ستاره صبح آنلاین:سفر رئیس جمهور به چین که پس از سال ها در سطح سفرهای دولتی به این کشور انجام شد سفری مهم ارزیابی می شود.اما نکته قابل توجه دستاوردهای آن است که باید مورد بررسی قرار گیرد.ماهان نصرالهی در این باره می نویسد: با نگاهی به رفتار سیاست خارجی چین بهراحتی میتوان به این مهم رسید که این کشور یکی از محتاطترین کشورها در مواجهه با تحریمهای آمریکا است و علیرغم اینکه مهمترین رقیب آمریکا در سطح بینالملل است ولی در رعایت تحریمهای آمریکا علیه کشورهای دیگر از جمله ایران دقت و وسواس از خود نشان میدهد.در ارتباط با این موضوع ستاره صبح گفتگویی با عبدالرضا فرجی راد انجام داده که در ادامه می خوانید:
شما دستاوردهای سفر رئیسی به چین را چگونه ارزیابی می کنید؟ انجام سفرها در سطح دولتی خوب است و باعث ایجاد زمینه های همکاری و کاهش سو تفاهمات بین دو دولت و دو ملت می شود. اینکه رئیسی به پکن سفر کند و یا شی جین پینگ به تهران بیاید آنچنان تفاوتی ندارد سفر دیپلماتیک خوب است خصوصا اگر در سطح مقامات عالی رتبه باشد. رابطه با چین را نمی توان از رابطه با نظام بین الملل جدا دانست.ارتباط گیری با چین می تواند تاثیر مثبت بر ارتباط با جامعه بین الملل بگذارد.برنامه هسته ای ایران را در ارتباط با کشورهای دنیا دچار چالش کرده است زیرا عمده تحریم های ایران به بهانه مسائل هسته ای وضع شده است. در شرایط تحریمی نه تنها چین بلکه سایر کشورها هم رقبتی برای روابط تجاری و مالی با ایران پیدا نمی کنند.کشورها با هدف سود ، با کشوری دیگر وارد ارتباط تجاری و مالی می شوند اما تحریم مانع تبادلات مالی و بانکی می شود. چین به دلیل وسعت صنعت و تولیدی که دارد نفت،گاز و انرژی را می بلعد و همواره نیازمند منابع انرژی است. متاسفانه جنگ اوکراین باعث شد صادرات انرژی روسیه به اروپا قفل شود.اکنون بیشترین سهم از انرژی روسیه را چین وارد می کند و در کنار آن البته هند هم قرار دارد. روسیه برای حفظ معدود مشتریان انرژی خود نفت و گاز را با قیمت کمتری به کشورهای مقصد صادر می کند.چین از این فرصت استفاده می کند و طبیعتا هر میزان انرژی ارزان تری بخرد در صادرات کالا می تواند با اندونزی،کره،ژاپن و دیگر کشورها رقابت کند زیرا انرژی ارزان هزینه تمام شده تولید را کاهش می دهد. مسئله دیگر کشورهای عربی هستند.پکن با تمرکز بر روی خلیج فارس با کشورهای عربی 300 میلیارد دلار تجارت دارد.غیر از مسائل اقتصادی که باعث منافع مالی می شود این ارتباط یک رقابت استراتژیک با آمریکا هم به وجود می آورد.در واقع هرچه نفوذ چین در خلیج فارس بیشتر شود جا برای آمریکا کمتر خواهد شد. در دنیای عرب هم این تمایل وجود دارد که با چین ارتباط بیشتری شکل بگیرد.چین با ایران به نحوی ارتباط نمیگیرد که روابطش با اعراب دچار خدشه شود. بنابراین به طور کلی روابط ایران و چین سه چالش اساسی یعنی تحریم،نفت ارزان روسیه و ارتباط پکن با کشورهای عربی است. ایران یک توافق 25 ساله با چین دارد که طبق آن چین باید 400 میلیارد دلار در ایران سرمایه گذاری کند.این سرمایه گذاری در حوزه های مختلف است.ضرورت دارد که این توافق در پروژه های مختلف به قرار داد تبدیل شود. تحریم های بین المللی مانع اجرای قرار داد 25ساله ایران با چین شده است. در طول سفر اخیر رئیسی به چین 20 توافقنامه امضا شده که جزئیات آن رسانه ای نشده است.هر توافقی که اقتصادی باشد برای عملیاتی شدن نیاز به توافقنامه هسته ای یا احیای برجام دارد.فضای بانکی و تبادل مالی باید باز باشد تا بتوان توافقنامه های چین را اجرایی کرد. نمی توان از یک سفر دیپلماتیک هرچند در سطح عالی انتظار تحول در بازار های داخلی و روابط تجاری در کوتاه مدت را داشت.اقتصاد ایران باید باز باشد و با دنیا ارتباط برقرار کرد و وارد رقابت های بین المللی شود.
به نظر شما سیاست نگاه به چین و روسیه می تواند به شکاف بین ایران و غرب بیفزاید؟ بنده اینطور فکر نمی کنم.ارتباط ایران با چین و روسیه ربطی به ارتباط ایران با غرب و برجام ندارد.مسئله اوکراین و جنگ به عدم احیای برجام و روابط ایران با اتحادیه اروپا تاثیر گذاشت. امروز همه دنیا با چین در ارتباط هستند.بنده روابط با چین را همیشه مثبت ارزیابی می کردن و طرفداقرارداد 25ساله با چین بودم.اما این موضوع نباید مانع شود که با اروپا کار نکنیم. لازم است هر چه زودتر موانع توافق هسته ای از جلوی پا برداشته شود.کشورها برای برقراری روابط تجاری با ایران باید با یکدیگر درگیر رقابت شوند.این رقابت می تواند بهره بهتری برای ایران داشته باشد. بنابراین سفر و رابطه با چین خوب است اما الان اگر انتظار داشته باشیم بر روی اقتصاد تاثیر بگذارد اینطور نیست.بازار می فهمد که عمده مسائل به اقتصاد بسته درگیر شده است.امیدواریم در آینده با احیای برجحام بتوانیم از توافقنامه های تجاری بهره برد و کشور را به توسعه رساند.