به گزارش ستاره صبح آنلاین صالحی در گفتگو با «انتخاب» گفت: در طول ۴۴ سال گذشته روابط جمهوری اسلامی ایران با آمریکا متاثر از سوابق تاریخی سلبی بین دو کشور بوده. ما در این ۴۴ سال روابط خوبی با هم نداشته ایم و از ابتدای انقلاب روابط ما سلبی بوده.
رییس سابق سازمان انرژی اتمی ادامه داد: هر کدام از ما دلایل خودش را دارد. مثلا ما میگوییم شما در کودتای ۲۸ مرداد مسیر سیاسی کشور را منحرف کردید و در جهتی بردید که عاقبت کشور، عاقبت خوبی نشد و رژیم گذشته را مجددا مسلط کردید. این موضوع درست هم هست. خود آمریکاییها هم اعتراف کرده اند.
میتوانستیم اظهارات آلبرایت درباره کودتای ۲۸ مرداد را عذرخواهی تلقی کنیم
وزیر اسبق امور خارجه ایران اضافه کرد: وزیر خارجه آمریکا خانم آلبرایت یک بار گفت که قبول داریم این کار را کرده ایم و اینکه این کار درستی نبوده. ما باید همان موقع آن را یک عذرخواهی تلقی میکردیم. بالاخره یک فرصتی بود. اما ما اصرار داشتیم که کلمه عذرخواهی هم باشد.
او افزود: بالاخره ما چنین گله مندی و اعتراضهایی را به طور جدی از آمریکاییها به خاطر دخالتهایی که قبل از انقلاب در امور سیاسی ما و در کشور ما داشته اند، داریم.
اگر تهدید رئیس جمهور آمریکا علیه شوروی نبود، شاید امروز بخش دیگری از سرزمین مان هم جدا شده بود
صالحی همچنین تصریح کرد:، اما یک طرف قضیه را هم فراموش نکنیم. شوروی بعد از جنگ جهانی دوم در بخشی از ایران حضور داشت. جنگ تمام شده بود، اما شورویها در بخش قابل توجهی از ایران در تبریز، کردستان و حتی اگر اشتباه نکنم تا زنجان و قزوین هم بودند. این تهدید ترومن علیه شورویها بود که باید خاک ایران را ترک کنید. تیتر روزنامههای آن زمان هم موجود است که میتوانید پیدا کنید و روی آن تحقیق کنید.
او افزود: این موضوع را هم باید از حیث قضاوت تاریخی در نظر بگیریم. این خودش یک نکته مثبت است. اگر خدای نکرده، ما بخش دیگری از سرزمین مان را از دست داده بودیم، در چه وضعیتی بودیم؟ لذا نباید فراموش کنیم که در زمان ترومن، رییس جمهور آمریکا، نیروهای ارتش سرخ شوروی در بخشی از سرزمین کشور عزیزمان ایران حضور داشتند و اگر تهدید ترومن علیه شوروی نبود، چه بسا امروز شاهد جدا بودن بخش دیگری از سرزمین مان بودیم.
جرقههای برانگیختگی ملت ما برای انقلاب از مشروطیت آغاز شد
وزیر اسبق امور خارجه در توضیح دلایل اختلافات فعلی میان ایران و آمریکا اظهار داشت: میتوانیم بگوییم انقلاب و برانگیختگی ملت ما از مشروطیت آغاز شد، ولی در طول زمان این برانگیختگی فرمهای مختلفی گرفت. مثلا در ۱۵ خرداد مردم با رهبری امام عزیز راحلمان، به خیابانها آمدند و علیه سلطه پذیری، استثمار و استعمار قیام کردند. اینجا این بعد مهم سیاسی امام بود که مردم را به حرکت واداشت.
صالحی افزود: همان طور که حضرت آقا در صحبتهای ۱۴ خرداد امسال در مرقد امام فرمودند، باید ویژگیهای امام را مجددا بازشناسی کنیم و به جوانها عرضه کنیم. من میخواهم اینجا یک پرانتز بازکنم. یک تفسیر آزاد از صحبت آقا دارم. من پیش خودم فکر کردم که این عناصر ویژه و موثری که امام داشتند، کدامها هستند. چه خصوصیات موثری داشتند؟
او ادامه داد: یکی بعد سیاستمداری و دولتمرد بودن امام است. این یکی از ویژگیهای ایشان بود. یک ویژگی دیگر، فقیه بودن امام است. امام فقیه بودند. ویژگی دیگر، فیلسوف بودن امام است. امام بارها اشاره کردند که شاگرد علامه رفیعی قزوینی بودند و خیلی از ایشان به نیکی یاد میکردند. بعد دیگر امام معرفت شناسی و عرفان امام بود.
صالحی افزود: هر کدام از این ابعاد در یک برههای از انقلاب موثر بوده و خواهد بود. آن بعد از امام که باعث شد خیزش و حرکت انقلاب به وجود بیاید، بعد سیاسی ایشان بود که با رد سلطه پذیری و مخالفت با کاپیتولاسیون همراه بود. به این معنی که ما نمیتوانیم سلطه پذیر باشیم، چون معتقد به اصل نفی استثمار و استعمار هستیم و یا به عبارت دیگر نفی سبیل.
او ادامه داد: ابعاد دیگر امام هم در انقلاب واقعا اثربخش بود. مثلا وقتی که جنگ بر ما تحمیل شد شاهد بودیم که چگونه مردم عزیزمان در دفاع از کشور سر از پا نمیشناختند و به سمت جبههها میرفتند، این در اثر بعد معرفت شناسی و خداباوری امام بود که به مردم تلقین شد. درست است که در جامعه ما بستر دینی وجود داشت، اما این تاکید امام بر توکل، خداباوری، عشق به خدا و حب خدا باعث شد که این اتفاق بیفتد. «الذین امنوا اشد حبا لله»، کسانی که ایمان آورده اند، حب شدید به خدا دارند. این حب به خدا و دین باورری و حس وطن دوستی (حب الوطن من الایمان) بود که مردم رفتند و از سرزمین شان جانانه دفاع کردند.
آمریکا تصور میکرد که اعتراضات خیابانی مردم در زمان انقلاب، از طرف «ایسم»های مختلف هدایت میشود
صالحی اضافه کرد: در سیر تحول سیاسی کشور در ماههای قبل از پیروزی انقلاب، سیاستمداران آمریکایی فکر میکردند که این اعتراضات خیابانی بیشتر حمایت شده از طرف «ایسم»های مختلف و رایج در آن زمان بوده است؛ مانند کمونیسم و سوسیالیسم و مائوئیسم و .. در اوایل انقلاب، این «ایسم»ها رایج بود، ولی اسلامیسم هنوز مطرح نبود.
او ادامه داد: آمریکاییها تصور نمیکردند که اسلام میتواند جامعه را به حرکت درآورد و رژیمی را سرنگون کند. خود رژیم گذشته هم مدتها تصورش این بود که این اعتراضات خیابانی توسط توده ایها و چپیها هدایت میشده.
کسینجر گفته بود ما اصلا فکر نمیکردیم که مذهبیون بتوانند رژیمی را ساقط کنند
صالحی گفت: این بحث را یعنی اینکه آمریکاییها این تصور را نداشتند، از خودم نمیگویم. یکی از سفرای محترم ما جناب آقای دکتر خوشخو برای ما تعریف کردند. ایشان وقتی که در آمریکا بودند، چند باری با آقای کسینجر صحبت داشتند و آقای کسینجر گفته بود که ما اصلا فکر نمیکردیم که مذهبیون بتوانند رژیمی را ساقط کنند. ما فکر میکردیم که کار چپی ها، توده ایها و کمونیستها است و پشت قضیه هم اتحاد جماهیر شوروی است، زیرا که ایران جایگاه و موقعیت مهمی داشت و شوروی هم میخواست به آبهای گرم برسد. بعدش دیدید که به افغانستان حمله کرد و فکر کرد که شاید بتواند از آن طریق سیاست خود را پیش ببرد. این چیزی است که آقای دکتر خوشخو از کسینجر نقل میکند. کسینجر بالاخره یک شخصیت شناخته شده سیاسی در آمریکاست؛ بنابراین وقتی انقلاب شد، آمریکا با یک پدیده مجهول روبرو شد.
صالحی افزود: بنابر این اگر ما این برداشت را مبنا قرار دهیم، وقتی انقلاب پیروز شد، آمریکاییها با یک پدیده مجهولی روبرو میشوند. به عبارت دیگر تحلیل دقیقی از انقلاب نداشتند. نمیدانستند مذهبیون، اهداف و آرمان هایشان چیست و دنبال چه هستند. این پدیده یعنی حکمرانی دینی برای آنها جدید بود. این را از منظر سیاسی عرض میکنم. هیچگاه مذهبیون در هیچ بخشی از دنیا یک قدرت سیاسی فراگیر تشکیل نداده بودند که آمریکاییها بتوانند آن را مبنای ارزیابی خود قرار دهند.
او ادامه داد: لذا آنها خود را در مقابل یک پدیده مجهول، ناآشنا و غیرقابل پیش بینی دیدند. آن هم در کشوری مثل ایران که پیشینه تاریخی قابل توجهی دارد و در حوزههای مختلف فرهنگی، سیاسی، علمی و مدنیتی توانسته در جهان خودنمایی کند. گفته میشود در بین ۱، ۰ شاعر برجسته دنیا، ۳ الی ۴ نفرش از ایران است یا بزرگترین امپراطوریای که جهان تا به امروز به خودش دیده، امپراطوری ایران بوده، به قول خودشان «پرشین امپایر»؛ زمانی امپراطوری ایران بر نصف جهان حاکم بود. یعنی در دو هزار و اندی سال پیش، کل جمعیت جهان ۶۰ الی ۷۰ میلیون نفر بوده و ایران بر قریب ۳۵ میلیون نفر یعنی نزدیک به ۵۰ درصد ساکنین دنیای آن زمان حکومت میکرد.
وزیر اسبق امور خارجه افزود: این ظرفیت و قدرت بالقوه ایران را نشان میدهد و اینکه این ملت تمدن ساز توانسته است بارها در عرصه جهانی در حوزههای مختلف اعم از نظامی، سیاسی، فرهنگی و علمی اظهار وجود کند؛ لذا آمریکاییها بعد از انقلاب با یک پدیده ناآشنا و غیرقابل پیش بینیای روبرو شدند و، چون ایران کشوری با تاریخی دیرینه و سوابقی اثرگذار در تاریخ بشریت بوده، آمریکاییها نگران عواقب این انقلاب شدند.
او گفت: از این رو آمریکاییها از ابتدای پیروزی انقلاب اقدامات متعددی را در جهت مهار انقلاب به کار گرفتند. چون ماهیت انقلاب را درک نکرده بودند گفتند بهتر است زودتر مهارش کنیم و لذا انواع دسیسهها را به کار گرفتند و سعی کردند این انقلاب را یا مهار کنند یا به شکست وادارند.
به جای اشغال سفارت، میشد اقدامات دیگری انجام داد
صالحی در ادامه گفتگو با «انتخاب» اضافه کرد: آمریکاییها سیستم جاسوسی شان بسیج شد و اقداماتی کردند که باعث شد جوانان پر شور آن زمان ما بروند و سفارت آمریکا را اشغال کنند. حالا بگذریم که میشد به گونهای دیگر عمل کرد. ما به جای اینکه برویم سفارت را اشغال کنیم، به اعتبار اینکه این سفارت لانه جاسوسی است، میتوانستیم در چارچوب روابط دیپلماتیک یا بخواهیم که سفارتشان را برای مدتی تعطیل کنند و یا اینکه سطح روابط دیپلماتیک فیما بین را تنزل دهیم یا دهها اقدام دیگر. نه اینکه برویم سفارت را تسخیر کنیم که بعد شاهد تبعات نا خوشایند آن که همه میدانند باشیم.
فتارهای غیرمدبرانه و احساسی با عنوانهای انقلابی، ولی با محتوای غیرانقلابی، انجام دادیم
او افزود: البته وقتی آمریکا این کارها را میکرد، ما هم در داخل یک سری رفتارهای غیرمدبرانه و احساسی با عنوانهای انقلابی، ولی با محتوای غیرانقلابی، انجام دادیم. وقتی ما میگوییم انقلابی، محتوایش هم باید انقلابی باشد. محتوای انقلابی یک محتوای عقلانی و عقلایی است نه اینکه یک محتوای درهم برهم و به هم ریخته که ما به آن بگوییم انقلابی.
بعضیها تصورشان از انقلابی بودن این است که هر کاری دلشان خواست بکنند
صالحی گفت: بعضیها تصورشان از انقلابی بودن این است که هر کاری دلشان خواست بکنند. در صورتیکه بر عکس، انقلابی بودن بیشترین تدبیر و عقلانیت و حکمتها را میطلبد. یک انقلابی باید از یک حکمت سیاسی برخوردار باشد.
عضیها مثل مهدی هاشمی را در خود انقلاب گرفتند و اعدام کردند؛ گفته شده بود که اسلحه و مواد منفجره به برخی نقاط جهان میفرستادند
او ادامه داد: بعضیها در داخل اقداماتی کردند. بعضی هایشان را اصلا در خود انقلاب گرفتند و اعدامشان کردند مثل مهدی هاشمی. اینها را بروید ببینید و تحقیق کنید به خاطر چه این خطاها را میکردند. اسلحه و مواد منفجره و ... به برخی نقاط جهان میفرستادند. اینها چیزهایی است که ما در رسانههای داخل دیدیم و خواندیم. فعلا بحث آثار و ابعاد تخریبی دراز مدت آن بماند.
صالحی اظهار داشت: از طرفی انقلاب ما همانطور که قبلا گفتم یک پدیده مجهول برای آمریکا بود و از طرفی هم در داخل چنین کارهایی انجام میگرفت. اینها دست به دست هم داد و روابط ما با غرب به هم ریخت. بعد هم جنگ تحمیلی که شروع شد، این جنگ یک جنگ جهانی علیه ما بود. از اتحاد جماهیر شوروی تا آمریکا و غرب، فرانسه، آلمان، کشورهای حوزه خلیج فارس همه و همه به عراق داشتند کمک میکردند.
وقتی جنگ تمام شد، رویکرد و ذهنیتمان نسبت به اولویتهای آرمانهای انقلاب تغییر کرد
او افزود: این تغییر در اولویتها بطور طبیعی ناشی از تأثیرات جنگ تحمیلی بود. به خصوص اینکه شاهد اتحاد ناجوانمردانه شرق و غرب دنیا علیه انقلاب تازه شکل گرفته در کشورمان بودیم؛ لذا وقتی جنگ تمام شد، ما رویکرد و ذهنیتمان بطور ناخواسته نسبت به اولویت گذاری آرمانهای انقلاب که ترسیم کرده بودیم، تغییر کرد.
صالحی گفت: اگر در یک کلمه بخواهم بگویم آرمان انقلاب چه بود، سعادتمندی ملت در ابعاد معیشتی و معنوی بود. نه فقط سعادتمندی از این نظر که وضع مالی ملت خوب شود، نه. از این نظر که همه چیز چه معیشتی و چه معنوی درست شود. شما در زمان شاه و رژیم گذشته اگر مروری بر فیلمهای آن زمان کنید، اباحه گری داشت به سرعت رشد میکرد.
او افزود: در ایرانی که اساسش مذهبی و دین باوری بود، به شدت داشتند اباحه گری را ترویج میکردند. جشن هنر شیراز یک مثالش است. این انقلاب واقعا آمده بود برای سعاتمندی مردم؛ هم در ابعاد معیشتی و هم در ابعاد معنوی به طور کلی.
صالحی ادامه داد: ما از نظر صنعتی و فناوری عقب مانده نگه داشته شده بودیم. ما آن موقع که نوجوان بودیم، بارها در رسانهها میخواندیم که ایران متقاضی داشتن صنعت ذوب آهن از غرب بود، اما آنها میگفتند شما نیاز ندارید. آخرش ما ذوب آهن را از روسها گرفتیم و غربیها به ما ندادند. این هم یکی از تناقضات تاریخی است.
بعد از جنگ ذهنیت ما به طرف یک ذهنیت دفاعی - امنیتی رفت
رییس پیشین سازمان انرژی اتمی تاکید کرد: بعد از جنگ تحمیلی آن ذهنیتی که وجود داشت برای تحقق سعادتمندی هموطنان از طریق توجه ویژه به مسائل اقتصادی و فرهنگی، به طور طبیعی این ذهنیت معطوف شد به حوزه مسائل دفاعی- امنیتی. اینکه ما باید خودمان را در حوزه مسائل دفاعی و امنیتی کشور تقویت کنیم. به عبارت دیگر بنیه دفاعی مان را آنچنان قوی کنیم تا بتوانیم از حاکمیت ملی و منافع ملی مان به خوبی صیانت کنیم.
او افزود: به لطف خدا و همت مردم و مقامات عالی نظام، جمهوری اسلامی توانست توان بازندارندگی قویای برای خودش ایجاد کند. ما از نظر نظامی واقعا جلو رفتیم. من خودم اول انقلاب سال ۱۳۶۱ رییس دانشگاه صنعتی شریف شدم. یکی دو سال بود که جنگ شروع شده بود. یادم است نیروهای مسلح آمدند و یک لوله خمپاره انداز را آوردند و گفتند به ما بگویید این لوله را چگونه تولید بکنیم که وقتی گلوله از آن رها میشود، لوله منفجر نشود. خیلی جالب بود.
صالحی افزود: اولین چیزی که من با خودم گفتم این بود که خدایا ما یک لوله ساده را هم نمیتوانیم بسازیم! ۶ ماه طول کشید که دانشکدههای مکانیک و متالوژی کار کردند تا به نیروهای مسلح بگویند چطور چنین لولهای را تولید کنند که از نظر عملیات حرارتی و عناصر تشکیل دهنده اش -اینکه چه نوع فولادی باشد -و از این نوع موارد، این لوله بتواند در مقابل انفجار مقاومت بکند.
صالحی ادامه داد: حالا الحمدلله میبینیم که در بحث موشکی و رادار و پهپاد و به طور کلی از نظر دفاعی خوب جلو رفته ایم. الان به زعم دوست و دشمن، ایران از نظر توانایی نظامی در دفاع از حاکمیت ملی و صیانت از سرزمین خود در جایگاه نسبتا قابل توجهی قرار دارد. نمیخواهیم غلو کنیم. جایگاه ما طوری است که اگر طرف مقابل بخواهد اقدامی بکند، چند بار به آن فکر میکند و این طور نیست که سرش را پایین بیندازد و بیاید، چون خوب میداند که عواقب چنین کاری اصلا روشن نیست.
شرایط اقتصادی و معیشتی مردم، خوب نیست
او ادامه داد: البته این را هم باید بگوییم که در طول این ۴۴ سال متاسفانه در برخی امور به خاطر ناکارآمدیهایی که در حوزههای مختلف مدیریتی داشتیم -بنده هم یکی از آنها- خیلی نتوانسته ایم موفق عمل کنیم. ناگفته پیداست که شرایط اقتصادی و به طور کلی معیشتی مردم، شرایط خوبی نیست و وقتی که شرایط معیشتی مردم خوب نباشد، ما احادیث فراوان داریم مبنی بر اینکه اگر از دری فقر وارد شد، از در دیگر دین خارج میشود. میگویند فقر میتواند مقدمهای برای کفر باشد. الان به تبع این وضعیت معیشتی سختی که اکثر هموطنان مان از آن رنج میبرند، شرایط اجتماعی ما خیلی سخت شده است. در وضعیت مطلوبی نیستیم و باید از این وضعیت خارج شویم.
بخش قابل توجهی از شرایط فعلی کشور به خاطر تحریم هاست
صالحی گفت: یک زمانی قرار بود که برجام این مسئله را حل کند، ولی دیدید که ترامپ مانع آن شد. این شرایط را چه کسی برای ما به وجود آورده؟ یک مقدارش همانطور که قبلا گفتم ناشی از عملکرد و مدیریت ناکارامد ماست، اما بخش قابل توجهی از آن مربوط به محدودیتها و تحریمهایی است که از خارج بر ما تحمیل شده است.
او ادامه داد: نه به ما اجازه میدهند ارتباط بانکی داشته باشیم، نه صادرات و واردات درست و حسابی داشته باشیم، نه خطوط ترانزیت را اجازه میدهند از اینجا باشد. مثلا نفت آذربایجان را که در ابتدا قرار بود از ایران انتقال یابد-چون از ایران ارزانتر بود و نیاز به سرمایه گذاری کمتری داشت – به خاطر قانون داماتو در زمان کلینتون حاضر شدند هزینه بیشتری بکنند و وقت بیشتری بگذارند و آن خط نفت را از خاک ترکیه به بندر جیحان برسانند.
صالحی افزود: از این نوع کارها زیاد شده و الان هم سعی دارند مانع توسعه راههای ترانزیتی ایران شوند. همین بحث اخیر هم هست؛ راه آهن عراق قرار است به ترکیه وصل شود که ایران را دور بزنند؛ یعنی جنوب ایران که خلیج فارس باشد از طریق ترکیه به اروپا وصل شود.
او ادامه داد: به خاطر شرایط سیاسی و چالشی که ما با غرب و در راس آنها با آمریکا داریم، از هر راهی که بتوانند میخواهند ما را تحت فشار قرار دهند. این یک چالش جدی است بین ما و غرب و در راس آنها آمریکا. به هر مانعی فکر میکنند. افراد را تحریم میکنند. شرکتها را تحریم میکنند. حتی کشوری مثل هند که یک میلیارد و نیم جمعیت دارد، در مقابل آمریکا تسلیم میشود و روابط تجاری اش را با ما محدود میکند.
چین با عربستان حدود ۸۰ میلیارد دلار روابط تجاری دارد، اما با ما تعاملاتی با این وسعت و تنوع ندارد
صالحی تاکید کرد: کشوری مثل چین چرا و چطور با عربستان رابطه وسیع و همه جانبه دارد؟ چون با عربستان قریب به ۸۰ میلیارد دلار روابط تجاری دارد و مشکلی هم از حیث روابط بین المللی ندارند. با کل حوزه خلیج فارس قریب به ۳۰۰ میلیارد دلار رابطه تجاری دارند و دارند آن را به ۵۰۰ میلیارد دلار میرسانند. سرمایه گذاریهایی در حوزههای علمی، فناوری و نظامی میکنند، اما چین با ما تعاملاتی با این وسعت و تنوع ندارد.
چینیها به ما میگویند رابطه تان را با آمریکا تنظیم کنید تا مشکل ما حل شود؛ روسها همین مطلب را به ما گفته اند
او ادامه داد: چینیها خودشان به ما میگویند – حداقل در زمانی که من مسئول بودم – که رابطه تان را با آمریکا تنظیم کنید تا مشکل ما حل شود. این را به ما گفته اند. روسها هم این را به ما گفته اند. خیلی جالب و قابل تأمل است!
صالحی گفت: این وضعیتی است که ما داریم. این شرایط اقتصادی ماست که نمیتوانیم با اغلب بانکهای مهم دنیا رابطه داشته باشیم و همه چیز برای ما گران تمام میشود. بالاخره ما نیاز داریم و باید نیازهایمان را از خارج وارد کنیم. چون این کارها را نمیتوانیم به سهولت انجام دهیم، قیمت جنسی که میخریم، بیشتر میشود.
او افزود: همین پولی که گفته اند از کره جنوبی قرار است آزاد شود– فعلا چند بار گفته اند آزاد خواهد شد - اگر فرض کنیم آزاد شود، گفته اند یک بار باید به سوییس برود و در نتیجه در تعیین نرخ تسعیر، ما دوباره کلی پول از دست میدهیم.
اسمش این است که ما در میادین مشترک گاز و نفت، سهم داریم؛ وقتی نمیتوانیم از آن استفاده کنیم چه فایده؟
صالحی گفت: اگر این یک رابطه معقول بود و ما مثل کشورهای دنیا داد و ستد داشتیم، این همه ضرر و زیان نمیدادیم. مثلا کشورهای همسایه ما آن جایی که ما میدان گازی مشترک داریم، با استفاده از تکنولوژی پیشرفته – این طور که به ما میگویند – دارند سهم گاز ما را ربایش میکنند. چون ما نمیتوانیم، آنها میبرند. یا مخازن نفتی که ما با برخی کشورهای همسایه به صورت مشترک داریم، چون ما تکنولوژی نداریم، دارند نفت ما را میبرند. مثل یک حوض پر از آب است که آنها دارند با سطل آب را میبرند، اما ما، چون سطل نداریم و یا حد اکثر اینکه سطل مان بسیار کوچک است یا سهمی نمیبریم و یا خیلی کم برداشت میکنیم. اسمش این است که ما آنجا سهم داریم، ولی وقتی نمیتوانیم از آن استفاده کنیم چه فایده؟
اگر کسی از بانک پول بگیرد و ندهد، همه متاثر میشویم، اما هیچ وقت با تأکید و جدیت نمیگوییم میلیاردها دلار ما در میادین مشترک گازی و نفتی دارد میرود
صالحی تصریح کرد: اگر کسی در داخل ایران کار زشتی بکند مثل اختلاسهایی که میشود و از بانکها وام میگیرند و به موقع پس نمیدهند، همه ما بحق متاثر میشویم، اما هیچ وقت با تأکید و جدیت نمیگوییم میلیاردها دلار ما در میادین مشترک گازی و نفتی دارد از دستمان میرود. دیگران دارند میبرند. ما در این خصوص یا خیلی حساس نیستیم و یا کم حرفش را میزنیم.
هر استادی که به خارج برود و برگردد، نگران است که نکند به او انگ جاسوسی بزنند
او افزود: این فشارها ناشی از این تحریمهایی است که علیه ما شده. تحریم تکنولوژیکی، تحریم صنعتی، تحریم علمی. استادمان اگر بخواهد جایی برود، هزار جور گرفتاری دارد. استادی که بخواهد محصور و دور از جامعه بین المللی علمی باشد آن هم در دنیایی که فناوریهای نوینی مانند هوش مصنوعی و کوانتمی در حال ظهور هستند (disruptive technologies) یعنی فناوریهای مختل کننده، چه رشدی میتواند داشته باشد؟ تازه ما علاوه بر آنها هراس امنیتی خودمان را هم داریم. یعنی هر استادی برود و بیاید، نگران است که نکند خدای ناکرده به او انگ جاسوسی بزنند؛ لذا باید یک جوری خودمان را از این بحرانها خارج بکنیم.
ساده اندیشی است که فکر کنیم آمریکا اجازه دهد کشورهای حوزه خلیج فارس هرچقدر میخواهند به چین نفت و گاز بدهند و پولش را هم به یوآن بگیرند
صالحی تاکید کرد: برجام راهی بود که قرار بود برخی از این بن بستها را رفع کند. به هر حال شرایط جهانی در حال تغییر است، دنیا دارد عوض میشود. الان جنگ اوکراین یک بحث جدی است. نیاز چین به انرژی جدی است. چین دارد تند و تند با کشورهای حوزه خلیج فارس قرارداد انرژی میبندد. با عربستان قرارداد نفتی میبندد. با قطر قرارداد گازی میبندد. میخواهد مطمئن باشد در آینده تامین نفت وگازش تضمین خواهد بود.
صالحی افزود: البته یک مقدار ساده اندیشی است که ما فکر کنیم آمریکا که به دنبال مهار چین است، در چنین شرایطی اجازه دهد کشورهایی که در حوزه نفوذ آمریکا هستند – حوزه خلیج فارس حوزه نفوذ آمریکاست – آزادانه بتوانند هرچقدر میخواهند به چین نفت و گاز بدهند و پولش را هم به یوآن بگیرند. تا حدی آمریکا ممکن است اغماض بکند، اما اگر بخواهد چین را مهار بکند، قطعا به میدان میآید. والا این همه پایگاه هوایی و دریایی وزمینی در خلیج فارس را برای چه گذاشته است؟ جز برای نفت و گاز؟
فرصت خوبی برای مذاکره سیاسی با آمریکا داریم
او افزود: به هر حال هر کشوری دارد سعی میکند از این آب گل آلود برای خودش بهره لازم را ببرد. قضایا دارد خیلی آشفته میشود و ما در این آشفتگی وضعیت نسبتا معقولی را در حوزه نظامی، دفاعی و جبهه مقاومت در منطقه داریم. الان ایران یک قدرت منطقهای است و این حقیقت را دوست و دشمن اذعان دارد. چون الان ما قدرت منطقهای هستیم، فرصت خوبی است که بنشینیم با غرب و در راس آنها آمریکا یک گفتگو و یک مذاکره وسیع تری را انجام دهیم. شاید اسمش را بگذاریم مذاکره سیاسی. ما تا الآن با آمریکا چندین بار مذاکره مستقیم داشته ایم، اما مذاکره حول محورهای خاص بوده مثلا افغانستان، عراق، آزادسازی زندانیها و برجام.
اگر آمریکا تا ۳۰ سال دیگر افول نکرد، باید تا این ۳۰ سال چه کار کنیم؟
او افزود: الان به جایی رسیده ایم که مسائل در هم تنیده شده، چین آمده به میدان، روسیه آمده به میدان، قضیه اوکراین، اهمیت روز افزون منطقه خاورمیانه به عنوان نقش آفرین در تأمین انرژی دنیا و حضور آمریکا در خاورمیانه؛ بعضیها بر اساس شواهدی معتقدند آمریکا در حال افول است. باشد افول کند، ولی چه زمانی افول میکند؟ اگر تا سال دیگر افول کند میارزد تا یکسال صبر کنیم. اما آمدیم و تا ۳۰ سال دیگر افول نکرد. ما باید در این ۳۰ سال چه کار کنیم؟ بالاخره ما باید مشکلمان را حل بکنیم.
صالحی ادامه داد: من فکر میکنم شاید الان وقتش باشد که بتوانیم یک گفت و گوی همه جانبهای داشته باشیم که شاید اگر عنوانی برایش داشته باشیم، همان گفت و گوی سیاسی باشد. چون گفت و گوی سیاسی دربردارنده همه جوانب است. برجام هم میتوانید در زمره همین گفتگوهای سیاسی باشد. امنیت منطقه هم میتواند در آن باشد. مسائل اقتصادی هم میتواند باشد. همه موضوعات مبتلا به میتواند در این گفتگو لحاظ شود.
اگر طرف مقابل حس بکند دولت و ملت دستشان در دست هم است، حساب و کتاب دیگری میکند
صالحی تصریح کرد: چنین گفتگوهایی اقتضائاتی دارد، اولا باید دستمان پر باشد. برای ورود به این گفتگو باید یک آمادگیهایی داشته باشیم. ما یک سری عناصر قدرت را در منطقه داریم. عنصر نظامی مان قوی و واقعی است. البته برداشت غلوآمیز نشود. نمیخواهم با قدرتهای نظامی دنیا خودمان را مقایسه کنم، ولی میتوانیم از خودمان به خوبی دفاع کنیم.
او افزود: شرط دیگر برای ورود به یک چنین گفتگویی این است که باید انسجام و وحدت ملی را بیش از پیش تقویت کرده و آنرا در معرض دید جهانیان قرار داد. این انسجام و وحدت ملی اگر تقویت شود، اگر طرف مقابل حس بکند دولت و ملت دستشان در دست هم است، حساب و کتاب دیگری میکند.
در سال انتخابات باید کاری کنیم که بهانه به دست دیگران ندهیم
صالحی گفت: سال سال انتخابات است. ما باید کاری کنیم که بهانه به دست دیگران ندهیم و شاهد رفتارهای ناهنجار در جامعه از هر طرفی که باشد نباشیم. خیلی باید با تدبیر عمل کنیم. این یک سال را باید با تدبیر جلو ببریم و انسجام و وحدت ملی خودمان را حفظ و تقویت کنیم. اگر این امر محقق شود، ما میتوانیم وارد یک گفتمان سازنده و تقریبا هم وزن با غرب شویم. از ابتدای زمانی که انقلاب شکل گرفت، اگر تفاوت و یا به تعبیر دیگر شکاف ما با غرب وسیع بود، الآن این شکاف کمتر شده است. هم غرب دیگر آن غرب سابق نیست و هم ایران دیگر آن ایران سابق نیست، چه از نظر سیاسی، امنیتی، نظامی، نفوذ در منطقه و چه از حیث صنعتی و فناوری. بالاخره ایران خیلی فرق کرده است. یک نمونه اش دانشگاه ها؛ ۱۷۵ هزار دانشجو در سال ۱۳۵۷ در مقابل حدود ۳.۵ میلیون دانشجوی فعلی، اصلا ایران یک ایران دیگری است.
او ادامه داد: سالها پیش یک ستون نویس نیویورک تایمز، یک سری مقاله مینویسد که ایران بهترین جا برای سرمایه گذاری است. زیرا بهترین نیروی انسانی را در منطقه دارد، تاریخ و فرهنگی ریشه دار دارد، بیشترین منابع انرژی نفت و گاز را با هم دارد. ژئواستراتژیک است. ۵۰۰ میلیون نفر را به هم پیوند میدهد. از یک طرف آسیای مرکزی، از یک طرف روسیه و ترکیه از یک طرف پاکستان و کشورهای حوزه خلیج فارس.
صالحی افزود: لذا اگر ما بتوانیم روی انسجام و وحدت ملی مان تاکید کنیم و بهانه به کسی ندهیم و این سال انتخابات را بتوانیم خوب برگزار کنیم و مردم اقبال نشان دهند، و وارد این گفت و گوی سیاسی شویم، فرصت خوبی خواهد بود.
وقتی یک گفت و گوی جامع در کار باشد، غرب و در رأس آنها آمریکا هم بی علاقه نخواهند بود
صالحی تاکید کرد: وقتی منافع همه در نظر گرفته شود، احساسم این است که غرب و در رأس آنها آمریکا هم بی علاقه نباشند.
سازو کار گفت و گوی جامع با آمریکا میتواند در معرض بحث و تبادل نظر نخبگان سیاسی کشور قرار بگیرد
او ادامه داد: سازو کار آن هم میتواند مورد بحث قرار بگیرد. نخبگان کشور روی آن فکر بکنند و پیشنهادی جامع که در بر گیرنده عزت و منافع ملی باشد ارائه کنند.
صالحی در پایان گفت: کلام آخر که به نظر بنده امر مهمی است و آن اینکه ما در دوران و عصر روایت گری (narration) و تصویرسازی (image building) قرار گرفتهایم. هر کشوری که بتواند با زبان قابل فهم و قابل هضم و لین برای نسل پرسشگر امروز روایت خودش را از آینده مطلوب جهان و چگونگی شکل گیری آن و تصویری منطقی و قابل پذیرش از مسؤلیت پذیری خودش در ارتباط با ملتش و جامعه جهانی ارائه کند یقینا گوی سبقت را برده است و بالطبع جایگاهی درخور و نقش آفرین در عرصه جهانی خواهد یافت.