کد خبر : 516760 تاریخ : ۱۴۰۲/۴/۶ - 13:12
پیام فیض-سردبیر ستاره صبح آنلاین* منافقین یا مجاهدین تروریسم؟ «رهبری سازمان به ما دستور داده است که با تحلیل اشتباهات صورت گرفته و با استفاده از روش‌شناسی مارکسیستی، افکار و اعمال ایدئالیستی و متافیزیکی گذشته خودمان را نقد و رد کنیم!»

ممنوعیت برگزاری همایش گروه تروریستی مجاهدین خلق در فرانسه و همچنین حمله پلیس دولت آلبانی به مقر این گروهک بهانه خوبی است که ریشه و رویکرد سیاسی این گروه اندکی مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد. هرچند که بسیاری از مورخان و تحلیلگران در ارتباط با مجاهدین خلق نوشته‌اند اما خالی از لطف نیست که بدانیم جایگاه تئوریک این گروه در جریان چپ مارکسیست پیش از انقلاب کجا بود.
هسته مرکزی مجاهدین اسلامی (خلق) از سه‌شاخه تشکیل شد. این سه‌شاخه به رهبری بهرام آرام، رضا رضایی و کاظم ذوالنوار بود که چندی بعد رضایی و ذوالنوار کشته می‌شوند و تقی شهرام و مجید شریف واقفی جای آن‌ها را در دو سرشاخه دیگر می‌گیرد. پس‌ازآنکه مجید شریف واقفی به همراه قائم‌مقام خود مرتضی صمدی لباف نمی‌پذیرند که رویکرد سیاسی سازمان از اسلام به مارکسیست تغییر هویت بدهد دو سرشاخه دیگر تصمیم به تصفیه درون سازمانی شریف واقفی می‌گیرند و پس از قتل، جسد او را در جاده مسگر آباد تهران می‌سوزانند. ازاین‌رو می‌توان فهمید که نطفه این گروه در اقدامات تروریستی نه‌تنها در مواجه با دشمنان خود بلکه با دوستان خود بسته شد. عدم شناخت دقیق مجاهدین از جامعه ایران باعث شد این جریان در دو جبهه عملیاتی و تئوریک دچار خطای تحلیل شوند. در جبهه عملیاتی با خوی وحشیگری و تروریستی، هیچ‌گاه به اهداف خود نرسیدند و این در حالی بود که حتی پایگاهی هم از جنبه تئوریک نداشتند. روزی حسن ماسالی از حسین روحانی عضو برجسته مجاهدین خلق که همراه تراب حق‌شناس برای مذاکره با امام (ره) به بغداد رفته بودند، پرسید: چطور شد که آن‌قدر ناگهانی از ایدئولوژی اسلامی به مارکسیست تغییر رویه دادید؟ روحانی در پاسخ می‌گوید: «رهبری سازمان به ما دستور داده است که با تحلیل اشتباهات صورت گرفته و با استفاده از روش‌شناسی مارکسیستی، افکار و اعمال ایدئالیستی و متافیزیکی گذشته خودمان را نقد و رد کنیم!» از این سخنان روحانی می‌توان متوجه شد که درک مجاهدین خلق از مارکسیست به هنگام پیدایششان در مقایسه با فداییان و حزب توده در بهترین حالت "کودکانه"،"سطحی" و "کم‌مایه" بوده و میزان آگاهی آن‌ها از جامعه و تاریخ ایران بسیار محدود و بازده تئوریکشان ناچیز بوده است.
حال‌آنکه یکی از پایه‌گذاران چریک‌های فدایی خلق به‌رغم تمام تحلیل‌های غلط خود از جامعه ایران اولین فردی بود که پیروزی حضرت امام (ره) را در انقلاب اسلامی علیه رژیم پهلوی تحلیل کرد. در این ایام که جریان‌های مارکسیستی شرایط ایران را غیرانقلابی تحلیل می‌کردند بیژن جزنی نوشت: «با این پیشینه خمینی از محبوبیت بی‌سابقه‌ای بین توده‌ها به‌ویژه صاحب‌کاران خرده‌بورژوا برخوردار است و با امکانات نسبتاً بازی که برای فعالیت سیاسی در اختیار دارد از شانس بی‌سابقه‌ای برای موفقیت برخوردار است.»
در آذر 1360 نیز رحمان کریمی عضو چریک‌های فدایی خلق (جناح اکثریت) و غنی بلوریان عضو حزب توده از سپهبد شهید علی صیاد شیرازی نامه تشکرآمیزی دریافت کردند. در آن زمان سرهنگ صیاد شیرازی مراتب قدردانی خود بابت کمک در سرکوب جریان تجزیه‌طلب کرد ابزار داشت. در مقطعی دیگر نیز زمانی که در بهمن 1360 اتحادیه کمونیست‌های ایران به شهر آمل حمله کرد فداییان اکثریت دراین‌باره اعلامیه داد و نوشت: «فداییان خلق ایران (جناح اکثریت) و نیروهای حزب توده از همان لحظات ابتدایی حمله مهاجمان، دوشادوش مردم، بسیج و نیروهای امنیتی در سرکوب و شکست کمونیست‌ها شرکت کردند.»
بنابراین با نگاهی کوتاه و گذرا می‌توان فهمید درعین‌حال که برخی تشکل‌های چپ بعضاً مواضع درست و تحلیل‌های اصولی داشتند اما تنها تشکلی که هیچ‌گاه نه در صف و نه در ستاد درست عمل و تحلیل نکرد سازمان مجاهدین خلق بودند. سازمان مجاهدین هیچ‌گاه واقعیت‌های جامعه ایران را درک نکرد و متوجه نشد که مردم ایران در هیچ مقطع تاریخی خواستار آن‌ها نبودند.
اما چرا نویسنده معتقد است که «مجاهدین تروریست» صفت مناسب‌تری برای مجاهدین خلق است تا منافقین. در آیه چهارم سوره منافقون آمده است:
وَ اِذ رَأَیتَهُمْ تُعْجِبُک اَجْسامُهُمْ وَ اِنْ یقُولُواتَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ کاَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ یحْسَبُونَ کلَّ صَیحَة عَلَیهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قاتَلَهُمُ اللّهُ اَنّی یؤْفَکونَ.
«هنگامی‌که آن‌ها را می‌بینی، جسم و قیافه آنان تو را در شگفتی فرومی‌برد و اگر سخن بگویند، به سخنانشان گوش فرا می‌دهی؛ امّا گویی چوب‌های خشکی هستند که به دیوار تکیه داده‌شده‌اند! هر فریادی از هر جابلند شود، بر ضدّ خود می‌پندارند؛ آن‌ها دشمنان واقعی تو هستند؛ پس، از آنان بر حذر باش! خداوند آن‌ها را بکشد، چگونه از حق منحرف می‌شوند»
مجاهدین هیچ‌گاه نه ظاهری فریبنده داشتند و نه سخنانی که بتواند حتی بخش کوچکی از جامعه را جذب کند در عوض آن‌ها دیروز در کشتار وحشیانه مردم کردستان و دیگر شهرهای ایران و امروز در عملیات‌های خرابکارانه در خارج از کشور خود را به‌صورت صریح و مشخص معرفی کرده‌اند. قرار گرفتن آن‌ها در لیست گروه‌های تروریستی در مقطعی از زمان، حمله پلیس آلبانی به مقر این گروه و عدم اجازه دولت فرانسه به آن‌ها برای برگزاری همایش نشان می‌دهد که آن‌ها شاید منافقین در بین مردم ایران لقب گرفته‌اند اما تروریست‌هایی هستند که نه‌تنها ایران بلکه جامعه بشریت را هرکجا که باشند تهدید می‌کنند.
پیام فیض-سردبیر ستاره صبح آنلاین