کد خبر : 516406 تاریخ : ۱۴۰۲/۳/۲۲ - 12:54
حشمت‌الله فلاحت پیشه در گفت‌وگو با ستاره صبح آنلاین: «توافق نانوشته» بین ایران و آمریکا می تواند قابلیت اجرا داشته باشد/توافق نانوشته یعنی دو طرف مذاکره کننده بر اساس اغماض با یکدیگر برخورد کنند و نه نوشتن یک سند مکتوب/ایران قابلیت هسته‌ای خود را در هیچ مذاکره‌ای کنار نمی‌گذارد استاد دانشگاه علامه طباطبائی گفت:بنده معتقدم در چنین شرایطی اگر اروپایی‌ها از مکانیسم ماشه علیه ایران استفاده کنند، پاسخی که در این زمینه خواهند گرفت تنها محدود به حوزه هسته‌ای نمی‌شود، بلکه در زمینه موشکی هم واکنش سخت ایران را خواهند گرفت.

ستاره صبح - پیام فیض: رهبر انقلاب در دیدار با مسئولان صنعت هسته‌ای بر همکاری سازمان انرژی اتمی با آژانس انرژی اتمی تأکید کردند و افزودند درصورتی‌که به صنعت هسته‌ای کشور ضربه‌ای وارد نشود توافق ایراد ندارد. سخنان رهبری در حالی مطرح می‌شود که اخیراً برخی اخبار از مذاکرات پنهانی ایران با آمریکا در عمان و نیویورک شنیده می‌شود. علاوه بر آن رییس‌جمهور نیز در تماس تلفنی با امانوئل مکرون رییس‌جمهور فرانسه درباره برخی مسائل گفت‌وگو و تبادل‌نظر کرد. فارغ از تحولات اخیر در این حوزه، تأثیرپذیری اقتصاد ایران از مناسبات خارجی نشان می‌دهد اهمیت موضوع مذاکرات ایران با غرب در آحاد جامعه تا چه میزان مهم و موردتوجه است. شواهد و قرائن نشان داده سیاست تنش‌زدایی و همکاری با نهادهای بین‌المللی در چارچوب‌های قانونی تأثیر مثبتی بر حفظ آرامش سیاسی و اقتصادی در جامعه دارد. در ارتباط با این موضوع ستاره صبح گفت‌وگویی با حشمت‌الله فلاحت‌پیشه استاد دانشگاه و رییس پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی انجام داده که در ادامه می‌خوانید:

  ارزیابی شما از اخبار ضد و نقیض درباره مذاکرات محرمانه ایران با طرف آمریکایی چیست؟ آیا می‌توان سخنان رهبری مبنی بر توافق با حفظ دستاوردها را تاییدی بر این مذاکرات تعبیر کرد؟
معتقدم تابو زدایی در موضوع دیپلماسی هسته‌ای اتفاق افتاده است.طرفین پیام‌های خود را به صورت مشخص، شفاف و قابل ارزیابی به یکدیگر منتقل می‌کنند.
تحولات اخیر چند نکته را اثبات می‌کند. نکته اول این است که دوران برجام دیگر سپری‌شده و برجام به‌نوعی منقضی شده است.
دستاوردهای هسته‌ای در ده‌ها رشته علمی، صنعتی و فناوری، توسعه کشور را به مرحله «تکنولوژی برتر» رسانده است. ایران در این زمینه برنامه خود را توسعه داده است. معنای زیرساختی این مسئله حفظ وضع موجود می‌باشد، یعنی ایران بتواند از تولید 20 هزار مگاوات برق هسته‌ای که حکم سند چشم‌انداز 20 ساله و قوانین برنامه توسعه است، تا استفاده از سوخت 60درصد در پیشران‌های هسته‌ای را در برگیرد.
ایران یکی از بزرگ‌ترین ناوگان‌های کشتیرانی و نفتکش‌های دنیا را دارد و اخیراً در زمینه ناوگان نظامی هم ایران به جمع کشورهایی که ناوگان جهانی دارند اضافه‌شده است. معنای این موضوع آن است که از پیشران‌های هسته‌ای در تجهیز و بهینه‌سازی سوخت شناورهای ایرانی هم باید استفاده شود.
بر مبنای همین موضوع دومین نکته این است که برای ایران «قابلیت هسته‌ای» مهم است.ایران قابلیت هسته‌ای خود را در هیچ مذاکره‌ای نمی‌تواند کنار بگذارد،‌ زیرا برای آن خیلی هزینه کرده است. اگر برجام قبل از جنگ اوکراین احیا می‌شد، ایران به سود کلانی می‌رسید و بسیاری از هزینه‌هایی را که این مدت پرداخت کرده بود، متحمل نمی‌شد. اکنون که زمان ازدست‌رفته و نفت را به‌سختی و با تخفیف کلان فروخته و حوزه‌های مختلف تحریم را شامل شده است، قابلیت هسته‌ای برای کشور موضوعیت اصلی پیداکرده است.
در بحث قابلیت هسته‌ای موضوع بمب هسته‌ای هم مطرح می‌شود. صحبت‌هایی که رهبری ایراد کردند به‌نوعی می‌توان گفت تفسیر سندی است که ایران در سازمان ملل ارائه داده و مبنی بر منع فقهی برای ساخت بمب هسته‌ای می‌باشد.
اصول حکمرانی دینی در ایران مانع تولید سلاح هسته‌ای است، اما این نکته مهم است که«اگر ایران بخواهد بمب هسته‌ای بسازد کسی نمی‌تواند مانع آن شود.»
لذا در این موضوع تنها منع سلاح وجود ندارد، بلکه رهبری یک هشدار هم داده‌اند.
این هشدار بابت اتفاقات اخیر داده شد.چند روز گذشته موضوع افشای اسناد محرمانه خانه ترامپ که سند حمله به ایران هم در آن‌ها یافت شده است، بی‌ارتباط با این مسائل نیست،رژیم صهیونیستی هم بارها اعلام کرده که سیاست خرابکارانه خود با ایران را کنار نمی‌گذارد، بنابراین اگر اقدام خرابکارانه علیه برنامه هسته‌ای ایران صورت گیرد، ایران قابلیت رسیدن به فناوری هسته‌ای نظامی را دارد.
منع ساختن سلاح هسته‌ای تا زمانی وجود دارد که ایران بتواند به صورت مسالمت‌آمیز «بدون مزاحم» فعالیت‌های خود را ادامه دهد، اما اگر اقدام خرابکارانه یا نظامی علیه ایران صورت گیرد، برنامه ‌ایران از قابلیت نظامی شدن برخوردار است.
نکته سوم جایگاه سخنان رهبری در موضوع دیپلماسی است. ابتدا مشخص شد که تابویی برای مذاکرات هسته‌ای وجود ندارد. دیپلماسی هسته‌ای می‌تواند ادامه پیدا کند و به معنای احیای برجام نیست. رهبری تأکید داشتند که زیرساخت‌های فناوری و هسته‌ای کشور باید حفظ شود.
طرح این موضوع یعنی زیرساخت‌ها دیگر محدود به سوخت زیر 5 درصد نیست و معنای دیگر آن این است که برجام عملاً دیگر قابل احیا نیست. همان‌طور که بنده بارها گفته‌ام تاریخ انقضای برجام سپری‌شده است.

  به نظر شما می‌توان آینده‌ای برای مسیر مذاکرات متصور بود؟
معتقدم مذاکرات دو جنبه عملی دارد که یک موضوع نقش ایران در جنگ اوکراین است و دوم زندانیان دو تابعیتی که در بحث‌ها مطرح‌شده و طرفین هم آن را تکذیب نکرده‌اند. به باور من، موضوع زندانیان برای آمریکا و دخالت در جنگ اوکراین برای اروپا مهم است.
این مباحث را نباید با موضوع هسته‌ای ادغام کرد. اتفاقی که در موضوع هسته‌ای امکان عملی شدن دارد شکل‌گیری یک «توافق نانوشته» است.
یعنی طرفین به‌ویژه آمریکا برای اینکه از تبعات انتخاباتی آمریکا مصون بمانند به دنبال یک توافق نانوشته با ایران هستند. این توافق مبتنی بر اغماض است، نه اسناد مکتوب.
یعنی آمریکایی‌ها نوعی اغماض به خرج دهند تا بخشی از تحریم‌های ایران متوقف و پول‌های بلوکه‌شده ایران آزاد شود. در طرف مقابل هم ایران برنامه هسته‌ای خود را در سطح غنی‌سازی 60 درصد حفظ کند و درعین‌حال بازرسی‌های آژانس را به‌گونه‌ای اطمینان‌بخش عملیاتی کنند. این موضوع می‌تواند دو طرف را به سمت توافق نانوشته هدایت کند که البته به معنای احیای برجام نیست.

  به نظر شما سخنان رهبری را می‌تواند در تایید انجام مذاکرات پنهانی دانست؟
به نظر من مذاکرات پیدا و پنهان ایران با آمریکا قابل‌تکذیب نیست. از مذاکره‌ایران و آمریکا تابو زدایی شده است. وقتی رهبری می‌گویند می‌شود در موضوع هسته‌ای مذاکره کرد، خودشان هم می‌دانند که این موضوع دو طرف اصلی دارد؛ یکی ایران و دیگر آمریکا.
تحولات نشان داده اروپایی‌ها شاید در زمینه منفی با سیاست‌های آمریکا همراه باشند، اما وقتی آمریکا نباشد نمی‌توانند کار مثبتی انجام دهند. اروپا حتی آب‌باریکه اینستکس را هم نتوانست حفظ کند.
ایران با آمریکا مذاکراتی را انجام می‌دهد که الزاماً در مسئله هسته‌ای نیست بلکه رعایت دغدغه‌های دو طرف است.آمریکا به‌جای سیاست فشار حداکثری و سیاست 400 نگهبان وزارت خزانه‌داری (این 400 نفر در دنیا مأمور هستند تا هرگونه مراودات مالی ایران را رصد و پایش کنند) اگر امریکا به این موضوعات پایان دهد به معنای یک توافق نانوشته است.
در این توافق هر کشور سود خود را می‌تواند داشته باشد. ایران فناوری‌های هسته‌ای را حفظ کند و آمریکا در انتخابات منافع خود را برداشت کند،‌ زیرا آمریکا می‌داند که توافق با ایران نمی‌تواند دست برتری در انتخابات برایش بسازد. لذا تلاش می‌کند این چالش را به تعویق بیندازد.
در این شرایط فقط یک بازیگر وجود دارد که می‌تواند تأثیرگذار باشد، آن هم رژیم صهیونیستی است.اسرائیل بحث خرابکاری را مطرح کرده است، اما نکته مهم این است که «هرگونه خرابکاری علیه برنامه هسته‌ای ‌ایران، تهران را به سمت غنی‌سازی 90 درصد سوق خواهد داد.»
35 تن از نمایندگان آمریکا نامه‌ای را به دولت خود فرستاده‌اند تا مکانیسم ماشه علیه ایران فعال شود. در این‌ ارتباط بنده معتقدم ایران بارها به صورت آشکار اعلام کرده که برنامه هسته‌ای غیرنظامی دارد وتلاش می‌کند حوزه‌های تنش خود را محدود کند. در قبال اروپا هم حوزه‌های تنش خود را محدود کرده است،‌ به‌ویژه در مسائلی مانند حوزه موشکی.
بنده معتقدم در چنین شرایطی اگر اروپایی‌ها از مکانیسم ماشه علیه ایران استفاده کنند، پاسخی که در این زمینه خواهند گرفت تنها محدود به حوزه هسته‌ای نمی‌شود، بلکه در زمینه موشکی هم واکنش سخت ایران را خواهند گرفت. ایران تاکنون ملاحظات موشکی اروپا را در نظر گرفته و بر اساس تصمیم داوطلبانه در سال 2001 برد موشک‌های خود را به زیر دو هزار کیلومتر محدود کرده است.
اگر اروپا که به وظیفه خود در کاهش تنش عمل‌نکرده، به سمت ایجاد تنش علیه ایران حرکت کند ایران دیگر الزامی نمی‌بیند که ملاحظات امنیتی در قبال اروپا را رعایت کند.
زیرا مکانیسم ماشه یعنی افزوده شدن اروپا به سمت خرابکارانه مناسبات با ایران. این هشداری است که باید به اروپایی‌ها داد.