته است.
باید بپذیریم که بن سلمان با تغییر روش از شیوه‌های سنتی گفت و گو، به دیپلماسی جدید، جایگاه عربستان سعودی را ارتقا داده و در تصمیم سازی بین المللی برای عربستان سهم گرفته است. جایگاه کنونی عربستان در معادلات بین المللی می‌تواند تضمین کننده اجرای پروژه‌هایی نظیر جاده‌های ترانزیتی پیشنهاد شده باشد.

 

  چرا ایران در اجلاس گروه 20 جایگاهی ندارد؟ آیا موانع سیاسی بر سر راه کشورمان قرار دارد یا از نظر اقتصادی ظرفیتی برای حضور در این مجموعه نداریم؟
اگر چه اقتصاد ایران ضعیف شده ولی نمی‌توان مسائل اقتصادی را عامل عقب نشستن ایران در این مجامع دانست. زیرا مصر هم با وجود اقتصادی ضعیف در این مجموعه‌ها دیده می‌شود.
دلیل آن نوع نگاه ایدئولئوژیک به منطقه و جهان است. درک دوران گذشته از مناسبات سیاسی جهانی، امروزه با هیچ متر و معیاری هم خوانی ندارد و ایران را در حبابی از انزوای سیاسی قرار داده است.
تا زمانی که نگاه‌ها بار ایدئولوژیک داشته باشد و در روابط خارجی از واقع گرایی پیروی نشود در انزوا خواهیم بود، از اقتصاد جهانی بهره‌ای نخواهیم برد و مشکلاتمان همچنان به قوت خود باقی می‌مانند. ایران باید حباب انزوا در روابط بین الملل را بشکند.
اقتصاد ایران به تغییر نگاه‌های سیاسی و تغییر رویکردها در سیاست خارجی نیاز دارد. اگر به قرار گرفتن در بازی‌های بین المللی و بهره بردن از مواهب آن علاقمند هستیم باید در کنار سایر بازیگران دنیا بایستیم. ظرفیت ایران بیشتر از بسیاری از کشورهای منطقه است ولی با نگاه ملی و با توجه به منافع کشور حرکت نمی‌شود. تا نگاه‌های سیاسی تغییر نکند کار ما در جهان همچنان پر گره خواهد بود.