ستاره صبح آنلاین: وزیر امور خارجه روز گذشته به دوحه و مسقط سفر کرد. پس از سفر علی باقری به امارات برای مذاکره با تروئیکای اروپایی امیر عبداللهیان هم به دو کشوری رفت که عموماً از آنها بهعنوان میانجی بین ایران و آمریکا یاد میشود. در ارتباط با ارزیابی این سفرها ستاره صبح آنلاین گفتگویی با عبدالرضا فرجی راد دیپلمات پیشین انجام داده که در ادامه میخوانید:
-ارزیابی شما از سفر امیر عبداللهیان به قطر و عمان چیست؟ سفر وزیر خارجه به دو کشور عمان و قطر را در راستای مذاکرات هستهای ارزیابی میشود. دو کشور عمان و قطر هرکدام بخشی از کار واسطهگری و میانجیگری در مذاکرات هستهای را بر عهدهدارند. عمان بیشتر در رابطه با مسائل زندانیان دو تابعیتی و آزادسازی پولهای بلوکهشده کار میکند و قطر در رابطه با تفاهمی که قرار است انجام شود. بنابراین لازم است که با هر دو کشور گفتوگو شود؛ زیرا آنها بهصورت مستقیم با آمریکا در ارتباط هستند و میتوانند واسطه خوبی برای انتقال مواضع دو کشور مذاکرهکننده باشند. احتمال دارد با توجه به پیامهایی که قبلاً توسط پادشاه عمان در سفر به تهران صادر شد، وزیر خارجه این سفر را انجام داده تا نظر طرف ایرانی را به این دو کشور منتقل کند.
-به نظر شما مذاکرات هستهای به کدام سو حرکت میکند؟ آمریکا به دنبال تفاهم نانوشته با ایران است؛ یعنی دو طرف چیزی را امضا نکنند که نیازی به مصوبه کنگره داشته باشد. اگر طرح توافق بخواهد به کنگره برود، نمایندگان با آن مخالفت میکنند، بنابراین میخواهند به تفاهم شفاهی با یک اعتماد نسبی دست پیدا کنند که ممکن است بخشی از آن را عمان و قطر به وجود آورده باشند و بخش دیگر آن را اروپا که مذاکره در امارات با ایران داشته است. نکته دیگر آنکه احتمال دارد که سفر بلینکن وزیر خارجه آمریکا به چین با توجه به تجربهای میانجیگری چین بین ایران و عربستان، در ارتباط با آمریکا هم تأثیرگذار باشد. ممکن است آمریکا به این نتیجه رسیده باشد که از چین بهعنوان میانجی که میتواند در تفاهم اولیه میان ایران و آمریکا نقش داشته ایفا کند استفاده کند؛ بنابراین احتمال دارد میان ایران و آمریکا تفاهمی حاصل شود که در این تفاهم چیزی امضا نشود. زیرا این دو کشور به هم اعتماد نداشته و ندارند؛ بنابراین باید بین دو کشور اعتماد نسبی و متوسطی به وجود بیاورید تا تفاهم صورت بگیرد و پولهای بلوکهشده و زندانیان دو کشور آزاد شوند. همچنین ایران غنیسازی ۶۰ درصد خود را بیشتر نکند و میزان فروش نفت بالا رود. این موارد روی کاغذ نمیآید و اگر بیاید هم امضا نخواهد شد. باید اعتمادی بین دو کشور شکل بگیرد که این اعتماد میتواند توسط میانجیها انجام شود که ممکن است کشور سومی مانند چین در این میان تأثیرگذار باشد.
-ارزیابی شما از سفر علی باقری به امارات برای مذاکره با تروئیکا اروپایی چیست؟ عربستان نقش میانجی برای توافق هستهای ایفا نخواهد کرد؛ اما در مورد امارات تصور من این است که اروپاییها میخواستند موضوعاتی که با ایران در میان میگذارند با موضوعاتی که آمریکاییها درخواست دارند، ترکیب نشود؛ زیرا قطر و عمان میانجیگری بین ایران و آمریکا را بر عهدهدارند و اروپا میخواست روش مستقل خود را داشته باشد و ببیند نظر ایران چیست و آمریکا به چه شکل میخواهد صحبت کند. غنیسازی اورانیوم را میخواهد چهکار کند؟ بنابراین اروپا به دنبال استقلال در عمل بود و امارات را به این دلیل انتخاب کرد. نکته دیگر آنکه شاید طرف ایرانی یا دولت فعلی علاقهمند نباشد که کارها در عمان به نتیجه نهایی برسد. به دلیل آنکه در گفتوگوهایی که به برجام منتهی شد، عمان نقش ویژهای داشت اما شاید دولت میخواهد بگوید مستقل کارکرده و به همین دلیل امارات را جهت گفتوگوهای سازنده انتخاب کرده باشد. ضمن آنکه اگر امارات بتواند در گفتوگوهای میان ایران و اروپا موفقیتی به دست بیاورد، به نفع خودش خواهد بود و روابط ایران و امارات نیز بهتر خواهد شد.
-شما علت مذاکره مستقیم باقری با اروپا را چه می دانید؟ علت انجام گفتوگوها این است که آقای بورل و آقای مورا بیشتر واسطه بودند تا پیام ایران و آمریکا را به دو کشور برساندند و دیدید که چندین بار هم به ایران سفر کردند؛ اما یکی از بحثهایی که احتمالاً اروپاییها با طرف ایرانی در امارات داشتند، مسئله هستهای بوده و در درجه بعدی میخواهند ببینند، چه چیزی در چنته طرف ایرانی است و در گفتوگوهایی که بین ایران و آمریکا صورت میگیرد، عمق گفتوگوها چه بوده تا ارزیابی مشخصی داشته باشند. مسئله بعدی آن است که اروپا نمیخواهد درباره مسائل هستهای صحبت کند. احتمالاً در رابطه با همکاریهای ایران و اروپا بعد از توافق یا تفاهم میخواهد کار کند؛ یعنی شیوه کاری آنان با آمریکا فرق میکند و اروپا ممکن است این احساس را داشته باشد که اگر میان ایران و آمریکا تفاهمی صورت گرفت، فرصتی فراهم شود تا اروپا از این تفاهم عقب نیفتد. مسئله بعدی آن است که موضوعات دیگری مانند آزادی ۴ شهروند اروپایی ازجمله زندانیان دانمارکی، بلژیکی و دو زندانی اتریشی – ایرانی هم وجود دارد. اینیک قدم به جلو است. اروپا میگوید اگر ما این کار مثبت را انجام دادیم، چرا ادامه ندهیم؟ پس این کار را ادامه داده و مشکلات با ایران را کمتر میکنیم. حتی یک خبرهایی وجود دارد تا کنترلی روی سازمان منافقین در پاریس ایجاد شود که البته نمیتوانم آن را بهطور کامل تأیید کنم و ممکن است در گفتوگوهایی که عمانیها میانجی آن بودند تا آزادی شهروندان اروپایی انجام شود، این موضوع نیز از طرف ایران مطرحشده باشد. به نظرم اروپا احساس میکند که اگر با ایران مستقیم صحبت کند هم میتواند منافع بهتری داشته باشد و هم میتواند معامله بهتری در زمینه آزادی زندانیان و غیره داشته باشد.