ارزیابی شما از تحولات سیاست خارجی ایران در موضوع مذاکرات هستهای چیست؟ تحلیل من این است که ایران باید به شکل مستقیم با ایالات متحده مذاکره کند زیرا مذاکره مستقیم نتیجه بهتر و اطمینانبخشتری میدهد. اروپا عملا نقش تعیینکنندهای در روند مذاکرات ندارد، زیرا تجربه نشان داده در زمانی که آمریکا از برجام خارج شد، یک سال اروپاییها ایران را درگیر مسئله اینستکس کردند و گفتند جبران خواهیم کرد و سعی میکنیم با ایران مناسبات اقتصادی برقرار کنیم، اما نتوانستند. برخی میگویند اروپاییها نخواستند که این کار را انجام دهند، اما بنده معتقدم نتوانستند. چون هژمونی مالی ایالات متحده آمریکا بر بازارهای پولی و فعالیتهای اقتصادی در دنیا به قدری گسترده است که هیچ شرکتی جرائت نمیکرد عملا با ایران وارد همکاری شود. حتی شرکتهای چینی و روسی جزو اولین شرکتهایی بودند که بعد از خروج آمریکا از برجام از ایران خارج شدند. هند، کرهجنوبی، ژاپن، استرالیا و... به ترتیب بعدا خارج شدند. بنابراین واقعیت این است که بدون آمریکا نمیتوان به برجام و منافع حاصل از آن فکر کرد. البته مذاکره با اروپا ضرری ندارد، اما از نظر رویکرد باید دقت شود که ایران با آمریکا رو به روست و طرف آمریکایی با ایران مشکل دارد که باید از طریق مذاکره مستقیم فی مابین حل شود.
به نظر شما مذاکره غیر مستقیم با آمریکا نتیجهای دارد؟ من مطلبی را در خبرها خواندم که امیدوارم صحت نداشته باشد. در خبر آمده بود در مذاکرات عمان، عمانیها دائم از این اتاق به آن اتاق میرفتند. یعنی آمریکاییها در یک اتاق نشسته بودند و طرف ایرانی هم در اتاق دیگر و عمانیها کار تبادل پیام را انجام میدادند. ما در قرن ۲۱ هستیم و در شرایط خاصی که فشار اقتصادی به ایران وارد میشود؛ این چه روش مذاکره کردن است؟ پرسش این است که اگر ایران با آمریکا مستقیم مذاکره نکند چه چیزی به دست میآورد؟ در دولت قبل مذاکرهکنندگان را متهم میکردند که آدمهای واداده و وابسته به غرب هستند و آمریکا را کدخدای دنیا میدانند، اما اکنون که در مورد دولت آقای رئیسی و مذاکرهکنندهگان چنین مطالبی مطرح نمیشود و گویا اعتماد کامل وجود دارد. حال با وجود اینکه به دولت فعلی اعتماد وجود دارد چه اشکالی دارد که مذاکره مستقیم با آمریکا انجام شود؟ این نوع مذاکرات نتیجه نمیدهد. اروپا نشان داده بعد از جنگ اوکراین، دو سوی آتلانتیک به هم نزدیک شده و هماهنگ هستند و آمریکاییها توانستند اروپا را در این جنگ در اختیار خودشان قرار دهند. بنابراین پرسش این است که واقعا ایران با چه کسی میخواهد گفتوگو کند که روی آمریکا تأثیرگذار باشد؟ متاسفانه چنین معادلهای برقرار نیست. نفس مذاکره خوب است که با تروئیکای اروپایی در امارات مذاکره می شود اما باید بتوان نتیجه را حدس زد. بنده میخواهم بگویم از حمام اروپا آبی برای جمهوری اسلامی ایران گرم نخواهد شد و باید به سمتی برویم که مشکلاتمان را با آمریکا حل کنیم.
آیا می توان به مذاکره با اروپا امید داشت؟ خیر در اصل موضوع نمی توان امیدی به این مذاکرات داشت. این مذاکرات بیشتر ممکن است بر کاهش تنش در روابط ایران و اتحادیه اروپا تاثیرگذار باشد. چون در شش ماه ناآرامی در کشور ،اروپاییها خیلی روی اپوزیسیون خارج از کشور کار کردند. از همه لحاظ با همه امکانات سعی میکردند روی محور حقوق بشر کار کنند. این موضوع موجب شد تا تنشی در روابط ایران با اعضای اتحادیه اروپا به ویژه با آلمان، فرانسه و انگلیس که خارج از اتحادیه اروپا است، ایجاد شود. بنابراین شاید این مذاکرات در کاهش تنش در روابط بین ایران و اتحادیه اروپا اثر مستقیم بگذارد اما بعید میدانم در موضوع مذاکرات هستهای تأثیر تعیینکنندهای داشته باشد.
به نظر شما آزادی زندانیان دو تابعیتی و پولهای بلوکه شده ایران نشانه توافق موقت است؟ آنچه من به عنوان پژوهشگر شاهد آن هستم، این نوع بازپرداخت بدهی ایران «استعمارنو» را تداعی می کند.زیرا ایران برای این پول ها اختیاری ندارد. پول خودمان را که حاصل صادرات گاز به عراق بوده را تعیین میکنند که باید در زمینه غذا و دارو استفاده کنیم و اقلامی که اخیرا آزاد شده به علت بدهی که به ترکمنستان داشتیم، بود و آن هم بعد از شکایت این کشور در دادگاه فرانسه در موضوع اختلاف قیمت گاز با ایران، رای دادگاه به نفع ترکمنستان شد و ما بیش از یک میلیارد دلار را باید از طریق بدهی عراق به آن کشور پرداخت میکردیم که عراق با رضایت آمریکا آن را به ترکمنستان داده است. بخشی از این پول را باید از طریق حساب عراق به دولت سعودی برای خرج هتل حجاج ایرانی بدهیم. بنابراین این نوع بازپرداخت چه افتخاری دارد؟ وقتی به کل مسئله نگاه میکنیم، من به عنوان یک ایرانی احساس سرخوردگی میکنم که چرا ما به چنین وضعیتی افتادیم که پول خودمان که ناشی از منابع صادرات و تلاش ملت است را به این شکل دریافت میکنیم.