ستاره صبح آنلاین/پیام فیض: موضوع حجاب و اجباری بودن یا اختیاری بودن آن مناقشه ای است که حدود چهار دهه است وجود دارد و نه تنها پایان نیافته بلکه اختلاف بر سر آن نیز بیشتر شده است. ستاره صبح آنلاین در این ارتباط گفتگویی با غلامعلی رجایی مشاور پیشین رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و تاریخ پژوه انجام داده که در ادامه می خوانید.
بازگشت گشت «خودرویی» و «پیاده» برای برخورد باحجاب آیا اجرای قانون است، یا پیام دیگری برای مردم دارد؟ این مرحله مبارزه با بدحجابی نظارت نیروی انتظامی در برابر حجاب اختیاری است. گمان میکنم که مسئله حجاب برای عدهای حیثیتی شده است. جدا از اینکه حلال است یا حرام است مسئله برای آنها حیثیتی شده است. پس از وقایع مرگ مهسا نمیشود تصور کرد پیام اتفاقات سال گذشته به آنها نرسیده است. جدا از اینکه حجاب اجباری است یا اختیاری، عرض میکنم که اساساً حکومت و کسانی که بر اساس رأی مردم بر سرکار میآیند اگر در جهتی خلاف خواسته اکثریت مردم قرار بگیرند، در این وضعیت اکثریت برنده خواهد بود و بازنده دولتها و حاکمیتهای سیاسی هستند.
به نظر شما این وضعیت را در هر نظامی قابل پیشبینی است؟ چه جمهوری و چه غیر جمهوری، این قاعده را میتوان تصور کرد؟ بله فرقی نمیکند. امام فرمودند تا مردم چیزی را نخواهند محقق نمیشود. این قاعده را در حرفهای امام هم داریم. در مورد اصل نظام هم از امام پرسیدند اگر مردم بگویند جمهوری اسلامی را نمیخواهیم شما چهکار میکنید؟ گفتند البته اینطور نیست و مردم و جوانها اسلام را میخواهند. ولی اگر اینطور باشد من به نظر مردم احترام میگذارم و من حرف خودم را خواهم زد. صوت صدای امام دراینباره موجود است. حاکمیتهای سیاسی اگر مقابل اکثریت مردم قرار بگیرند، موفق خواهند شد. مثل ماجرای بنزین در سال 98 که سران قوا تصمیم گرفتند که کاری غلط بود. بهجای اینکه قیمتها را پلکانی تغییر دهند بهیکباره سه برابر کردند. مردم معترض شدند و گفتند این کار را نکنید ولی مردم را زدند و زندانی کردند و برای برخی هم پرونده درست کردند. این موارد برد برای حاکمیت نیست. در انتها در تاریخ خواهند گفت که مردم در برابر افزایش قیمت بنزین اعتراض کردند ولی با این اعتراض برخورد شد. اگر برخی در میان جمعیت معترض حرکتهایی افراطی داشتند دلیل نمیشود رفتار تند با مردم داشت. من به یاد دارم که زمانی در پاریس درگیری شد و دو تا ماشین را آتش زدند و چند نفر مجروح شدند. در اعتراض حاکمیت باید شکست را بهعنوان عقبنشینی تلقی نکند؛ بلکه پذیرش واقعیتها برای دولتها مثل فرانسه پیروز میدانند. تجربه تاریخی من میگوید حکومتها در برابر مردم پیروز نمیشوند. در کوتاهمدت پیروز میشوند ولی در درازمدت باید این تغییر را بپذیرند. دولتهای مدرن شکست و ناکامی را میپذیرند به همین دلیل دوام پیدا میکنند. زمانی بحث شطرنج مطرح بود من به یاد دارم که میگفتند یزید شطرنجبازی میکرد و به همین دلیل شطرنج حرام است ولی از امام پرسیدند شطرنج امروز یک بازی فکری است و در دنیا فدراسیون دارد. امام گفتند مانعی ندارد. همان زمان در مورد امام عدهای جوسازی کردند. موضوع حجاب برای بخشی از جامعه حیثیتی شده است. من راهحل را در این میدانم که مراجع تقلید تکلیف حجاب اجباری و حجاب اختیاری را مشخص کنند اصل دین اختیاری است. وقتی اصل دین اختیاری است، اگر کسی دین را پذیرفت باید لوازم اش را نیز بپذیرد. ما هر طور که بخواهیم نمیتوانیم رانندگی کنیم! ما اختیارداریم ماشین و گواهینامه داریم ولی باید قوانین را رعایت کنیم. مرجعیت باید مسئله را روشن کند. مثل موضوع بانکها که هنوز هم برخی از مذهبیها از بانک پول نمیگیرند و میگویند حرام و ربوی است ولی مراجع تکلیف را روشن کردند و گفتند ربوی نیست و تکلیف مردم با بانک بهعنوان پدیده غربی روشن شد. حتی زمانی بحث بر این بود که آیا اسکناس پول است یا پول نیست چون میگفتند کاغذ است. اگر ارزش اقتصادی این کاغذ 100 هزار تومان است کاغذی است که 2700 تومان میارزد. موضوعاتی مثل بانک، موسیقی، شطرنج، ورود بانوان به ورزشگاه، ویدئو، ماهواره روابط سیاسی با عربستان و... حل شد، مسئله حجاب را هم بدون ترس میتوان حل کرد. کسانی که حجاب اختیاری دارند از دین عبور نکردهاند مگر اینکه لج بازی کنند. دراینارتباط باید در رسانهها صحبت شود و به منتقدینی پاسخ داده شود. من تاریخ اسلام خواندهام به من پاسخ بدهند که در کجای تاریخ اسلام در زمان پیامبر و ائمه بهویژه در حکومت چهارساله امیرالمؤمنین حجاب مطرحشده بود.
مردم چیست؟ دستهای که میگویند باید به رأی مردم احترام بگذارید عقیده دارند مردم همین کسانی هستند که به راهپیمایی آمدهاند؟! سؤال خوبی است و برای پاسخ دادن به آن باید در برخی از مفاهیم سیاسی تجدیدنظر کنیم. به نظر من در جغرافیای فعلی ایران ملت یکپارچه نیست در جغرافیای واحد 5 طبقه از مردم زندگی میکنند. طبقه اول سنتیهایی هستند که در دهههای هفتم و هشتم عمر خود هستند و کمکم به سمت سرای آخرت میروند این طیف یا مخالفتی با دین ندارند و مقید به شریعت هستند. این طیف برای حکومت چالشی ندارند. نسل بعدی ما انقلاب کردهها هستیم که معتقد به حاکمیت دین، ارزشها، کارآمدی دین و قانونگرایی هستیم. نسل بعدی قشر خاکستری است که از کمیت و فراوانی بالایی برخوردار است و با حضور در انتخاباتها وزن اصلاحات را بالا میبرد. این طیف امروز پشت سر جریان سیاسی نیست. پشت سر اصلاحطلبها نیست و پشت سر اصولگرایان هم نیست. نسل چهارم دهه 60 و 70 و حتی با تسامح 80 است. اینها مشخصاتی دارند. سیاسی نیستند. این طیف در حال دور شدن از شریعت است؛ اما وضعیت بهصورت پاندولی است. دور میشوند و برمیگردند. ازاینرو من نگران تضعیف دین نیستم. خدا گفته است که من دین را حفظ خواهم کرد ولی عملکرد و ناکارآمدی ما به نام دین قابل جبران نیست. حاکمیت بر اساس بیسی که دارد یک حکومت ایدئولوژیک است. میگوید حجاب واجب است و این نسل پاسخ میدهد که واجب چیست؟! این نسل شک دارد اگر کمی به این نسل فشار بیاورید میگویند من متدین نیستم چرا من را ملزم میکنید. بحث مهاجرت پیش میآید. افرادی که مهاجرت میکنند صرفاً به دلایل سیاسی نمیروند. طیفی میبیند دیدگاههای آنها در کشور مقبول نیست و مجبور به ترک وطن میشوند. آنها ترجیح میدهند برای حفظ چهارچوب فکری خود ترک وطن کنند. در مورد انتخابات گفتن واجب است فایدهای نخواهد داشت چون نسلی میگوید انتخابات چه ارتباطی با آینده من دارد؟! چه ارتباطی با ازدواج من دارد؟! چه ارتباطی با کرایهخانه من دارد؟! رفتار با بدحجابی نباید بهگونهای باشد که مقابله با آن برای عدهای حیثیتی شود. بین تغییر و تحمیل مثل کشورهای پیشرفته باید تغییر پذیرفته شود. راهکارها بهصورت قانونی اجرا شود. حاکمیت باید تکثر و تنوع در جامعه را بپذیرد. در دهههای گذشته چند بار تغییر پذیرفتهشده که ضرر نکردهایم. شرط انعطاف حاکمیت پذیرش تغییر است تا بتواند ادامه بدهد و اعتبار اجتماعیاش را نیز حفظ کند. مجلس باید به سمتوسوی پذیرش تغییر برود اگر بخواهند نظر طبقه خاص را حاکم کند ولو این نظر قانون شود جامعه به آن قانون عمل نخواهد کرد. این خطر است که مجلس قانونی را تصویب کند و جامعه بگوید اگر این قانون بری ما است ما به آن عمل نمیکنیم. یک مثال میزنم چقدر با ورود خانمها به ورزشگاهها مخالفت شد تا جایی پیش رفتیم که فیفا اخطار داد؛ و هزینه دادیم. امروز خانمها به ورزشگاه میروند. چه اتفاقی افتاده است؟! در بحث برائت از مشرکین تنش بین ما و عربستان به وجود آمد؛ اما امروز تغییر استراتژی و تغییر تاکتیک دادهایم و در چادر خودمان مراسم برائت را برگزار میکنیم امروز مراسم برائت یک مراسم صد درصد ایرانی است. توصیه میکنم دولت، قوه قضائیه و مجلس این سمت بروند که تغییر در جامعه را بپذیرند و متناسب با آن حرکت کنند. وقتی جامعه ببیند که خواستهاش پذیرفتهشده به حاکمیت اقبال نشان میدهد. زمانی میگفتند رادیوهای بیگانه و تیتر میخورد بررسی رادیوهای بیگانه ولی امروز انگار بیگانه وجود ندارد. بیگانگان کشورهای خارجی هستند و بر اساس منافع خود باهم کار میکنند.