کد خبر : 516540 تاریخ : ۱۴۰۲/۳/۲۸ - 17:10
علی بیگدلی، کارشناس امور بین‌الملل در گفت‌وگو با ستاره صبح آنلاین: تفاهم با غرب خسارت تحریم‌ را کاهش می‌دهد بیگدلی معتقد است:وقتی مسائل و مشکلاتی را که منجر به تحریم ایران شد مورد بازبینی قرار می دهیم متوجه می شویم ایران نه از ابهاماتی که در پرونده هسته ای اش وجود داشت، بلکه از نگاه غرب ستیزانه جناح سیاسی تندرو آسیب دیده است.

ستاره صبح آنلاین- فائزه صدر: اصولگراها در انتخابات مجلس یازدهم و سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، از بی اثر بودن تحریم ها حرف می زدند و ارتباط سفره های خالی و تحریم را کتمان می کردند. در آن دوره یکی از نامزد ها تاثیر تحریم در مشکلات کشور را 20درصد برآورد کرد. اصولگرایان در جریان تبلیغات انتخابات هم زمان بر طبل غرب ستیزی می کوبیدند و نسخه سپردن کشور به مدیران ارزشی و جهادی را تجویز می کردند. در روز های گذشته اخباری مبنی بر گفت و گوی ایران و امریکا در رسانه‌ها منتشر و زمزمه تفاهم شنیده شد. گویی دولتمردان اصولگرا بالاخره دریافته اند که خسارت‌های تحریم‌ اقتصاد را تحت تاثیر قرار داده است. ستاره صبح در این رابطه گفت و گویی با علی بیگدلی، کارشناس امور بین الملل انجام داده که در ادامه می خوانید:

  چرا با وجود مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم ها، گفت و گو با آمریکا صورت نمی گیرد؟
متاسفانه نگاه بدبینانه به غرب پس از انقلاب شکل گرفت. حتی در مواردی هم که لزومی به دشمنی نبود، خصومت با غرب ادامه پیدا کرد.
نگاه غرب ستیزانه پر رنگ و لعاب از ابتدای انقلاب هر نوع رابطه دیپلماتیک و تعریف شده مسئولین و دولتمردان با غرب را به مساله ای برای این افراد تبدیل می کرد.
تا جاییکه انتشار تصویر گفت و گوی وزرای خارجه ایران و آمریکا در جریان مذاکرات هسته ای که با توجه به ماهیت مقام و ماموریت شغلی آنها، امری طبیعی است، منجر به متهم خواندن وزیر امور خارجه توسط تندرو ها شد. و یک تصویر از گوشه ای از مذاکراتی مهم را دستاویز قرار دادند تا یکی از شخصیت های دیپلماتیک را متهم کنند.
این در حالی است که همین مقامات و دیگر دولتمردان صد ها عکس با مقامات خارجی و رهبران سیاسی کشورهایی مثل چین و روسیه دارند ولی هیچ کدام به اندازه تصویر گفت و گوی وزرای خارجه ایران و آمریکا برای تند رو های غرب ستیز حساسیت برانگیز نمی شود.
اگر از تندروها بپرسیم با چه چیزی مخالفت می کنند عموما از واژه هایی که در جهان دو قطبی پنج دهه پیش کاربرد معنایی داشت استفاده خواهند کرد که این مفاهیم در جهان امروز مابه ازای بیرونی و ارزش پرداختن ندارند.
متاسفانه برخی از مقامات در آن ذهنیت منسوخ جنگ سردی و جهان دو قطبی چهار و پنج دهه پیش قرار دارند و به صرف قرار گرفتن در جغرافیای شرق، غرب ستیزی را برای خود ارزش قلمداد می کنند. متاسفانه این نگاه، گذشت زمان، تغییرات نظام قدرت در جهان و سیاست های نظام سیال بین المللی را به درستی درک نکرده است.
درحالی نگاه معطوف به شرق در یکی از جناح‌های اصلی کشور حاکم است که این طیف هنوز این نکته را درک نکرده که ایران در طول جنگ از غرب سلاح می خرید ولی شوروی حاضر نشد به کشورمان سیم خاردار هم بدهد!
کشور از نگاه غرب ستیزانه زیان دیده است به ویژه بعد از مطرح شدن مسائل هسته ای در فضای جهانی، تندروی این طیف در غرب ستیزی عمق بیشتری گرفت.

  به عقیده شما سهم ایران از تحریم ها چیست؟ آیا این درست است که ما پیش از غرب به خود تحریمی دست زده ایم؟
وقتی مسائل و مشکلاتی را که منجر به تحریم ایران شد مورد بازبینی قرار می دهیم متوجه می شویم ایران نه از ابهاماتی که در پرونده هسته ای اش وجود داشت، بلکه از نگاه غرب ستیزانه جناح سیاسی تندرو آسیب دیده است.
ایران دو دهه مذاکره با سران غربی در خصوص پرونده هسته ای را تجربه کرد ولی حاضر به گفت و گوی مستقیم با آمریکا نبود. این سخت گیری و خود تحریمی منجر شد کاری که در مدت کوتاهی نتیجه می گرفت بعد از سال ها با برجام خاتمه پیدا کند.
رد نگاه غرب ستیزانه داخلی در خروج ترامپ از برجام نیز مشهود بود. پس از آن فشار اقتصادی در داخل بر مردم بیشتر شد.
امروز رسانه های دولتی از بالا رفتن میزان صادرات نفت کشور خبر می دهند ولی آنچه در بین این اخبار ناگفته مانده نرخ فروش این نفت است. مبنای فروش نفت در فضای بین الملل بشکه ای 70 دلار است ولی ایران بخاطر دور زدن تحریم ها تخفیفی به مشتریان نفت می دهد که به ضرر منافع ملی است.
در اعتراضات نیمه دوم سال 1401 شاهد انگیزه های اقتصادی و معیشتی بودیم که با فشار های ناشی از تحریم ها رابطه مستقیمی برقرار می کرد. این زمینه نارضایتی هنوز از بین نرفته است.

  با وجود نگاه غرب ستیزانه و عدم تمایل به گفت و گو و ایجاد تفاهم با غرب در نگاه اصولگرایان، چه دلایلی دولت را به سمت تغییر در سیاست خارجی هدایت کرده است؟
ایران در ناآرامی های ماه های گذشته متوجه شد که جامعه به نقطه حساسی رسیده است از سویی حمایت ایرانیان خارج از کشور روی نهاد های تصمیم ساز غربی می تواند جایگاه دولت را تنزل دهد. از این رو شاهد تغییراتی در رویکرد سیاست خارجی هستیم.
اما تمایل به سمت آمریکای لاتین با کشور های فقیرش نمی تواند کمکی به ایران بکند. برای رها شدن از فقر اقتصادی به سه عامل نیاز داریم. 1.سرمایه 2.تکنولوژی 3. نیروی متخصص که این کشور های فقیر هیچ کدام را ندارند.
در خصوص نگاه به شرق و یا ایجاد روابط با کشور های منطقه نیز باید گفت کشورهای منطقه توانایی تامین سه عامل سرمایه، تکنولوژی و نیروی متخصص برای ایران را ندارند. در خصوص چین و روسیه نیز بارها ثابت شده که این دو کشور با وجود داشتن این ظرفیت مایل نیستند قدمی در جهت تقویت اقتصاد ایران بردارند.
ایران به طور سنتی از نظر تکنولوژی و سرمایه گذاری و آموزش و تامین نیروی متخصص در حوزه غرب قدم زده است. اما مقامات در برابر این موضوع و گسترش و تعمیق نگاه غرب ستیزانه کشور را از مسیر توسعه باز داشته است.
امروز کشور در حال تفاهم با غرب است ولی اخبار آن تکذیب می شود که نشان می دهد هنوز طرفین به نتیجه قطعی نرسیده اند. همین نشان می دهد اگر تندرو ها سعی دارند پرچم غرب ستیزی را برافراشته نگه دارند، عقلای نظام دریافته اند که راه نجات مشکلات اقتصادی و سیاسی و امنیتی کشور حرکت در مسیر ایجاد تفاهم و توافق با غرب است.
نرمشی که بعد از 7 سال مخاصمه با عربستان سعودی نشان دادیم بیانگر همین نکته است که ایران دریافته باید با غرب و دوستان منطقه ای اش مدارا کند. تا زیان های تحریم کاهش پیدا کند.