کد خبر : 517917 تاریخ : ۱۴۰۲/۵/۲۹ - 02:23
آلبرت بغزیان، اقتصاددان در گفت‌وگو با ستاره صبح آنلاین: اگر رشد اقتصادی مثبت باشد،جامعه آن را حس می کند/وقتی تورم کاهش پیدا می‌کند، شهروند که وارد سوپر مارکت می‌شود کاهش را می‌بیند

ستاره صبح،علی فریدونی: شنیدن اعداد و ارقام غلط در آمار های ارائه شده از زبان مسئولین تکرار می شود و هر چند وقت یکبار شاهد واکنش مسئولین پیشین یا اقتصادانان نسبت به آمار های ارائه شده هستیم. آخرین مورد توییت محمد باقر نوبخت در پاسخ به آماری است که رییس جمهور درباره رشد اقتصادی بیان کرده و مدعی شده دولت اش نرخ رشد اقتصادی را از صفر در دهه گذشته به چهار درصد رسانده است! به گفته نوبخت طبق گزارش بانک مرکزی رشد اقتصادی در سال 1399 معادل 4/1 درصد و در بهار سال 1400 برابر با 6/7 درصد بوده است. طبق گزارش رسمی مرکز آمار رشد اقتصادی از سال 1392 تا 1396 بیش از 4.7 درصد بود. و تنها در سال 1395 کشور رشد اقتصادی 14.2 درصد را تجربه کرده است. ستاره صبح در گفت و گو با آلبرت بغزیان، اقتصاددان به بررسی این موضوع پرداخته که در ادامه می خوانید:

 

  محمد باقر نوبخت، رییس پیشین سازمان برنامه و بودجه به ادعای رشد چهاردرصدی اقتصاد، در دولت سیزدهم واکنش نشان داده است. نظر اقتصاددانان در این رابطه چیست؟
سه گروه اقتصاددان در ایران داریم. یک دسته در کلاس و پای تخته هستند و کاری به کار تصمیمات اقتصادی دولت ندارند. اهل مصاحبه نیستند و اقتصاد را در قالب تئوری‌های اقتصادی تدریس، تالیف و ترویج می کنند.
دسته دیگری از اقتصاددانان در استخدام دولت هستند و هر آنچه که از تریبون های رسمی منتشر می شود را تایید و به گفته ها تمکین می کنند. اگر رییس جمهور آمار غلطی بدهد ناچارند یا تایید کنند یا توجیه کنند.
دسته دیگری از اقتصادانان موضع دارند و چه در دانشگاه باشند، چه در دولت و چه در حاشیه، اظهار نظر می کنند و با هر ابزاری از مصاحبه، و مقاله تا توییت و... دیدگاه های انتقادی خود را منتشر می کنند. گروه سوم تعداد کمتری دارند. تعداد کسانی که حاضر می شوند بخاطر دفاع از علم اقتصاد و منافع ملی هزینه بدهند، کم است. متاسفانه بار نقد تمام اشتباهات اقتصادی دولت روی دوش این دسته است.

 

  آیا می توان مراجع چند گانه ارائه آمار های اقتصادی را دلیل این بی نظمی معرفی کرد؟
اندازه گیری آماری کار مرکز آمار، سازمان برنامه، وزارت اقتصاد و بانک مرکزی است. اگر به مراکز آماری کشور اعتماد کنیم متوجه می‌شویم که دولت نسبت به دستاورد هایش نگاهی اغراض آمیز دارد.
حتی اگر به اعداد و ارقام منتشر شده اعتماد کنیم و بگوییم این اعداد و ارقام دستکاری نشده و اغراضی سیاسی در کار نیست باز هم نطق های اقتصادی مسئولین جای انتقاد دارد.
ماهیت رشد اقتصادی این است که در صورت مثبت بودن نرخ رشد، جامعه آن را حس می کند. اگر تورم کاهش پیدا کند، شهروند وقتی وارد سوپر مارکت می شود این کاهش را حس می کند. وقتی ادعا می شود نرخ بی کاری کم شده باید فرصت های شغلی بیشتری در اطرافمان حس کنیم.

 

  آیا ارائه آمار های غلط نشانه ای از عدم اشراف مسئولین بر مسائل اقتصادی است؟
اقتصاددانان وقتی صحبت می کنند به این موضوع توجه دارند که ممکن است همکارانشان این حرف ها را بشنوند و دقت می کنند تا آمار غلطی ندهند یا اصطلاحی را اشتباه تلفظ نکنند.
وقتی سطح مخاطب بالا باشد، فرد مراقب حرف زدنش خواهید بود. متاسفانه برخی از مسئولین مخاطب را دست کم گرفته اند. یا اقشار و گروه هایی را کلا از دایره مخاطبین دولت حذف شده می دانند. وقتی احساس می کنیم کسی حرفهای ما را گوش می دهد دقت می کنیم. ظاهرا این دریافت در مسئولین وجود دارد که دایره مخاطبین اندک است یا از اقشار پایین جامعه هستند به همین دلیل به دنبال ارتقای اطلاعات خود نیستند. بعضا دیده می شود مسئولین اصرار دارند برخی از مسائلی را که وجود ندارد، نیست و بهبودی نداشته در نطق‌هایشان جا بدهند و اعلام کنند که شرایط بهتر از قبل شده است! بعضا مطالب نادرستی در کلام آقایان ظاهر می شود و روشن است که محتوا و آمار و اطلاعات درست نیست! مسئولین بدانند که جهان رسانه ای امروز به گونه ای است که صحبتهایشان به گوش تمام مردم جهان می رسد و آن ها نباید شنونده را در داخل و یا خارج دست کم بگیرند. این که مسئولین بگویند ما هم نگران هستیم، ما هم از بهبود شرایط مطمئن نیستیم ما هم چیزی از آینده نمی دانیم و... مردم را بیشتر دلگرم می کند تا اینکه به غلط شرایط را خوب جلوه بدهند. مسئولین مشاغل متعددی داشتند و مرتبا در حوزه های کاری مختلف جا به جا شده اند و در سمت های متنوعی نطق کرده اند. پر گویی و صحبت در هر موضوعی به این تجربه بر می گردد. در شرایطی که رسانه‌های دنیا زبان بدن مسئولین و روسای جمهور را تحلیل می کنند و از این طریق پی به کذب بودن ادعا ها می برند، شایسته نیست که رییس جمهور آمار خلاف واقع عنوان کند و رسانه ها را به این نتیجه برساند که واقعیت گفته نشده است.رییس بانک مرکزی آمریکا سالی دو بار هر بار به اندازه یک ربع ساعت صحبت می کند و از سیاست های بانک مرکزی می گوید ولی رسانه ها هر آنچه را که در جریان است به طور شفاف منتشر می کنند. مسئولین ما هم به جای پرداخت شفاهی به اعداد و ارقام، شفافیت و انتشار آزاد اطلاعات را جایگزین کنند.
مشاوران رییس جمهور که نطق ها را می نویسند، یا اطلاعات را منتقل می کنند، پرستیژ علم اقتصاد را حفظ کند. این موارد از چشم مردم دور نمی ماند. ده سال از پایان دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد گذشته ولی هنوز اظهارات بی پایه و اساس او نقل محافل است و بریده هایی از نطق هایش به عنوان طنز در شبکه مجازی وایرال می شود.