کد خبر : 516949 تاریخ : ۱۴۰۲/۴/۱۴ - 04:26
اسماعیل مختاری، استاد دانشگاه در گفت‌وگو با ستاره صبح آنلاین: عضویت ایران در سازمان شانگهای زمانی مفید است که مقررات FATF پذیرفته شود مختاری می گوید: گام اول برای تجارت جهانی تعیین تکلیف FATF است تا ریسک سرمایه‌گذاری خارجی و مراودات اقتصادی بین‌المللی با ایران برای سایر کشورها پرخطر تلقی نشود.

ستاره صبح آنلاین - پیام فیض: اعضای سازمان شانگهای در جلسه دیروز که در هند برگزار شد، ایران را رسماً به‌عنوان عضو این سازمان اعلام کردند." نارندرا مؤدی"، نخست‌وزیر هند با استقبال از پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای گفت: خوشحالم که بگویم ایران به‌عنوان یک عضو کامل به خانواده سازمان همکاری شانگهای می‌پیوندد. رییس‌جمهور چین نیز دراین‌باره گفت: جهان امروز دچار تحول خواهد شد، تحولاتی که با چالش‌های جدیدی همراه خواهد بود. پوتین هم عضویت کامل ایران در شانگهای را تبریک گفت. در ارتباط با این موضوع ستاره صبح گفت‌وگویی با دکتر اسماعیل مختاری استاد دانشگاه و پژوهشگر سازمان بین‌المللی شانگهای انجام داده که در ادامه می‌خوانید:

  با توجه به عضویت رسمی ایران در سازمان شانگهای، آیا عضویت در این سازمان برای کشور منافع اقتصادی دارد؟
ایران در سازمان همکاری شانگهای از سال ۲۰۰۵ به‌عنوان ناظر شرکت کرده و از سال ۲۰۲۱ روند عضویت رسمی ایران شروع‌شده و مذاکرات، مکاتبات و تعهدات مربوطه انجام پذیرفته است.
 با توجه به تأیید لایحه عضویت ایران از سوی مجلس شورای اسلامی، عضویت کامل ایران در این سازمان در نشست دیروز سران سازمان همکاری شانگهای که در هند برگزار شد، پذیرفته و ایران به‌عنوان نهمین عضو رسمی در این سازمان شناخته شد، اما همان‌طور که شما اشاره کردید پرسش اصلی این است که عضویت در شانگهای چه دستاورد اقتصادی برای کشور در پی خواهد داشت؟
عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای زمانی می‌تواند منجر به بهره‌مندی اقتصادی شود که دولت مدیریت صحیح دیپلماسی اقتصادی را به کار گیرد.
گام اول برای تجارت جهانی تعیین تکلیف FATF است تا ریسک سرمایه‌گذاری خارجی و مراودات اقتصادی بین‌المللی با ایران برای سایر کشورها پرخطر تلقی نشود.
نکته دوم فروکش کردن تنش با آژانس انرژی اتمی و کشورهای غربی است. مذاکرات غیرمستقیم ایران با طرف آمریکایی باواسطه برخی کشورهای عربی و همکاری سازمان انرژی اتمی با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نویدبخش کاهش تنش برای مراودات اقتصادی جمهوری اسلامی است.
به‌طور دقیق مشخص نیست که ایران با طرف آمریکایی در باب کدام مسائل وارد مذاکره شده است اما موضوعاتی مانند: میزان غنی‌سازی ایران، جنگ اوکراین وپهپادهای ارسالی به روسیه، توان تولیدات موشکی، برجام و تحریم‌ها، مسئله حقوق بشر و زندانیان همواره جزو مسائلی بوده که مورد اختلاف ایران با طرف‌های غربی است.
حل‌وفصل این موضوعات می‌تواند در بهره‌مندی اقتصادی و ترانزیتی ایران تأثیرگذار باشد و نتایج عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای را ملموس نشان دهد.
برخی کارشناسان تصور می‌کنند که سازمان شانگهای می‌تواند همکاری‌های اقتصادی منطقه‌ای برای ایران ایجاد کند درصورتی‌که این‌طور نیست. برای بهره‌مندی اقتصاد منطقه‌ای، سازمان همکاری اقتصادی (اکو) بهترین گزینه است. زیرا ابعاد جغرافیایی آن از دریای خزر تا خلیج‌فارس و از دریای مدیترانه تا اقیانوس هند و عموم کشورهای قفقاز و آسیای مرکزی را شامل می‌شود، به‌شرط آنکه مناسبات و مراودات منطقه‌ای و بین‌المللی کشور بر بستر منافع ملی به سمت خروج از لیست سیاه FATF و کاهش تحریم‌ها سوق پیدا کند.
اگر بخواهیم مثالی در خصوص اهمیت این دو سازمان بین‌المللی منطقه‌ای برای کشورمان داشته باشیم، لازم است اشاره‌ای به مسئله آب کنیم، همگان خوب می‌دانند که آب مایع مهم و حیاتی در اقتصاد، بالأخص کشاورزی است اخیراً میزان آب رود ارس که از ترکیه سرچشمه می‌گیرد کاهش پیداکرده و دولت به‌ناچار برای مدیریت منابع آب در استان‌های شمال غربی کشور کشت دوم را کاهش یا ممنوع اعلام کرده است.
 از طرف شرق هم حقابه رود هیرمند یک مسئله اساسی است. درصورتی‌که این حقابه وارد کشور نشود خشک‌سالی و نابودی حیات این منطقه در پی دارد.
متأسفانه مشخص نیست که سازمان همکاری شانگهای در مورد دو حقابه ایران در شرق و غرب خود چه اقداماتی می‌تواند انجام دهد. به همین دلیل به نظر می‌رسد با توجه به عضویت دو کشور ترکیه و افغانستان در «اکو» و استقرار دبیرخانه آن در تهران احتمال و امید بیشتری نسبت به حرکت و اقدام مثبت از سوی «اکو» وجود دارد. بنابراین اگر توجه و اهمیت به این سازمان منطقه‌ای بیشتر شود در موضوع حقابه ایران کارایی بهتری خواهد داشت.

 

  به نظر شما تحولات روسیه در جنگ با اوکراین و شورش واگنرها چه تأثیری بر کارکردهای سازمان همکاری شانگهای خواهد گذاشت؟
سازمان همکاری شانگهای بر پایه مبارزه با ۳ «شر» بنانهاده شده است:
 ۱- مبارزه با تروریسم ۲- مبارزه با افراط‌گرایی مذهبی ۳- مبارزه با جدایی‌طلبی.
در سال ۲۰۰۸ به بهانه کمک و حمایت از روس تباران مناطق خودمختار "اوسیتیای جنوبی" و "آبخازیای گرجستان"، ارتش روسیه با حملات هوایی و زمینی در عرض پنج روز نیروهای دولت گرجستان را وادار به عقب‌نشینی از این مناطق نمود و روسیه این دو منطقه را به‌عنوان دو کشور مستقل به رسمیت شناخت.
در سال ۲۰۱۴ نیز با حمایت همه‌جانبه روسیه از روس تباران شبه‌جزیره کریمه در پی بحران سیاسی ناشی از انتخابات و اعتراضات در اوکراین رفراندومی در شبه‌جزیره کریمه برگزار شد که نتیجه آن الحاق این شبه‌جزیره به روسیه بود.
دو منطقه لوهانسک و دونتسک که عمدتاً روس تبار هستند با دولت مرکزی اوکراین مشکل داشتند که نهایتاً با حمایت قاطع روسیه از اوکراین منفک شدند.
اعضای سازمان همکاری شانگهای هیچ‌کدام حاضر نشدند به‌رغم میل باطنی مسکو این اقدامات روسیه را به رسمیت بشناسند، البته به‌جز کشورهایی مثل سوریه، ونزوئلا و نیکاراگوئه.
 این رفتار اعضای سازمان همکاری شانگهای بیانگر پایبندی به اصول و منشور سازمان ملل متحد و همچنین به اهداف و اصول خود سازمان است، بنابراین کشورهای عضو سازمان شانگهای بر مبنای اهداف عالیه، منافع ملی و سیاست ملی خویش تصمیم‌گیری کرده و روابط بین‌المللی و منطقه‌ای خود را متوازن مدیریت می‌کنند.
 لذا اقدامات روسیه در گرجستان و اوکراین با هر عنوان و نامی که بر روی سیاست و عملکرد خود بگذارد مغایر با اصل و اساس هدف پایه‌گذاری سازمان همکاری شانگهای است و متضاد با منشور سازمان ملل متحد که خود روسیه به‌عنوان عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل و برخوردار از حق وتو مسئولیت مستقیم و مستدام در قبال "تهدید صلح"، "نقص صلح" و "استفاده از زور" علیه حاکمیت ملی و استقلال دولت‌ها درصحنه جهانی دارد.

 

  ارزیابی کلی شما از سازمان همکاری شانگهای چیست؟
سازمان همکاری شانگهای نظر به عملکرد متنوع منطقه‌ای آن و ایجاد همکاری و مشارکت در زمینه‌های مختلف اقتصادی، سیاسی، انرژی، کشاورزی، ترانزیتی، امنیتی، حقوقی و سایر زمینه‌های مشترک برای رشد و توسعه مفید بوده است.
 گرایش سازمان شانگهای به سمت رقابت نظامی و امنیتی با آمریکا و غرب نیست.
بنابراین سازمان همکاری شانگهای یک پیمان امنیت دسته‌جمعی نخواهد شد و تاکنون تمایلی مؤثر برای تبدیل‌شدن به یک پیمان نظامی همانند پیمان «ورشو» در قبال پیمان آتلانتیک شمالی «ناتو» از خود نشان نداده است.
یکی از دلایل این رویکرد شانگهای الزام و اجبار چین به حفظ روابط گسترده تجاری و سرمایه‌گذاری عظیم با اروپا و آمریکاست.
دلیل دیگر آنکه کشورهای آسیای مرکزی عضو سازمان شانگهای برای بهره‌مندی اقتصادی، سرمایه‌گذاری و کاهش تنش منطقه‌ای و همچنین مقابله با تروریسم، افراط‌گرایی و جدایی‌طلبی در این سازمان حضور دارند و هرگونه تقابل و تخاصم را مغایر با امنیت و رشد و توسعه خود می‌دانند.
بنابراین احتمال آنکه پیمان شانگهای در آینده دور یا نزدیک جایگزین پیمان نظامی ورشو شود ضعیف و غیرمحتمل است، اما همکاری‌های متنوع غیرنظامی بین اعضا روزبه‌روز گسترش می‌یابد.