کد خبر : 413421 تاریخ : ۱۴۰۱/۹/۲۹ - 12:17
سعید کرداری، کارشناس بورس در گفت‌وگو با ستاره صبح آنلاین تشریح کرد: نقش منفی پرداخت سود به سپرده های بانکی بر بورس در تجربه مردم ایران خرید دلار، سکه و طلا و حتی فرش از جمله روش های سنتی پس انداز و حفظ ارزش پول بوده است. خرید زمین، خانه و آپارتمان و خودرو هم از دیرباز تا امروز برای حفظ نقدینگی بالا و سرمایه های کلان جذابیت داشت. این درحالی است که در اقتصاد جهانی روش دیگری برای حفظ دارایی، پس انداز و سرمایه گذاری وجود دارد. بورس در دنیا با سیستم شفاف و ابزار های متنوعی که در اختیار سرمایه گذار قرار می دهد، از جذابیت سایار بازار ها کاسته است و مردم نیازی نمی بینند تا دارایی خود را به شکل طلا یا انواع دیگر کالاهای سرمایه ای حفظ کنند. اما بازار سرمایه در ایران به شکلی متفاوت عمل کرده تا جاییکه در مقابل بازار ارز، طلا، خودرو و مسکن رغبت چندانی برای سرمایه گذاری در بورس وجود ندارد. اما شاخص کل بورس مثبت است و در هفته های گذشته رشدی را نشان می دهد. ستاره صبح در گفت و گو با سعید کرداری، کارشناس بورس به این موضوع پرداخته که در ادامه می خوانید:

ستاره صبح آنلاین، فائزه صدر: آیا بورس توانسته خود را به عنوان مرکزی برای سرمایه گذاری و حفظ ارزش دارایی معرفی کند؟
بورس در تمام دنیا به عنوان مرکزی برای سرمایه گذاری مطرح است. اما در ایران به دلیل بسته بودن اقتصاد و به ویژه با قرار گرفتن در شرایط تحریمی کارکرد ذاتی بورس هم تحت تاثیر اقتصاد و شرایط است.
می بینیم قیمت ها دستوری است و شاهد دخالت دولت در شرکت ها هستیم. همچنین هر چند وقت اخباری از فساد می شنویم.
سرمایه گذاری خارجی که وجود ندارد. این موارد باعث می شود نه تنها از سرمایه های خارجی محروم باشیم بلکه سرمایه های داخلی هم به سمت بورس حرکت نکنند.
اقتصاد کشور های توسعه یافته بهتر از ایران است و اقتصاد کشورهای پیرامونی هم نسبت به ایران در وضعیت بهتری قرار دارد.

 به نظر شما برای اینکه بورس به بازاری مولد تبدیل شود چه باید کرد؟
یکی از پر اهمیت ترین مسائل در بورس شفافیت است. نکته دیگر مربوط به ناکارآمدی و فساد است. آنطور که همه ساله گزارش ها منتشر می شود و مواردی را می بینیم. نکته سوم نیز بازار های موازی است. در کشورهایی که بورس به عنوان مرجع سرمایه گذاری است بازارهای موازی وجود ندارد.
بازار اصلی که تنها آلترناتیو و تنها بازار جایگزین بورس در سایر کشور ها است و در تمام دنیا وزن قابل توجهی دارد، بازار املاک است که پول های بزرگی در این بازار در گردش هستند ولی با توجه به حضور سیستم مالیاتی کارآمد در کشور های دنیا، بازار مسکن در محدوده ای کار می کند و نمی تواند بر بازار سرمایه تاثیر منفی داشته باشد.
خودرو، طلا و هر کالای ارزشمند دیگری با نگاه کالای مصرفی دیده می شود. سیستم مالیاتی وجود دارد و به طور مثال خرید و فروش طلا همچون وضعیتی که در کشور ما حاکم است کار آسانی نیست و مالیات های سنگین دارد به همین دلیل سرمایه ها به آن سو حرکت نمی کند.
بورس در کشور های دنیا انقدر جذاب است که هرکسی را با هر میزان دارایی نقدی تحریک می کند تا به طرف بورس برود.
شرکت ها در بورس آمریکا و انگلیس برای سرمایه گذار جذابیت ایجاد کرده اند. بعض بیش از 90درصد سهام شرکت ها، سهام شناور است. به طور مثال 98درصد از سهام اپل شناور است و کسی نمی تواند این سهام را بالا و پایین کند. این درجه از شفافیت و جذابیت سرمایه گذار را قانع می کند تا پولش را همین جا نگه دارد.
از دیگر امتیازات بورس های موفق دنیا پرداخت سود به صورت فصلی یا ماهیانه است. در ایران بازار بانکی داریم که سود سپرده یا سود اوراق را با درصد بالا به طور ماهیانه پرداخت می کند. در این شرایط جذابیتی برای بورس باقی نمی ماند! برای اقبال کم جامعه به بورس می توان این دو دلیل عمده را ذکر کرد. یکی فعالیت آزادانه و کم ریسک در بازار های موازی و دیگری نرخ بالای بهره بانکی. 
در ایران مالیاتی بر خرید و فروش خودرو نیست بازار ارز رها است و سکه و طلا بر نقدینگی سروری می کنند. این وضعیت برای نقدینگی جذاب است چون بازارهای موازی بدون هزینه تورم را پوشش می دهند.همانطور که در دنیا با بالا رفتن نرخ بهره نرخ سهم افت می کند. امسال وقتی نرخ بهره در آمریکا به 4.5درصد رسید شاخص نزدک در آمریکا 30درصد سقوط کرد. چون نرخ بهره اثر مستقیمی بر ارزش شرکت ها و قدرت بنگاه دارد. 

 با وجود اینکه در جامعه همچنان نسبت به سرمایه گذاری در بورس بی اعتمادی وجود دارد ولی روز گذشته شاخص مثبت شد. شما این وضعیت را چطور توضیح می دهید؟
بی اعتمادی از اتفاقات سال 99 ناشی می شود. آنچه در سال 99 رخ داد، تخلفی فاحش در فریب سرمایه گذاران بود. وجوه زیادی وارد بازار سرمایه شد ولی بورس نتوانست سرمایه ها را مدیریت کند. اکثر سهامداران ضرر کردند و حتی امروز هم بسیاری همچنان در زیان سال 99 هستند. با این تجربه و این نگاه افراد کمتر وارد بازار سرمایه می شود.
قیمت دلار صعود کرده، اگر شاخص مدتی است مثبت شده، دلیل اش به بالا رفتن نرخ ارز بر می گردد. همچنین منابع صندوق توسعه ملی وارد بازار شده است. قسمتی از این رشد نیز به رفتار حقوقی ها بر می گردد که برخی از سهم هایی که قیمت های خوبی دارند را خریداری می کنند. بیشترین تاثیر به حقوقی های بزرگ بر می گردد نه رفتار مردم و سهام دار خرد.
شرکت هایی که در بازار هستند اکثرا صادراتی و کالا محور هستند. سهم پتروشیمی ها و فلزات درصد بالایی است و حدودا 60درصد است. در قیمت ارز بالا نرخ های فروش این شرکت ها افزایش پیدا می کند و سهام آنها جذاب می شود.
این وضعیت در ماه اخیر یکی از محرک های بازار ما بود. اما همچنان اعتمادی وجود ندارد به ویژه که امروز شرایط سیاسی و اقتصادی کشور بدتر از قبل است. از طیرفی تصمیمات یک روزه و شبانه و دستورات خلق الساعه بر بازار سرمایه اثر فوری دارد و باعث می شود به یکباره همه چیز جابجا شود. از این دست رفتار ها در سیاست و اقتصاد فراوان است و کلان اقتصادمان پر از ابهام و لرزش است. بحث کسری بودجه، توافقات سیاسی، مسائل شرکت ها، بحث قطعی گاز و... همه ابهاماتی هستند که نرخ تنظیم بازار سهام را بالا می برد و باعث افت قیمت سهم ها می شود. تا این موارد و این ابهامات در کلان اقتصاد برطرف نشود هر اتفاق مثبت و سبز رنگی موقتی است. از این منظر اعتماد به بورس کم شده و مردم کمتر ریسک می کنند.