کد خبر : 402234 تاریخ : ۱۴۰۱/۷/۲۵ - 01:15
محمدجواد حق شناس فعال فرهنگی در گفتگو با ستاره صبح آنلاین تشریح کرد: شکل گیری بی اعتمادی بین مردم و رسانه های داخلی/رسانه ها مانند پایشگران و دیده بان جامعه عمل می کنند و وظیفه انتقال مطالبات مردم را دارند ستاره صبح/پیام فیض:شامگاه شنبه کلیپ هایی در فضای مجازی منتشر شد که نشان از آتش سوزی در زندان اوین را داشت.همراه با دود و آتشی که از داخل زندان بر می آمد صدای تیر اندازی و بعضا صدای انفجار نیز از داخل زندان در کلیپ ها شنیده می شد.رسانه ملی همزمان با اعزام دو خبرنگار به محل حادثه سعی داشت آنچه که اتفاق افتاده را روایت کند و به مخاطبین بگوید که همچیز تحت کنترل است و زندان در آرامش به سر می برد.خبرنگار صدا و سیما با حضور در یکی از بندهای زندان که نامش را هم نگفت در تصاویری نشان داد که زندانیان در حال استراحت هستند.البته در گزارش صدا و سیما علت صدای شلیک و انفجار توضیح داده نشد.در ارتباط با این موضوع ستاره صبح گفتگویی با محمد جواد حق شناس فعال فرهنگی انجام داده که در ادامه می خوانید:

ستاره صبح آنلاین-  با توجه به حادثه آتش سوزی زندان اوین چرا بسیاری از مردم به روایت صدا و سیما از این حادثه اطمینان ندارند؟
باید تاسف خورد که امروز در جامعه بی اعتمادی عمیقی بین مردم و رسانه های داخلی، از جمله رسانه های حاکمیتی وجود دارد.
متاسفانه رسانه ملی با حدود 50هزار نفر نیروی حقوق بگیر و داشتن هزاران میلیارد ثروت که شامل تجهیزات ، ابنیه ، ساختمان و زمین می شود،در کنار قدرت غیر قابل وصف سیاسی که پشتوانه این رسانه است، وقتی در مقام یک رسانه حرفه ای وارد جامعه می شود بعضا از برخی رسانه هایی که با نیروی یک نفری یا 5نفری مدیریت می شوند کم می آورد.
صدا و سیما با ثروت مردم تحت اختیار افراد کارنابلد قرار گرفته که امانت دار خوبی برای بیت المال نیستند.علی رغم اینکه رسانه ملی بعضا تلاش می کند که حرفه ای عمل کند اما به خاطر سوابق نادرستی که به لحاظ بی توجهی و بی احترامی بر جای گذاشته حتی سخنان راست و درستش هم مورد قبول بسیاری از جامعه واقع نمی شود.
شبکه های تلوزیونی همیشه سعی می کنند آنچه را روایت کنند که به مصلحت است به طوری که انگار مردم صغیر، فارغ از فهم و نابالغ به لحاظ تحلیل هستند و باید آنچه را که ساختار رسمی کشور به مصلحت می داند را بپذیرند. در نتیجه این رویکرد باعث می شود رسانه های معاند لندن نشین که با حمایت دولت های واشنگتن،لندن،تل آویو و ریاض مورد حمایت قرار گرفته اند میدان دار افکار عمومی مردم ایران شوند.مدیران شبکه های معاند دل در گرو منافع ملی ایران ندارند.

  به نظر شما چرا برخلاف پاکستان که1شبکه دولتی و 79شبکه خصوصی دارد در کشور ما شبکه خصوصی اجازه فعالیت نمی گیرد؟
بنده تصور می کنم همان یک شبکه هم برای دولت پاکستان و یا هر دولتی در دنیا زیاد است.در ایالات متحده دولت به لحاظ قانونی اجازه داشتن رسانه ندارد.به همین دلیل شبکه «صدای آمریکا» به عنوان یک رسانه آمریکایی حق پخش در آمریکا را ندارد.صدای این رسانه آمریکایی در کشورهای مختلف دنیا شنیده می شود اما در آمریکا اجازه پخش ندارد.
دولتی که رسانه داشته باشد به نوعی از رانت استفاده می کند و ممکن است به انحصار تبدیل شود و این موضوع دسترسی آزاد به اطلاعات را مخدوش می کند.
رسانه ها مانند پایشگران و دیده بان جامعه عمل می کنند و وظیفه انتقال مطالبات مردم را دارند حال اگر دولت خود دارای رسانه باشد مسیر اطلاع رسانی دقیق و درست از بین می رود و ممکن است به خاطر منافع خودش دست به انتشار خبر نادرست و یا انحصار خبری بزند.
به همین دلیل رسانه ها در آمریکا پر قدرت و مورد اعتماد مردم هستند.در آمریکا چیزی به نام رسانه خارجی وجود ندارد زیرا خبرنگاران داخلی آمریکا حتی می توانند زوایای تاریک کاخ سفید و خبر راه پله های کنگره را هم منتشر کنند.

  به نظر شما بستن اینستاگرام و واتساپ جامعه را به سمت صدا و سیما سوق می دهد؟
متاسفانه کسانی که امروز در کشور تصمیم گیر شده اند سوراخ دعا را گم کرده اند.بخاطر عدم درک از جامعه و فضای رسانه و نداشتن تحلیل درست از مسائل اجتماعی تصمیم درست نمی گیرند.اگر 10 تصمیم پیش پای مدیران باشد دقیقا بدترین تصمیم را انتخاب و اجرایی می کنند.دود این تصمیم های غلط به چشم مردم و نظام می رود.
وقتی دسترسی مردم به منابع داخلی محدود شود مردم به رسانه هایی متمایل می شوند که تکلیفشان مشخص است و منابع و اهدافشان نیز معلوم است.اینگونه مردم را به دام رسانه های خارجی انداختن هنر می خواهد!

  با توجه به تاکید برخی خواص و از جمله رئیس جمهور به نظر شما آیا مردم سواد رسانه ای لازم را ندارند؟
سواد رسانه ای مسئله مهمی است.اما پرسش این است که این سواد چگونه حاصل می شود.کسی که می خواهد آگاهی کسب کند باید تحت آموزش قرار گیرد.
کسانی که می خواهند به مردم سواد رسانه ای یاد بدهند باید زمینه انتقال این آموزش را فراهم کنند.وقتی فضای رسانه ای کشور دچار انحصار شد اگر یک صدای مخالف نسبت به آن خط خبری بلند شود دچار محدودیت می شود یا خبرنگارانی که تلاش می کنند اخبار دقیق و درست را منتشر کنند مورد بازخواست قرار می گیرند،حال چگونه می توان انتظار داشت که مردم سواد رسانه ای را یاد بگیرند.
خبرنگاری که خبر ماجرای جورج فلوید را در آمریکا منتشر کرد کاندیدای خبرنگار سال می شود و بزرگترین جایزه مطبوعات سال آمریکا را می گیرد اما خبرنگاری که با خانواده مهسا امینی گفتگو می کند و خبر این موضوع را منتشر می کند به جای اینکه مورد تقدیر و تشکر قرار گیرد با او برخورد می شود.
تمام شبکه های صدا و سیما یک سخن می گویند حتی در برخی روزها یک فرد از 5شبکه صدا و سیما همزمان نشان داده می شود چگونه می توان توقع داشت که مردم سواد رسانه ای پیدا کنند.امروز اعتماد جامعه به رسانه های داخلی کم شده است.
نتیجه این رویکرد این شده است که تعداد مخطبان رسانه های داخلی ریزش کرده است.به طور مثال تیراژ روزنامه ها از یک میلیون به 10 هزار رسیده است.